Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
care of supplies
مراقبت اماد
Other Matches
civilian supply
امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
coordinated procurement
عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
circular scanning
مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
craft reimbursable supply
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
central purchase
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
watchfulness
مراقبت
vigilance
مراقبت
tendance
مراقبت
eyesight
مراقبت
ovservation
مراقبت
cared
مراقبت
espial
مراقبت
unattended
بی مراقبت
care
مراقبت
cares
مراقبت
counter surveillance
ضد مراقبت
surveillance
مراقبت
watchful
مراقبت
watchtower
برج مراقبت
watchtowers
برج مراقبت
watch tower
برج مراقبت
Medicare
مراقبت پزشکی
to llok
مراقبت کردن
control towers
برج مراقبت
day care
مراقبت در روز
combat surveillance
مراقبت رزمی
watching
مراقبت کردن
watches
مراقبت کردن
watched
مراقبت کردن
acoustical surveillance
مراقبت صوتی
ground surveillance
مراقبت زمینی
listening watch
مراقبت به گوش
due care
مراقبت کافی
residential care
مراقبت پناهگاهی
sea surveillance
مراقبت دریایی
see to it
مراقبت کردن
to see after
مراقبت کردن
to see to it
مراقبت کردن
helical scanning
مراقبت مارپیچی
area monitoring
مراقبت منطقهای
animadversion
مراقبت مشاهده
air surveillance
مراقبت هوایی
air search
مراقبت هوایی
watch
مراقبت کردن
insuring
مراقبت کردن در
insures
مراقبت کردن در
ensuring
مراقبت کردن در
ensures
مراقبت کردن در
ensured
مراقبت کردن در
ensure
مراقبت کردن در
airborne beacon
برج مراقبت هوابرد
area monitoring
مراقبت کردن از منطقه
attendance
ملازمت مراقبت رسیدگی
maintained
به خوبی مراقبت شده
maintain
به خوبی مراقبت شده
lookout
مراقبت عمل پاییدن
lookouts
مراقبت عمل پاییدن
surveillant
مراقبت کننده دیدبان
double up
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
search
مراقبت کردن از زمین
harbor control tower
برج مراقبت بندر
care
محافظت کردن مراقبت
cared
محافظت کردن مراقبت
cares
محافظت کردن مراقبت
surveillance
دیدبانی و مراقبت از منطقه
overwatch
مراقبت از حرکت بااتش
radar beacon
برج مراقبت رادار
radar scan
مراقبت بوسیله رادار
to ensure something
مراقبت کردن در
[چیزی]
care and handling
مراقبت و دستکاری وسایل
sector of search
منطقه مراقبت رادار
maintains
به خوبی مراقبت شده
air beacon
برج مراقبت پایگاه
searchingly
مراقبت کردن از زمین
searched
مراقبت کردن از زمین
attendances
ملازمت مراقبت رسیدگی
vigilance
مراقبت به گوش بودن
searches
مراقبت کردن از زمین
stake-out
محل تحت مراقبت
unattended operation
هملکرد مراقبت نشده
stake-outs
محل تحت مراقبت
under one's wing
<idiom>
تحت مراقبت کسی
bulk material
اماد یک جا
water supply
اماد اب
water supplies
اماد اب
picketed
نرده کشیدن مراقبت کردن
aspects
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
up to someone to do something
<idiom>
مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
slap together
<idiom>
به عجله وبی مراقبت واداشتن
picket
نرده کشیدن مراقبت کردن
security monitoring
نظارت یا مراقبت تامینی یاحفافتی
unattended ground sensor
رادار مراقبت زمینی خودکار
aspect
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
pickets
نرده کشیدن مراقبت کردن
development order
دستوربهبود اماد
class v supplies
اماد طبقه 5
essential supply
اماد حیاتی
class iv supplies
اماد طبقه 4
class ii supplies
اماد طبقه 2
critical item
اماد حساس
trains
بنه اماد
essential supply
اماد ضروری
armed
جنگ اماد
class i supplies
اماد طبقه 1
categories
انواع اماد
mission load
اماد عملیاتی
commodity command
فرماندهی اماد
gratuitous issue
اماد پیشکشی
follow up supply
اماد بعدی
depot supply
اماد امادگاهی
depot supply
اماد دپویی
intransit stock
اماد سیال
train
بنه اماد
follow up supply
اماد متعاقب
level of supply
سطح اماد
trained
بنه اماد
consigned inventory
اماد امانی
materiel management
مدیریت اماد
follow up
اماد بعدی
condition code
کدوضعیت اماد
category
اقلام اماد
procurement
تامین اماد
bulk material
اماد حجیم
stockage
ذخیره اماد
stocked
اماد ذخیره
shop supply
اماد تعمیرگاهی
unit supply
اماد یکانی
short supply
اماد کم یاب
assault supplies
اماد هجومی
supply control
کنترل اماد
supply point
نقطه اماد
supply route
اماد راه
supply route
مسیر اماد
supply support
پشتیبانی اماد
general supplies
اماد عمومی
stock
اماد ذخیره
air material
اماد هوایی
supply sergeant
گروهبان اماد
one day's supply
یک روز اماد
care of supplies
نگهداری اماد
bulk supply
اماد با کانتینر
requisition line
خط درخواست اماد
bulk supply
اماد عمده
reserve stock
اماد ذخیره
resupply
اماد مجدد
air landed supply
اماد هوانشستی
turn over
<idiom>
به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن
snow under
<idiom>
قبول چیزی که نمیتوان از آن مراقبت کرد
maintain watch
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
see that he does it
مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
spiral scanning
مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
table of distribution
جدول تقسیم اماد
unit train
بنه اماد یکان
required supply rate
نواخت اماد موردنیاز
emergency leave
سطح اماد اضطراری
issue priority
تقدم توزیع اماد
expendable property
اماد مصرف شدنی
unit reserves
اماد ذخیره یکانی
supply route
خط تدارکات راه اماد
rolling reserve
اماد ذخیره غلطان
naval stores
ذخایر و اماد دریایی
resupply
تجدید اماد کردن
row stack
فاصله اماد از دیوار
main supply route
اماد راه اصلی
service stock
اماد و کالاهای جنگی
short supply
اماد کمبود دار
stock funds
اعتبار نقدی اماد
main supply route
مسیر اصلی اماد
requisition line
مسیر درخواست اماد
early resupply
تجدید اماد به موقع
beach dump
نقطه اماد در سر پل دریایی
class i installation
تاسیسات اماد طبقه 1
class ii activity
اجرای اماد طبقه 2
class ii installation
انبار اماد طبقه 2
application study
بررسی پذیرش اماد
antimateriel agent
عامل فساد اماد
automatic supply
سیستم اماد خودکار
ammunition point
نقطه اماد مهمات
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
automatic supply
روش خودکار اماد
consumable supplies
اماد مصرف شدنی
authorized allowance supplies
سهمیه مجاز اماد
class i installation
انبار اماد طبقه 1
basic end item
اقلام اولیه اماد
base reserves
اماد مبنای ذخیره
balanced supply
اماد متعادل شده
balanced stock
ذخیره اماد متعادل
back order
اماد غیر موجود
bulk supply
اماد به طور قوال
centralized items
اقلام اماد تمرکزی
available supply rate
نواخت اماد موجود
authorized allowance supplies
سهمیه اماد مجاز
class i activity
اجرای اماد طبقه 1
control level
سطح کنترل اماد
control period
دوره کنترل اماد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com