Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
reddish	مایل بسرخی زننده
Other Matches
concussive	ضربت زننده صدمه زننده
repellents	زننده
repellent	زننده
knockers	زننده
pit a pat	زننده
knocker	زننده
repeller	زننده
repercussive	پس زننده
scabrous	زننده
loathful	زننده
nippy	زننده
pungent	زننده
biting	زننده
garish	زننده
prickling	زننده
stinking	زننده
pinching	زننده
shuffler	زننده
squalid	زننده
percutient	زننده
odoriferous	زننده
acrimonious	زننده
applauder	کف زننده
vile	زننده
vilest	زننده
bitten	زننده
wetter	نم زننده
loathsome	زننده
forbidding	زننده
beater	زننده
tarts	زننده
tart	زننده
staring	زننده
starring	زننده
mordant	زننده
nastier	زننده
nasties	زننده
nastiest	زننده
nasty	زننده
viler	زننده
hideous	زننده
clappers	کف زننده
striking	زننده
water repellent	پس زننده اب
acrid	زننده
strikingly	زننده
nauseam	زننده
clapper	کف زننده
unlovely	زننده
poignant	زننده
striker	زننده
strikers	زننده
sharp	زننده زیرک
sharps	زننده زیرک
inveigler	گول زننده
germinant	جوانه زننده
kicker	زننده ضربه با پا
knotter	گره زننده
sharpest	زننده زیرک
lasher n	سد شلاق زننده
libelant	تهمت زننده
pickier	ضربه زننده
pickiest	ضربه زننده
picky	ضربه زننده
napper	چرت زننده
malodor	بوی زننده
fizzy	جوش زننده
appellant	تهمت زننده
shackler	بخو زننده
libellant	تهمت زننده
gasper	نفس زننده
garishly	بطور زننده
harsh	ناگوار زننده
catterer	چهچه زننده
calumnious	تهمت زننده
galssy	بی نور زننده
howlers	جیغ زننده
howler	جیغ زننده
repugnant	تنفرانگیز زننده
calumniator	افترا زننده
accuser	تهمت زننده
accusers	تهمت زننده
beater	کتک زننده
accusant	تهمت زننده
cornerman	زننده کرنر
coruscant	برق زننده
flogger	زننده شلاق
flogger	تازیانه زننده
flagellator	تازیانه زننده
flagellator	شلاق زننده
estimator	تخمین زننده
dozer	چرت زننده
bubblier	جوش زننده
bubbliest	جوش زننده
bubbly	جوش زننده
disturber	برهم زننده
harshest	ناگوار زننده
harsher	ناگوار زننده
acrimoniousness	سخن زننده
glare	روشنایی زننده
revolting	بهم زننده
seasoner	ادویه زننده
seasoner	چاشنی زننده
scintillator	جرقه زننده
scintillant	جرقه زننده
scarifier	تیغ زننده
shouter	فریاد زننده
callers	صدا زننده
slumberer	چرت زننده
scintillating	جرقه زننده
glared	روشنایی زننده
glares	روشنایی زننده
strider	گام زننده
tacker	میخ زننده
spicily	بطور زننده
sourish	به ترشی زننده
tacker	کوک زننده
trudger	قدم زننده
caller	صدا زننده
crying	جار زننده
puddler	بهم زننده
gaunt	زننده بی ثمر
pertubative	برهم زننده
staring red	قرمز زننده
ad nauseam	بسیار زننده
gaunt	زننده ساختن
pacer	گام زننده
pricker	سیخ زننده
repulsive	زننده تنفراور
stench	بوی زننده تعفن
sewer	اگو بخیه زننده
trusser	چوب بست زننده
fulsome	زننده اغراق امیز
stenches	بوی زننده تعفن
poignantly	بطور تیزیا زننده
indign	زننده بدون استحقاق
rakish	فاجر جلف و زننده
lurid	کم رنگ وپریده زننده
luridly	کم رنگ وپریده زننده
sewers	اگو بخیه زننده
swatter	ضربت سخت زننده
boiling	جوش زننده خشمناک
fetid	دارای بوی زننده
repulsively	بطور زننده یا دافع
rankly	بطور زننده یابدبو
incisive speech	سخن تند یا زننده
hydromancer	تفال زننده بوسیله اب
inoffensively	بی انکه زننده باشد
greeny	بسبزی زننده سبزفام
invection	سخن سخت زننده
pungently	بطور زننده یا تند
mawkish	بطور زننده احساساتی
smacking	سیلی زننده خوش طعم
nippingly	بطور زننده یا طعنه امیز
pranksters	کسیکه شوخی زننده کند
loathly	زننده بطور نفرت انگیز
smacker	سیلی زننده خوش طعم
sharp tongued	بکار برنده سخنان زننده
deceptive	گول زننده فریب امیز
compound riposte	ضد حمله با یک یا دو حرکت گول زننده
prankster	کسیکه شوخی زننده کند
inside of the foot kick	بغل پای ضربه زننده
wheeler	دور زننده چرخ دار
prank	شوخی زننده تزئین کردن
pranks	شوخی زننده تزئین کردن
stirring	بهم زننده هیجان اور
harsh color	رنگ تند و ناملایم و زننده
lunger	ضربت زننده جهش کننده
out flanking	دور زننده احاطه کننده جناح
fanner	قرقی یا باز کوچک باد زننده
broiler	بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
studious to do a thing	مایل
italic	مایل
willing	مایل
propense	مایل
lickerish	مایل
loxodrome	خط مایل
inclinable	مایل
bevel	مایل
sideling	مایل
studious of doing a thing	مایل
slantingly	کج یا مایل
rath	مایل
declivous	مایل
bevel	پخ مایل
nothing loath	مایل
rathe	مایل
willful	مایل
oblique	مایل کج
slanting	مایل
gauche	مایل
skews	مایل
skewing	مایل
inclined	مایل
oblique	مایل
bevelled	مایل
agreeable	مایل
sloping	مایل
pitching	مایل
interested	مایل

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com