Dictiornary-Farsi | محتوی خون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 82 (9 milliseconds)

English	Persian
sanguinolent	محتوی خون


Search result with all words

criteria	محتوی
clear	تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer	تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearest	تغییر محتوی یک خانه حافظه
clears	تغییر محتوی یک خانه حافظه
dumpling	نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumplings	نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
child	یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
docket	فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed	فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing	فهرست محتوی بسته ارسالی
dockets	فهرست محتوی بسته ارسالی
Molotov cocktail	بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktails	بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
saccharine	قندی محتوی قند
char	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
chars	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
case	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
pudding	دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
puddings	دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
contents	محتوی
pall	تابوت محتوی مرده حائل
palled	تابوت محتوی مرده حائل
palling	تابوت محتوی مرده حائل
palls	تابوت محتوی مرده حائل
content	خرسند کردن محتوی
content	محتوی
contenting	خرسند کردن محتوی
contenting	محتوی
contain	محتوی بودن
contain	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained	محتوی بودن
contained	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains	محتوی بودن
contains	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
tea bag	پاکت محتوی چای فوری
tea bags	پاکت محتوی چای فوری
bottle	محتوی یک بطری
bottles	محتوی یک بطری
container	محتوی
containers	محتوی
filler	محتوی
fillers	محتوی
sketchbook	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
urn	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urns	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sausage	روده محتوی گوشت چرخ شده
sausages	روده محتوی گوشت چرخ شده
aluminous	محتوی الومینیوم
associative storage	یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
binary alloy	الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
bottled gas	بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
camera magazine	جعبه محتوی فیلم عکاسی
compressed air tunnel	تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
compressed gas cylinder	سیلندر محتوی گاز متراکم
content addressable	نشانی پذیر از روی محتوی
content addressed	نشامی یافته از روی محتوی
copper bearing	محتوی مس حاوی مس
declaratory statute	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
doorplate	پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
enchilada	کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
epos	مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
gas content	محتوی گاز
hematoma	توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
hydrous	محتوی اب
megasporangium	هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
music box	جعبه محتوی ساز کوکی
myoglobin	پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
offertory	سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
platinous	محتوی پلاتین
poster color	شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
pouncet box	قوطی محتوی گردخوشبو
quartzite	سنگ شنی محتوی کوارتز
rogatory letters	نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
scandal sheet	نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
seabag	کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
swizzle	انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
time capsule	محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
Partial phrase not found.