Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (41 milliseconds)
English
Persian
bore sighting
محوریابی کردن محوریابی لوله توپ
Other Matches
boresight
محوریابی لوله توپ وسیله محوریابی دوربین محوریابی
muzzle boresight
حلقه تار موی محوریابی جلوی لوله توپ
boresight
محوریابی کردن
bore sighting
محوریابی
radar boresight
محوریابی رادار
breech boresight
صفحه محوریابی کولاس
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
collimate
موازی قرار دادن لوله و هدف میزان کردن تعدیل کردن
lyophilization
خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
tube
از لوله رد کردن
tubes
از لوله رد کردن
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
sockets
بست لوله دوراهی لوله
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
syphons
از لوله یاسیفون رد کردن
piped
لوله کشی کردن
siphoned
از لوله یاسیفون رد کردن
siphon
از لوله یاسیفون رد کردن
siphons
از لوله یاسیفون رد کردن
pipe
لوله کشی کردن
syphoned
از لوله یاسیفون رد کردن
plumb
لوله کشی کردن
To lay the pipes .
لوله کشی کردن
tide drain
زهکشی کردن با لوله
tubulate
لولهای کردن لوله دار کردن
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
canalize
نهرسازی لوله کشی کردن
rams
پر کردن توپ راندن به داخل لوله
lays
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
layihg azimuth
گرای روانه کردن لوله توپ
stave
شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
rammed
پر کردن توپ راندن به داخل لوله
lay
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
ram
پر کردن توپ راندن به داخل لوله
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
port
بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
boresight
میزان کردن لوله و مگسک اسلحه در هدفگیری
priming
پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
anchor block
بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
angle of traverse
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
density of loading
تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
stave
لوله اب
hosepipe
لوله
clips
لوله
water pipe
لوله اب
sequacious
لوله شو
blast pipe
لوله دم
pipe cutter
لوله بر
plumber
لوله کش
cylinders
لوله
tube
لوله
clippings
لوله
nozzles
سر لوله اب
tubes
لوله
cannon
لوله
cylinder
لوله
clipped
لوله
nozzle
سر لوله اب
clip
لوله
valves
لوله
blast main
لوله دم
tube cutter
لوله بر
cannons
لوله
duct
لوله اب
rouleau
لوله
tubulation
لوله
spout
لوله
spouted
لوله
spouting
لوله
spouts
لوله
valve
لوله
chimney
لوله
pipeline
خط لوله
pipelines
خط لوله
hickey
لوله خم کن
pipe
لوله
chimneys
لوله
piped
لوله
fire hose
لوله اب
plumbers
لوله کش
nose
سر لوله
rolled
لوله
conduits
لوله
bore
لوله
discharge head
سر لوله
hoses
لوله
pipe line
خط لوله
hosing
لوله
ductile
لوله شو
noses
سر لوله
roll
لوله
hose
لوله
conduit
لوله
downtake
لوله
drain pipe
لوله
rolls
لوله
hosed
لوله
pipe layer
لوله کش
pipe fitter
لوله کش
bores
لوله
gouging chisel
مغار لوله
unit tube
لوله واحد
return pipe
لوله برگشت
subcaliber
لوله جوفی
mains water
لوله اب اصلی
hose
لوله خرطومی
axis of the bore
محور لوله
chamber
خزانه لوله
main sewer
لوله اصلی
hydraulic pipe
خط لوله هیدرولیکی
muzzles
دهانه لوله
suction pipe
لوله مکنده
rubber tube
لوله لاستیکی
suction pipe
لوله مکش
muzzling
دهانه لوله
stovepipe
لوله بخاری
gun barrel
لوله تفنگ
hydraulic line
خط لوله هیدرولیکی
gun barrel
لوله توپ
grip wrench
اچار لوله
pipe spanner
اچار لوله
main pipe
لوله اصلی
chambers
خزانه لوله
muzzle
دهانه لوله
muzzled
دهانه لوله
tuyere
دهانه لوله
socket
دو راهی لوله
hoses
لوله خرطومی
gas line
لوله گاز
conduit wire
لوله برگمن
rodding a conduit
فنرگذرانی از لوله
conduit rodding
فنرگذرانی از لوله
flexible pipe
لوله تاشو
hosed
لوله پلاستیکی
barrel
لوله توپ
guns
لوله توپ
waste pipe
لوله زهکش
gas man
لوله کش گاز
gun
لوله توپ
hosed
لوله خرطومی
warning pipe
لوله خبر
warning pipe
لوله سرریز
barrels
لوله توپ
casing
لوله محافظ
casing
لوله گذاری
casings
لوله محافظ
hosing
لوله خرطومی
dome-pot
لوله سفالی
vacuum tube
لوله خلاء
hosing
لوله پلاستیکی
glass tube
لوله شیشهای
hoses
لوله پلاستیکی
concrete pipe
لوله بتنی
exhaust pipe
لوله اگزوز
vinyl tube
لوله وینیلی
venturi
لوله ونتوری
socket
بست لوله
casings
لوله گذاری
vent pipe
لوله هواکش
vent pipe
لوله تهویه
concrete pipe
لوله سیمانی
vas
لوله معبر
glazed ware pipe
لوله لعابدار
cable shield
لوله کابل
cast iron pipe
لوله چدنی
inductor hose
لوله رابط
split pipe
نیم لوله
soldering blowpipe
لوله لحیمکاری
inductile
لوله نشو
to turnon the gas
لوله یاشیرگازرابازکردن
fallopian tube
لوله فالوپ
socket pipe
لوله مفصلی
bleeding tube
لوله هواگیری
pipeline
لوله کشی
interlocking pipe
لوله هم بند
screw barrel
لوله خاندار
hoseline
لوله لاستیکی
clay pipe
لوله سفالی
seamless tube
لوله بی درز
torpedo tube
لوله اژدر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com