English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English Persian
greensick مبتلا به یرقان ابیض
Other Matches
greensick مبتلا به یرقان سفید
blue baby طفلی مبتلا به یرقان ازرق
prim نوار ابیض رسمی وخشک
leucorrhoea جریان سفید سیلان ابیض
cataleptic مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
jaundice یرقان
icterus یرقان
chlorotic وابسته به یرقان
chlorosis یرقان سفید
green jaundice یرقان سبز
icteric دافع یرقان
cyanosis یرقان ازرق
fire blast یرقان سوزنده گیاهی
given مبتلا
stricken مبتلا
rheumaticky مبتلا بهرماتیسم
bronchitic مبتلا به برنشیت
amnesic مبتلا به فراموشی
amnesiac مبتلا به فراموشی
constipated مبتلا بهیبوست
unhinged مبتلا بهبیماریذهنیوروحی
colicky مبتلا بهقولنج
allergic مبتلا به آلرژی
glandered مبتلا به مشمشه
varicose مبتلا به واریس
tuberculate مبتلا بمرض سل
hemophilic مبتلا به هموفیلی
meningitic مبتلا به مننژیت
gangrenous مبتلا به قانقاریا
mangey مبتلا به جرب
lepers مبتلا به جذام
mangey مبتلا به گری
mangy مبتلا به جرب
infect مبتلا و دچارکردن
infecting مبتلا و دچارکردن
infects مبتلا و دچارکردن
afflict مبتلا کردن
mangy مبتلا به گری
afflicting مبتلا کردن
afflicts مبتلا کردن
giddy مبتلا به دوار سر
leper مبتلا به جذام
septicaemic مبتلا بگند خونی
anorexic مبتلا به بی اشتهایی عصبی
liverish مبتلا به مرض جگر
psychopaths مبتلا بامراض روانی
shell-shocked موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
schizophrenic مبتلا بجنون جوانی
psychopath مبتلا بامراض روانی
stenosed مبتلا به تنگی نفس
pleuritic مبتلا به ذات الجنب
plaguer مبتلا به طاعون کننده
schizophrenics مبتلا بجنون جوانی
arthritic مبتلا به اماس مفصل
bleeders مبتلا به خون روش
spastics مبتلا به فلج تشنجی
spastic مبتلا به فلج تشنجی
rheumatic ادم مبتلا بدردمفاصل
gapy مبتلا به دهن دره
leukotic مبتلا به مرض لوسمی
bleeder مبتلا به خون روش
poliomyelitic مبتلا به بیماری فلج کودکان
cachectic مبتلا بسوء هاضمه وضعف
diabetics مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
greensick مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
carsick مبتلا به بهم خوردگی حال دراتومبیل
hyperope مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
schizo شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
psychoneurotic مریض مبتلا به ناراحتی عصبی وروانی
diabetic مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
seasick مبتلا به استفراغ وبهم خوردگی حال در سفردریا
acidosis فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
airsick مبتلا بکسالت و بهم خوردگی مزاج در اثر پرواز
agoraphobic شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
spastical تشنجی مبتلا به فلج تشنجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com