Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
infield |
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها |
|
|
Other Matches |
|
legs |
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او |
leg |
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او |
off |
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت |
outfield |
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت |
square out |
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت |
off side |
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن |
stumped |
هر کدام از سه میله عمودی کریکت |
short leg |
توپگیر بین دو میله کریکت |
stumping |
هر کدام از سه میله عمودی کریکت |
stump |
هر کدام از سه میله عمودی کریکت |
stumps |
هر کدام از سه میله عمودی کریکت |
stick |
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی |
cricket field |
زمین کریکت |
creased |
قسمتی از زمین کریکت |
creasing |
قسمتی از زمین کریکت |
crease |
قسمتی از زمین کریکت |
creases |
قسمتی از زمین کریکت |
infield |
نقاط توپگیری در زمین کریکت |
popping crease |
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است |
nap of the earth |
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال |
playing area |
محدوده زمین |
floors |
محدوده زمین |
floored |
محدوده زمین |
floor |
محدوده زمین |
leg side |
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن |
put the ball on the floor |
به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن |
in |
توپ در محدوده زمین |
in- |
توپ در محدوده زمین |
field |
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف |
fields |
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف |
fielded |
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف |
out of bounds |
خارج شدن توپ از محدوده زمین |
mid wicket |
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز |
sightscreen |
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز |
team area |
محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی |
highs |
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ |
highest |
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ |
high |
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ |
mid off |
توپگیر طرف میله نزدیک توپ انداز |
wickets |
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت |
wicket |
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت |
grazes |
نزدیک به زمین |
grazed |
نزدیک به زمین |
graze |
نزدیک به زمین |
hovered |
پرواز نزدیک زمین |
hovers |
پرواز نزدیک زمین |
dig pass |
پاس از نزدیک زمین |
hover |
پرواز نزدیک زمین |
low level |
نزدیک سطح زمین |
fields |
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت |
field |
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت |
fielded |
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت |
peg |
میله وسط زمین کروکه |
pegs |
میله وسط زمین کروکه |
low level winds |
بادهای نزدیک سطح زمین |
holm |
زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه |
clothesline |
ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین |
digger |
پاسور ماهر درپاس نزدیک زمین |
full pitch |
پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین |
full toss |
پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین |
forecourt |
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل |
forecourts |
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل |
hovering |
پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت |
laydown bombing |
بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال |
northern lights |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
merry dancers |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
merry dance |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
Aurora Polaris |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
Aurora Polaris |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
tenpin |
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ |
find touch |
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک |
double wood |
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر |
feinting |
حرکت از میله بالا به میله پایین |
feints |
حرکت از میله بالا به میله پایین |
feint |
حرکت از میله بالا به میله پایین |
feinted |
حرکت از میله بالا به میله پایین |
inside |
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز |
insides |
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز |
close |
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک |
closes |
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک |
closer |
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک |
closest |
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک |
shaft |
میله ستون میله چاه |
shafts |
میله ستون میله چاه |
point bland |
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک |
inshore |
نزدیک کرانه نزدیک ساحل |
approached |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
approaches |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
approach |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
willow |
چوب کریکت |
willows |
چوب کریکت |
cricketers |
بازیگر کریکت |
cricketer |
بازیگر کریکت |
bats |
چوب کریکت ضربه |
batted |
چوب کریکت ضربه |
take a wicket |
سوزاندن توپزن کریکت |
bat |
چوب کریکت ضربه |
stumped |
سوزاندن توپزن کریکت |
stumps |
سوزاندن توپزن کریکت |
stumping |
سوزاندن توپزن کریکت |
stump |
سوزاندن توپزن کریکت |
standards |
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه |
standard |
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه |
night watchman |
توپزن پایان مسابقه کریکت |
night-watchmen |
توپزن پایان مسابقه کریکت |
night-watchman |
توپزن پایان مسابقه کریکت |
outfield |
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت |
centurian |
بازیگر 001 امتیازی کریکت |
wicketkeeper |
توپگیر مدافع میلههای کریکت |
Test matches |
مسابقه بین المللی کریکت |
Test match |
مسابقه بین المللی کریکت |
wrong un |
پرتاب توپ پیچ دار کریکت |
half century |
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت |
Test matches |
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا |
yorked |
توپزن سوخته و اخراج شده کریکت |
maiden over |
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز |
opener |
هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت |
cricket |
بازی کریکت بین دو تیم 11نفره |
follow-on |
شروع دور دوم بازی کریکت |
all out |
پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت |
century |
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت |
follow on |
شروع دور دوم بازی کریکت |
centuries |
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت |
crickets |
بازی کریکت بین دو تیم 11نفره |
Test match |
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا |
follow-ons |
شروع دور دوم بازی کریکت |
throw out |
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت |
third man |
محل توپگیر دور از توپزن کریکت |
batting average |
میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت |
clowning |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
clowned |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
clown |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
touch judge |
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین |
clowns |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
ground return |
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین |
pancakes |
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید |
center field |
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال |
inductive earthing |
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین |
pancake |
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید |
hercules |
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس |
geotaxis |
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی |
regulus |
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند |
frost heave |
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین |
take guard |
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت |
ashes |
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان |
back lift |
حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه |
honest john |
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه |
attacks |
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت |
attacked |
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت |
attack |
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت |
geognosy |
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین |
to break up |
از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی] |
tellurian |
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین |
ranged |
محدوده |
spanned |
محدوده |
confining |
محدوده |
spans |
محدوده |
confine |
محدوده |
span |
محدوده |
range |
محدوده |
spanning |
محدوده |
ranges |
محدوده |
scope |
محدوده |
jerked |
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه |
jerk |
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه |
jerking |
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه |
jerks |
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه |
perelotok |
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین |
time limit |
محدوده زمانی |
time limits |
محدوده زمانی |
number range |
محدوده اعداد |
range |
حدود محدوده |
error range |
محدوده خطا |
ranged |
حدود محدوده |
normal range |
محدوده عادی |
soft cell boundaries |
محدوده ازاد سل |
ranges |
حدود محدوده |
grade |
سطح یا محدوده |
range check |
بررسی محدوده |
zones |
حیطه محدوده |
transmission limit |
محدوده فرافرستی |
zone |
حیطه محدوده |
grades |
سطح یا محدوده |
fair territory |
محدوده خطا |
sin bin |
محدوده پنالتی |
rolling terrain |
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار |
sergeants |
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت |
styx |
نوعی موشک زمین به زمین دریایی |
sergeant |
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت |
first class cricket |
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان |
pull shot |
ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت |
balking billiard |
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده |
frequency range |
محدوده فرکانس نامی |
band |
محدوده فرکانس ها بین دو حد |
bands |
محدوده فرکانس ها بین دو حد |
bank switching |
راه گزینی محدوده |
trap shot |
ضربه به گوی از محدوده ماسهای |
leg hit |
ضربه بسمت محدوده توپزن |
touch in goal |
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی |
palette |
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند |