English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (6 milliseconds)
English Persian
normal solution محلول نرمال
Other Matches
normal نرمال
normal plane توزیع نرمال
standard costs هزینههای نرمال
normal state حالت نرمال
gaussian distribution توزیع نرمال
normal stress تنش نرمال
regular section پروفیل نرمال
normal hydrocarbon هیدروکربن نرمال
normal curve منحنی نرمال
angle ti the normal زاویه نرمال
normal distribution توزیع نرمال
normal distribution توزیع نرمال [ریاضی]
orthonormal functions توابع نرمال ارتو
normal error curve منحنی خطای نرمال
normal distribution curve منحنی توزیع نرمال
normal bivariate distribution توزیع دو متغیری نرمال
normal opening گشایش نرمال یا فرانسوی
normalization فرآیند یا داده نرمال
normalize عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalised عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalizes عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
yellow arc محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
solutions محلول
solvable محلول
dilution محلول
solutions حل محلول
antifreezing solution محلول ضد یخ
solution محلول
solution حل محلول
soap solution محلول صابون
saline محلول نمک
cutting solution محلول برش
soluble حل شدنی محلول
dissolved solids مواد محلول
emulsoid محلول سریشمی
pseudosolution شبه محلول
ammonia محلول امونیاک
ideal solution محلول ایده ال
acid soluble محلول در اسید
solvate ماده محلول
caustic solution محلول سوزاور
solid solution محلول جامد
water glass شیشه محلول
stock solution محلول ذخیره
standard solution محلول استاندارد
acid solution محلول اسید
alkaline solution محلول قلیایی
ammonia water محلول امونیاکی
benedict's solution محلول بندیکت
buffer solution محلول بافر
buffer محلول تامپون
battery solution محلول باتری
soild solution محلول جامد
slow curing قیرهای محلول دیرگیر
wine of opium محلول تریاک وشراب
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
oleoresin محلول رزین در روغن
saturated solution محلول سیر شده
rapid curing قیرهای محلول زودگیر
solate بصورت محلول دراوردن
soda solution محلول جوش شیرین
javelle water محلول هیپوکلریت سدیم
cut back bitumens قیرهای محلول پس بریده
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
aromatic vinegar محلول سرکه و کافور
ammonia محلول یا بخار امونیاک
medium curing قیرهای محلول کندگیر
metastable solution محلول شبه پایدار
alkali proof مقاومت محلول سوزش اور
solute جسم حل شده موجود در محلول
syrups محلول غلیظ قندی دارویی
syrup محلول غلیظ قندی دارویی
supersaturated solution محلول ابر سیر شده
supersaturated solution محلول فوق سیر شده
ether extract ماده الی محلول دراثر
cn solution محلول گاز اشک اور
sirup محلول غلیظ قندی دارویی
salvolatile محلول معطر اب امونیاک والکل
pickling غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
suspensoid محلول سریشمی دارای ذرات معلق
pigment رنگ غیر محلول ماده رنگی
saponated صابون زده دارای محلول صابونی
anodization به وسیله عمل الکترولیز در محلول اسیدکرومیک
pigments رنگ غیر محلول ماده رنگی
non dedicated server کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
fibrin ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
chlorinated hydrocarbon ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
listerine یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
danc solution نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
to paynize wood چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
lotion محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
amphetamines مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
LCD Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
amphetamine مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
modes عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
calendaring قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
age hardening سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
fat soluble قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
slurry تبدیل به محلول ابکی کردن ابکی
solvate حل شدن محلول شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com