English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
ring محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
Other Matches
measure مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
court games بازیهای محوطهای
court زمین ورزشهای محوطهای
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
ropes باطناب بستن
roped باطناب بستن
trice باطناب بستن دم
rope باطناب بستن
bight باطناب بستن
tow باطناب بدنبال کشیدن
keelhaul باطناب درزیرکشتی کشیدن
tows باطناب بدنبال کشیدن
parbuckle طناب دولاکه بان چلیک یاچیزدیگر رامی غلتانند باطناب غلتاندن
bouse بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
pent محصور
fenced محصور
walled محصور
pent up محصور
closed محصور
restricted محصور
angles اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
landlocked محصور درخشکی
snowbound محصور در برف
landlocked محصور در خشکی
wall محصور کردن
populated مسکون محصور
enwind محصور کردن
walls محصور کردن
closest جای محصور
closes جای محصور
closer جای محصور
courtyard محوطه محصور
embay محصور کردن
mure محصور کردن
cooped up محصور و محبوس
ensphere محصور کردن
impark محصور کردن
close جای محصور
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
ensheathe درغلاف محصور کردن
palest ناحیه محصور قلمروحدود
seagirt محصور بوسیله دریا
parked شکارگاه محصور مرتع
to limit something چیزی را محصور کردن
to restrict something چیزی را محصور کردن
to confine something to something چیزی را محصور کردن
paler ناحیه محصور قلمروحدود
locked up در محلی محصور کردن
lock up در محلی محصور کردن
park شکارگاه محصور مرتع
parks شکارگاه محصور مرتع
pale ناحیه محصور قلمروحدود
inbound محصور در حدود معینی
hoosegow محبس محل محصور
entanglement محصور با شبکه سیم خاردار
entanglements محصور با شبکه سیم خاردار
garrison محصور کردن حصار کشیدن
garrisons محصور کردن حصار کشیدن
caged storage انبار کردن به طریقه محصور
impark در پارک یا جنگل محصور کردن
embank با خاک یا سنگ محصور کردن
bind محصور کردن بهم پیوستن
binds محصور کردن بهم پیوستن
squaring مربع
squares مربع
quadrangle مربع
sq مربع
chi square مربع خی
quadrangular مربع
rectangles مربع
squared مربع
square مربع
foursquare مربع
quadrangles مربع
rectangle مربع
circumvallate باسنگریابارو محصور شده سنگربندی کردن
degagement [حریم محصور بین راهرو و دهلیز]
scaling ladder نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
immure در چهار دیوار نگاهداشتن محصور کردن
quadrature مربع سازی
square metre متر مربع
square matrix ماتریس مربع
whole brick اجر مربع
square knot گره مربع
square mil میل مربع
four-square کاملا مربع
square inch اینچ مربع
squarish تقریبا مربع
square foot فوت مربع
square wave موج مربع
rectangles مربع مستطیل
chi square distribution توزیع مربع خی
rectangle مربع مستطیل
mean square یک مربع حسابی
redoubt موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
closures رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
closure رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
ship rigged دارای بادبان مربع
pram قایق کف پهن ته مربع
square number مربع کامل [ریاضی]
squares مربع توان دوم
sieves الک با سوراخ مربع
sieve الک با سوراخ مربع
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
box spar تیرکهای با مقطع مربع
hectare ده هزار متر مربع
cosecant squared beam اشعه با مربع کوسکانت
hectares ده هزار متر مربع
color square مربع رنگ نما
scow قایق کف پهن ته مربع
sieving الک با سوراخ مربع
ounce per inch square اونس اینچ مربع
square pyramid هرم مربع القاعده
sieved الک با سوراخ مربع
formee دارای انتهای مربع
square toed دارای پنجه مربع
weight zone مربع وزن گلوله
square مربع توان دوم
squared مربع توان دوم
prams قایق کف پهن ته مربع
squaring مربع توان دوم
diamond charge خرج مربع شکل
fields شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fielded شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage اندازه وسیله اندازه گیری
gage اندازه گیر اندازه گرفتن
square pyramidal molecule مولکول هرمی مربع القاعده
abaculus قطعه مربع کاشی معرق
abaciscus قطعه مربع کاشی معرق
boxes مربع روی ورقه محاسبه
box مربع روی ورقه محاسبه
basilica [کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
right angled parallelogram مربع مستطیل چارگوش دراز
filet توری دارای اشکال مربع
poundage وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
sizes 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
diamond مربع بزرگ زمین بیس بال
gaff topsail بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
box defence تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
crotched گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
pounded محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounding محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounds محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pound محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
abacus گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
measure 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
footcandle واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
anchor هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchoring هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
skim board تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
reefknot گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
acre واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acres واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
millibar واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
crotches مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
langley واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
crotch مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
gauged اندازه اندازه گیر
gauges اندازه اندازه گیر
gauge اندازه اندازه گیر
caged storage قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
entangle باسیم خاردارمحصور کردن محصور کردن
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
coulomb's law نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
sabin واحد جذب صوت معادل قوه جذب در یک فوت مربع
team handball court مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
compass جهت کردن محصور کردن
square چهارگوش کردن مربع کردن
squared چهارگوش کردن مربع کردن
squaring چهارگوش کردن مربع کردن
squares چهارگوش کردن مربع کردن
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
wire entanglement با سیم خاردار محصور کردن حصار سیم خاردار
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com