Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
clearing a bill
محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
Other Matches
retour sans protet
اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
date of grace
مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
the bill is overdraw
سر رسید برات منقضی شده است
bill payable
برات قابل پرداخت
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
date on which a bill falls due
موعد پرداخت برات یا سفته
payment against a draft
پیش پرداخت در مقابل برات
when will that bill fall due ?
سررسید پرداخت ان برات کی است
bills payable
برات های پرداخت کردنی
foreign bill
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
the bill of has come to mature
وعده پرداخت برات رسیده است
drawers
محال علیه برات برات کش
drawer
محال علیه برات برات کش
the bill has come to maturity
موعد پرداخت برات منقضی شده است
bill time draft
برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
presentment
ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
drafted
برات
draft
برات
bill of exgchange
برات
bill exchange
برات
bill of e.
برات
cheque
برات
cheques
برات
bill of exchange
برات
drafts
برات
bill
برات
bills
برات
drawers
برات کش
honors
برات
honour
برات
drawer
برات کش
honoured
برات
honouring
برات
honours
برات
honored
برات
honoring
برات
trade acceptance
برات قبولی
exequatur
برات قونسول
foreign bill
برات ارزی
foreign bill
برات خارجی
drafts
برات سفته
on sight bill of exchange
برات عندالمطالبه
drawee
برات گیر
bill pay able at sight
برات دیداری
drawer of a bill of exchange
برات دهنده
draft at sight
برات دیداری
draft at sight
برات به رویت
bill pay able at sight
برات رویت
drawn on
برات کشیدن
due bill
برات پرداختنی
dishoner
نکول برات
enfacement
رونویسی برات
dishonors
نکول برات
drafted
برات کشی
drafted
حواله برات
dishonours
نکول برات
cambist
دلال برات
draft
برات سفته
premium
صرف برات
draft
برات کشی
draft
حواله برات
clean bill
برات ساده
premiums
صرف برات
dishonouring
نکول برات
dishonoured
نکول برات
currency of a bill
مدت برات
drafts
برات کشی
honor
پذیرفتن برات
dishonored
نکول برات
dishonoring
نکول برات
drafts
حواله برات
indorsee
برات گیر
usance bill
برات به وعده
dishonour
نکول برات
drafted
برات سفته
make a draft for
برات کردن
papers
سفته برات
retired draft
لاشه برات
drawers
کشنده برات یا چک
drawers
برات گیر
drawers
برات دهنده
draws
برات کشیدن
accommodation acceptance
برات دوستانه
accommodation bill
برات دوستانه
kite
برات صوری
kites
برات صوری
kites
برات دوستانه
sight draft
برات به رویت
drawer
برات دهنده
re exchange
برات رجوعی
short bill
برات کم مدت
papering
سفته برات
papered
سفته برات
draw
برات کشیدن
holder
دارنده برات
holders
دارنده برات
paper
سفته برات
re draft
برات رجوعی
sight bill
برات دیداری
drawer
کشنده برات یا چک
drawer
برات گیر
re draft
برات رجوعی
sight draft
برات دیداری
bill broker
دلال برات
bankbill
برات بانک
bill exchange
برات بازرگانی
bill of exchange
برات ارزی
bank bill
برات بانک
bill of exchange
برات مبادلهای
bank draft
برات بانکی
agiotage
دلالی برات
kite
برات دوستانه
blank endorsement
برات سفید مهر
sight draft
برات یا حواله دیداری
discounting
برات را نزول کردن
drawer
برات دهنده محیل
discounted
برات را نزول کردن
discount
برات را نزول کردن
usance
برات وعده دار
on sight bill of exchange
برات برویت یا دیداری
overdue draft
برات سررسید گذشته
first of exchange
نسخه اصلی برات
discounts
برات را نزول کردن
discount with
تنزیل کردن برات
days sight draft
برات دیداری 06 روزه
drawers
برات دهنده محیل
bill time draft
برات وسفته موجل
draft at tenor
برات مدت دار
time draft
برات مدت دار
short bills
سفته یا برات کوتاه مدت
enface
در روی برات نوشتن یامهرزدن
bill of exchange
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
draw on
عهده کسی برات کشیدن
when does the bill fall due ?
سررسید برات چه موقعی است
I felt it it in my bones. I had a hunch.
بدلم برات شده بود
the bill is undue
وعده برات نرسیده است
return account
صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
billhead
کاغذی که شبیه برات چاپی است
reckoning
تصفیه حساب صورت حساب
reckonings
تصفیه حساب صورت حساب
Now I am going to tell you something.
حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
discount house
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
road test
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
overdraw
بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee
کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
He deducts the amount from the invoice.
او
[مرد]
این مبلغ را از حساب کسر می کند.
net amount payable to contractor
مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
have it out with someone
<idiom>
تصفیه حساب
the bill will mature to morrow
سر رسید پرداخت ان قبض فردا است
algorithms
محاسبه عددی حساب رقومی
algorithm
محاسبه عددی حساب رقومی
settle
تصفیه حساب کردن
check out
تصفیه حساب کردن
settles
تصفیه حساب کردن
settlement
تصفیه پرداخت
settlements
تصفیه پرداخت
deferred liability
بدهیی که درسر رسید پرداخت نشده است
qualified indorsement
فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
we squared for our meal
حساب خوراکمان را تصفیه کردیم
to pay up
حساب پس از افت را تصفیه کردن
computational
مربوط به یک محاسبه
per procurationem
به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
unliquidated damages
خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
liquidated damages
خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
bond
سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
creditor's bill
رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
accounts payable
حساب قابل پرداخت
payment on open account
پرداخت در حساب جاری
hierarchy of claims
اعلام تصفیه ورشکستگی دستور پرداخت مطالبات غرماء تاجر ورشکسته
arithmeticlal
مربوط به حساب
carring over
تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
imprest fund
اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
A clear conscience fears no accusation
<proverb>
آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
assemble capital stock
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
to pay against receipt
در برابر رسید پرداختن درمقابل رسید دادن
flops
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
computation of replacement factors
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
craft revolving fund
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckoned
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckons
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckon
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
clearance
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
equity accounts
حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
capitalized expense
هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
To bring someone to account.
کسی را پای حساب کشیدن
[حساب پس گرفتن]
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
To cook the books.
حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com