English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English Persian
poundage مبلغ به پوند وزن به پوند
Other Matches
pound پوند
pounds پوند
pounded پوند
pounding پوند
quartern یک چهارم پوند
pound force پوند نیرو
brevier حروف 8 پوند
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
quartern نان بوزن چهار پوند
metric ton مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
poundage وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
twelvepence سکه سیمین انگلیسی که بیست تای ان یک لیره یا پوند است
tot مبلغ
tots مبلغ
lump sum مبلغ کل
lump sums مبلغ کل
promoters مبلغ
sum مبلغ
sums مبلغ
propagandist مبلغ
propagandists مبلغ
quantum مبلغ
summa مبلغ
promoter مبلغ
amounts : مبلغ
amounting مبلغ
amounting : مبلغ
amounted مبلغ
amount مبلغ
quantity مبلغ
quantities مبلغ
amounts مبلغ
amount : مبلغ
amounted : مبلغ
missioner مبلغ مذهبی
pin money مبلغ ناچیز
balance of the amount باقیمانده مبلغ
prices مبلغ شرطبندی
price مبلغ شرطبندی
gross amount مبلغ ناخالص
carry forward مبلغ منقول
twopence مبلغ دو پنس
converter مبلغ مذهبی
convertor مبلغ مذهبی
turnover مبلغ فروش
roundest مبلغ زیاد
entirenss جمع کل مبلغ کل
to figure up مبلغ یا میزان
round مبلغ زیاد
the entire sum تمامی مبلغ
dribblet مبلغ کوچک
premium مبلغ بیمه
premiums مبلغ بیمه
missionary مبلغ مذهبی
missionaries مبلغ مذهبی
backing مبلغ شرطبندی
pittance مبلغ جزئی
evengelist مبلغ مسیحی
chicken feed مبلغ ناچیز
deductible مبلغ قابل کسر
it was a مبلغ زیادی بود
hiked مبلغ رابالا بردن
exaggerated مبلغ اغراق امیز
hike مبلغ رابالا بردن
capitalization جمع مبلغ سرمایه
hikes مبلغ رابالا بردن
ratal مبلغ مشمول مالیات
hiking مبلغ رابالا بردن
It was some consikerable amount. مبلغ قابل ملاحظه ای بود
What is this amount for? این مبلغ برای چیست؟
Fine words butter no parsnips. از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
surcharges مبلغ جریمه نرخ اضافی
blank check چک امضاء شده بدون مبلغ
i undertake to pay that sum متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
investments مبلغ سرمایه گذاری شده
surcharge مبلغ جریمه نرخ اضافی
even money مبلغ مساوی در شرط بندی
investment مبلغ سرمایه گذاری شده
net amount payable to contractor مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
entry fee مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
outlay مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
handicap stake مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
He deducts the amount from the invoice. او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
debt discount تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
discounted cash flow مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
working capital مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
cash and carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
The borrower is absolutely free to use the amount. وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
regressive tax مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
small claim ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
face value مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
dificiency نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
bond سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com