English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
municipalist متخصص درامور شهرداری
Other Matches
fireworker متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
tactician متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
presumption of innocence فرض برائت درامور جزائی
presumption of clearance فرض برائت درامور مدنی
He is well versed in business . درامور با زرگانی کاملا" وارد است
sleeping partner شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
interventionism سیستم مداخله دولت درامور اقتصادی و عدم وجودازادی درتجارت
sleeping partners شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
City Hall شهرداری
municipality شهرداری
municipalities شهرداری
ethic غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
town hall عمارت شهرداری
town halls کاخ شهرداری
guildhall عمارت شهرداری
town halls عمارت شهرداری
town hall کاخ شهرداری
guildhalls عمارت شهرداری
town council انجمن شهرداری
mayoralty ریاست شهرداری
jurat رئیس شهرداری
municipally بوسیله شهرداری
burgomaster اعضای شهرداری
municipally از راه شهرداری
dump car ماشین شهرداری
municipal spending مخارج شهرداری
municipal revenue درامد شهرداری
City Hall ساختمان شهرداری
municipal court دادگاه شهرداری
municipal council انجمن شهرداری
municipal budget بودجه شهرداری
municipally از لحاظ شهرداری
mayorship ریاست شهرداری
municipal مربوط به شهرداری
municipalize بدست شهرداری دادن
town clerk کارمند شهرداری یافرمانداری
councilman عضو انجمن شهرداری
dump truck کامیون زباله بر شهرداری
town hall تالار شهرداری یا فرمانداری
town halls تالار شهرداری یا فرمانداری
podesta رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
municipalities شهریا بخشی که دارای شهرداری است
municipality شهریا بخشی که دارای شهرداری است
borough شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
boroughs شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
guild hall عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
corporations شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
alderman نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
aldermen نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
expert متخصص
rhinologist متخصص
experts متخصص
skilled متخصص
stylists متخصص مد
stylist متخصص مد
geriatrist متخصص
geriatrician متخصص
osteopathist متخصص
au fait متخصص
specialists متخصص
specialist متخصص
adhoc متخصص
computer professional متخصص کامپیوتر
computer specialist متخصص کامپیوتر
financier متخصص مالی
financial e. متخصص مالی
technician متخصص تکنیسین
e. advice نظر متخصص
cost accountant متخصص ارزیابی
gas man متخصص گاز
technician متخصص فنی
toxicologist متخصص زهرشناسی
climatologist متخصص اب وهوا
ceramist متخصص سفالگری
algebraist متخصص جبرومقابله
clinician متخصص بالینی
clinicians متخصص بالینی
aurist متخصص گوش
hydropathist متخصص اب درمانی
hygeist متخصص بهداشت
artillerist متخصص توپخانه
hygienist متخصص بهداشت
financiers متخصص مالی
ceramicist متخصص سفالگری
technicians متخصص فنی
technicians متخصص تکنیسین
cambist متخصص ارز
skilled متخصص تخصصی
an expert accountant حسابدار متخصص
media specialist متخصص رسانه ها
hydrologist متخصص اب شناسی
theologian متخصص الهیات
theologians متخصص الهیات
expert متخصص کارشناس
experts متخصص کارشناس
neurologist متخصص اعصاب
anaesthetist متخصص بیهوشی
journeyman کارگر متخصص
journeymen کارگر متخصص
geophysicist متخصص ژئوفیزیک
proficient حاذق متخصص
theolog متخصص الهیات
specialist engineering مهندس متخصص
skilled witness شاهد متخصص
actuaries متخصص بیمه
pomologist متخصص میوه
economist متخصص اقتصاد
electrician متخصص برق
economists متخصص اقتصاد
electricians متخصص برق
actuary متخصص بیمه
outrebound متخصص ریباند
ophlhalmologist متخصص چشم
skilled workers کارگران متخصص
geophysicists متخصص ژئوفیزیک
geodesist متخصص علم مساحی
metllurgist متخصص ذوب فلزات
histologist متخصص بافت شناسی
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
exodontist متخصص دندان کشی
political economist متخصص علم ثروت
neuropathist متخصص ناخوشیهای عصبانی
notionalist متخصص علوم نظری
gerontologist متخصص امراض پیری
pediatrician پزشک متخصص اطفال
otologist متخصص امراض گوش
gastronomist متخصص غذای لذیذ
ideologist متخصص علم تصور
internist متخصص داروهای درونی
unskilled worker کارگر غیر متخصص
pyrotechnist متخصص اتش بازی
scientific manpower نیروی انسانی متخصص
syphilologist طبیب متخصص کوفت
tp perfect oneself in an art در فنی متخصص شدن
therapeutist متخصص درمان شناسی
psychopathist متخصص ناخوشیهای دماغی
pisciculturist متخصص ماهی پروری
hardware specialist متخصص سخت افزار
hellenist متخصص فرهنگ یونان
herpetologist متخصص خزنده شناسی
horticulturist متخصص عمل باغبانی
taxonomist متخصص طبقه بندی
etymologist متخصص علم صرف
beauticians متخصص ارایش وزیبایی
grammarians متخصص دستور زبان
grammarian متخصص دستور زبان
acoustician متخصص علم شنوایی
osteopaths متخصص بیماریهای استخوان
osteopath متخصص بیماریهای استخوان
statistician امارگر متخصص فن احصائیه
anatomist متخصص علم تشریح
competent فنی متخصص کاردان
educationists متخصص اموزش و پرورش
obstetrician متخصص زایمان قابله
obstetrician پزشک متخصص زایمان
gynaecologist متخصص امراض زنانه
jurist متخصص حقوق خصوصی
jurists متخصص حقوق خصوصی
botanist متخصص گیاه شناسی
botanists متخصص گیاه شناسی
obstetricians پزشک متخصص زایمان
metallurgist متخصص ذوب اهن
metallurgists متخصص ذوب اهن
obstetricians متخصص زایمان قابله
educationist متخصص اموزش و پرورش
criminologist متخصص جرم شناسی
astrophysicist متخصص فیزیک نجومی
branch qualified officer افسر متخصص رستهای
major مهاد متخصص شدن
dermatologist متخصص امراض پوست
beautician متخصص ارایش وزیبایی
majoring مهاد متخصص شدن
cosmetologist متخصص ارایش وزیبایی
data entry specialist متخصص داده دهی
cosmographer متخصص کیهان شناسی
cutman متخصص در جلوگیری ازخونریزی
diagnostician متخصص تشخیص مرض
data base specialist متخصص پایگاه داده
linguists متخصص زبان شناسی
statisticians امارگر متخصص فن احصائیه
majored مهاد متخصص شدن
etymologer متخصص علم اشتقاق
linguist متخصص زبان شناسی
phonographer متخصص تندنویسی ازروی صدا
rebounder متخصص در گرفتن توپهای حلقه
tacticians با تدبیر متخصص فنون جنگی
decorator متخصص ارایش داخلی ساختمانها
tactician با تدبیر متخصص فنون جنگی
chiropodists متخصص درمان وحفافت پاها
decorators متخصص ارایش داخلی ساختمانها
special pleader متخصص تهیه لوایح دفاعی
theorist متخصص علوم نظری نگرشگر
chiropodist متخصص درمان وحفافت پاها
lays : غیر متخصص ناویژه کار
lay : غیر متخصص ناویژه کار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com