English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
jurist متخصص حقوق خصوصی
jurists متخصص حقوق خصوصی
Other Matches
private law حقوق خصوصی
private international law حقوق بین الملل خصوصی
feudist متخصص حقوق وقوانین دوره ملوک الطوایفی
conflict of lows در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
fireworker متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
private automatic branch exchange رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
trust تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
tactician متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
public international law حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
protective duty حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
authorized stoppage برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
off the record <idiom> خصوصی
personal خصوصی
private line خط خصوصی
subrosa خصوصی
informal خصوصی
privates خصوصی
private خصوصی
jackes خصوصی
necessary house خصوصی
private finance مالیه خصوصی
camarin نیایشگاه خصوصی
private treaty معامله خصوصی
private institutions موسسات خصوصی
quasi private شبه خصوصی
proprietary company شرکت خصوصی
private property دارائیهای خصوصی
privately leased line خط اجارهای خصوصی
private talk صحبت خصوصی
private saving پس انداز خصوصی
apsidiole نیایشگاه خصوصی
private ownership مالکیت خصوصی
private property مالکیت خصوصی
quasi private نیمه خصوصی
relator مدعی خصوصی
Citizens' Band باند خصوصی
pillow talk حرفهای خصوصی
private eye کارآگاه خصوصی
private eyes کارآگاه خصوصی
privatised خصوصی کردن
privatizing خصوصی کردن
privatizes خصوصی کردن
privatises خصوصی کردن
privatising خصوصی کردن
privatization خصوصی کردن
personal منقول خصوصی
privatized خصوصی کردن
tutor معلم خصوصی
relator شاکی خصوصی
semiprivate نیمه خصوصی
special relativity نسبیت خصوصی
closets گنجه خصوصی
closeting گنجه خصوصی
closeted گنجه خصوصی
closet گنجه خصوصی
tutors معلم خصوصی
tutored معلم خصوصی
privatize خصوصی کردن
very own <adj.> خصوصی [شخصی]
private school اموزشگاه خصوصی
private enterprise عمل خصوصی
private enterprise شرکت خصوصی
private sector بخش خصوصی
passkey کلید خصوصی
paticular خصوصی بابت
private schools اموزشگاه خصوصی
private detective کاراگاه خصوصی
private detectives کاراگاه خصوصی
in petto بطور خصوصی
private اختصاصی خصوصی
privates اختصاصی خصوصی
subjective فاعلی خصوصی
privy خصوصی محرمانه
off the record محرمانه و خصوصی
off-the-record محرمانه و خصوصی
backstage محرمانه خصوصی
casket نامه خصوصی
caskets نامه خصوصی
private investigator کاراگاه خصوصی
private tutoring [American E] تدریس خصوصی
private tuition تدریس خصوصی
extra tuition تدریس خصوصی
private benefits منافع خصوصی
private cost هزینه خصوصی
private corporation شرکت خصوصی
party lines خط خصوصی تلفن
private consumption مصرف خصوصی
private borrowing استقراض خصوصی
private company شرکت خصوصی
private agreement قرارداد خصوصی
private debt بدهی خصوصی
private enterprises موسسات خصوصی
private lessons تدریس خصوصی
party line خط خصوصی تلفن
privately بطور خصوصی
private employees کارکنان خصوصی
private deed سند خصوصی
praivate ownership مالکیت خصوصی
curtain lecture صحبتهای خصوصی زن وشوهر
private broadcasting پخش برنامه خصوصی
backside عقب هر چیزی خصوصی
private rate of discount نرخ تنزیل خصوصی
pbx تبادل انشعاب خصوصی
sitting in camera جلسه خصوصی دادگاه
special theory of relativity نظریه نسبیت خصوصی
personal staff ستاد خصوصی فرمانده
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
tutors درس خصوصی دادن به
tutored درس خصوصی دادن به
private enterprise اقتصاد بخش خصوصی
private branch exchange مبادله انشعاب خصوصی
backsides عقب هر چیزی خصوصی
private rate of return نرخ بازده خصوصی
tutor درس خصوصی دادن به
to be privately insured بیمه خصوصی داشتن
tutorial درس خصوصی دادن به
tutorials درس خصوصی دادن به
behind the stage <adj.> <adv.> خصوصی [اصطلاح مجازی]
to give private lessons درس خصوصی دادن
to have private insurance [cover] بیمه خصوصی داشتن
with average شامل خسارات خصوصی وجزئی
To have selfish motives . to have an axe to grind. غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
private enterprise اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
palor اطاق برای گفتگو خصوصی
objectives علمی و بدون نظر خصوصی
marginal net private product محصول خصوصی نهائی خالص
objective علمی و بدون نظر خصوصی
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
offstage خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
committees هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom> علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
rhinologist متخصص
expert متخصص
stylist متخصص مد
experts متخصص
adhoc متخصص
skilled متخصص
specialist متخصص
osteopathist متخصص
stylists متخصص مد
specialists متخصص
geriatrician متخصص
au fait متخصص
geriatrist متخصص
privilege cab درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
behind the scenes در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
to tutor somebody in English به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
technician متخصص تکنیسین
clinician متخصص بالینی
clinicians متخصص بالینی
theologian متخصص الهیات
technician متخصص فنی
theologians متخصص الهیات
technicians متخصص فنی
expert متخصص کارشناس
technicians متخصص تکنیسین
actuary متخصص بیمه
financier متخصص مالی
ophlhalmologist متخصص چشم
proficient حاذق متخصص
skilled متخصص تخصصی
toxicologist متخصص زهرشناسی
financiers متخصص مالی
actuaries متخصص بیمه
outrebound متخصص ریباند
pomologist متخصص میوه
climatologist متخصص اب وهوا
skilled witness شاهد متخصص
aurist متخصص گوش
hydrologist متخصص اب شناسی
e. advice نظر متخصص
artillerist متخصص توپخانه
hydropathist متخصص اب درمانی
theolog متخصص الهیات
an expert accountant حسابدار متخصص
skilled workers کارگران متخصص
neurologist متخصص اعصاب
gas man متخصص گاز
financial e. متخصص مالی
computer professional متخصص کامپیوتر
ceramist متخصص سفالگری
ceramicist متخصص سفالگری
cambist متخصص ارز
computer specialist متخصص کامپیوتر
specialist engineering مهندس متخصص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com