Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
algorithm
محاسبه عددی حساب رقومی
algorithms
محاسبه عددی حساب رقومی
Other Matches
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
number cruncher
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
clearing a bill
محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
A clear conscience fears no accusation
<proverb>
آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
numerals
هندسی رقومی
numeral
هندسی رقومی
num lock key
کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد
tested
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
tests
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
test
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
flops
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
computation of replacement factors
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
minuend
عددی که از آن عددی کم میشود
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckon
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckoned
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckons
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
capitalized expense
هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
equity accounts
حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
clearance
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
To bring someone to account.
کسی را پای حساب کشیدن
[حساب پس گرفتن]
To cook the books.
حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
privilege
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
reckoning
تصفیه حساب صورت حساب
reckonings
تصفیه حساب صورت حساب
charge and discharge statements
حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
check register
بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
account
حساب صورت حساب
no year oppropriation
حساب تامین اعتبار باز حساب باز
he calcn lates with a
اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
numeric
عددی
scalar
عددی
numeral
عددی
numerals
عددی
numerical
عددی
digital computer
کامپیوتر عددی
n/c
کنترل عددی
alphameric
الفبا عددی
alphameric
الفبا- عددی
cardinal utility
مطلوبیت عددی
arithmetic progression
تصاعد عددی
alphanumeric
الفبا عددی
memory for digits
حافظه عددی
numeric subset
زیرمجموعه عددی
numerical ability
توانایی عددی
numeric representation
نمایش عددی
numeric word
کلمه عددی
numerical analysis
انالیز عددی
numerical control
کنترل عددی
numerical scale
مقیاس عددی
numerical value
ارزش عددی
scalar product
حاصلضرب عددی
scalar quantity
کمیت عددی
scalar value
مقدار عددی
numeric punch
منگنه عددی
numeric pad
لائی عددی
numeric format
فرمت عددی
numeral system
سیستم عددی
numeric data
دادههای عددی
numeralization
عددی نمودن
numeric data
داده عددی
numeric alphabetic
عددی و الفبایی
numeric character set
دخشگان عددی
numeric constant
ثابت عددی
numeric character
دخشه عددی
numeric character
کاراکتر عددی
number system
سیستم عددی
number representation
نمایش عددی
numeric code
رمز عددی
number index
شاخص عددی
numeric format
قالب عددی
number base
مبنای عددی
computations
محاسبه
predictions
محاسبه
analysis
محاسبه
computing
محاسبه
slide rules
خط کش محاسبه
calculation
محاسبه
computation
محاسبه
slide rule
خط کش محاسبه
prediction
محاسبه
digraphic substitution
رمز نویسی عددی
numeric keyboard
صفحه کلید عددی
numeric coprocessor
کمک پردازنده عددی
automatic digital network
شبکه عددی کامپیوتری
numerical analysis
تجزیه و تحلیل عددی
fixed numeric format
قالب عددی ثابت
numeric coding
برنامه نویسی عددی
pseudoscalar quantity
کمیت شبه عددی
numeric
صفحه کلید عددی
dac
مبدل عددی به قیاسی
numeric keypat
قسمت کلید عددی
alphanumeric character
دخشههای الفبا عددی
root
از عددی ریشه گرفتن
multiplier
عددی که ضرب میکند
roots
از عددی ریشه گرفتن
predicted
محاسبه شده
designs
طرح و محاسبه
design
طرح و محاسبه
nautical slide rule
خط کش محاسبه دریایی
computation
نتیجه محاسبه
approximation
محاسبه ملایم
approximations
محاسبه ملایم
miscalculation
محاسبه اشتباه
account
محاسبه نمودن
unit of account
واحد محاسبه
recalculation
تجدید محاسبه
computes
محاسبه کردن
computations
نتیجه محاسبه
computed
محاسبه کردن
compute
محاسبه کردن
uncomputable
محاسبه ناپذیر
miscalculations
محاسبه اشتباه
accounting price
قیمت محاسبه
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
computable
محاسبه پذیر
dyscalculia
محاسبه پریشی
double counting
محاسبه مضاعف
calculating machine
ماشین محاسبه
design load
بارمبنای محاسبه
calculated field
فیلد محاسبه
calculating factor
ضریب محاسبه
computability
قابلیت محاسبه
cam calculation
محاسبه کرو
calculation sheet
برگ محاسبه
arithmetic unit
واحد محاسبه
calk
محاسبه کردن
computational
مربوط به یک محاسبه
computational
اشتباه در محاسبه
index number
عددی که دلالت برحجم کند
digraphic substitution
استفاده ازرمز عددی در پیامها
computer numerical control
کنترل عددی توسط کامپیوتر
alphanumeric sort
مرتب نمودن الفبا عددی
multiplicand
عددی که در دیگری ضرب شود
octal number system
سیستم عددی هشت هشتی
non numeric programming
برنامه ریزی غیر عددی
number average degree of polymerization
میانگین عددی درجه بسپارش
hexadecimal number system
سیستم عددی شانزده شانزدهی
numeric coprossor socket
[پریز کمک پردازنده عددی]
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
number average molecular weight
میانگین عددی وزن مولکولی
subtrahend
عددی که از عدددیگر کسر میشود
evaluating
محاسبه یک مقدار یا کمیت
row wise recalculation
محاسبه مجدد سطری
recalculation method
روش محاسبه عدد
evaluates
محاسبه یک مقدار یا کمیت
reculaulation order
تنظیم محاسبه مجدد
column wise recalculation
محاسبه مجدد ستونی
evaluate
محاسبه یک مقدار یا کمیت
miscalculating
اشتباه محاسبه کردن
miscalculated
اشتباه محاسبه کردن
miscalculates
اشتباه محاسبه کردن
miscalculate
اشتباه محاسبه کردن
computable function
تابع محاسبه پذیر
computed price
قیمت محاسبه شده
evaluated
محاسبه یک مقدار یا کمیت
computing
سرعت محاسبه یک کامپیوتر
computation
نتیجه شمارش محاسبه
predicted
از قبل محاسبه شده
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
natural recalculation
محاسبه مجدد طبیعی
incomputable
غیر قابل محاسبه
tallies
محاسبه چوب خط زدن
load adjuster
خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
tallied
محاسبه چوب خط زدن
automatic recalculation
محاسبه مجدد خودکار
background recalculation
محاسبه مجدد پس زمینه
tallying
محاسبه چوب خط زدن
calculated altitude
ارتفاع محاسبه شده
manual recalculation
محاسبه مجدد دستی
optimal recalculation
محاسبه مجدد بهینه
ration factor
ضریب محاسبه جیره
collapse design
محاسبه در محیط خمیری
computations
نتیجه شمارش محاسبه
computed goto
جهش بر مبنای محاسبه
tally
محاسبه چوب خط زدن
integral calculus
محاسبه انتگرال
[ریاضی]
default numetic font
فونت عددی پیش فرض یاقراردادی
supernumerary
بیش از اندازه عادی فوق عددی
denary notation
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
real number
عددی که با بخش کسری همراه است .
quantization
تبدیل سیگنال آنالوگ به صورت عددی
amplitude
تبدیل سیگنال آنالوگ به حالت عددی
basis of freight
پایه محاسبه هزینه حمل
strategically
<adv.>
طرح ریزی
[محاسبه]
شده
ration basis
مبنای محاسبه جیره غذایی
ration cycle
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
computed
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computes
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
compute
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
boxes
مربع روی ورقه محاسبه
evaluation
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
box
مربع روی ورقه محاسبه
evaluations
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com