English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
lao مردم تایی
laotian مردم تایی
Other Matches
democracies مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscite مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites مردم خواست رای قاطبه مردم
popular مردم پسند و مناسب حال مردم
to never let yourself get to thinking like them <idiom> نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
home rule حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
population تعداد مردم مردم
populations تعداد مردم مردم
n ary N تایی
trinal سه تایی
triads سه تایی
trinary سه تایی
triad سه تایی
trine سه تایی
ternal سه تایی
nine نه تایی
triplex سه تایی
n adic N تایی
nines نه تایی
senary شش تایی
ternate سه تایی
ternary سه تایی
triplet سه تایی
diphyletic دو تایی
threescore شصت تایی
ternary mixture مخلوط سه تایی
septimal هفت تایی
sexagenary شصت تایی
sexagesimal شصت تایی
quadrupling چهار تایی
n ary operator عملگر N تایی
quadruples چهار تایی
quadrupled چهار تایی
quadric چهار تایی
quadruple چهار تایی
quinquepartite پنج تایی
qyaternary چهار تایی
ternary alloy الیاژ سه تایی
nonary گروه نه تایی
trios سه نفری سه تایی
trio سه نفری سه تایی
triform شکل سه تایی
trilogies گروه سه تایی
trilogy گروه سه تایی
quintuplet پنج تایی
quintuplets پنج تایی
fourteen چهارده تایی
lao زبان تایی
quintets پنج تایی
quintet پنج تایی
fourteener چهارده تایی
ennead دسته نه تایی
duodenary دوازده تایی
triads مجموعه سه تایی
triad مجموعه سه تایی
triploidy حالت سه تایی
troika هر دسته سه تایی
tuple چند تایی
vigesimal بیست تایی
leash دسته سه تایی
leashes دسته سه تایی
tern یک دسته سه تایی
terns یک دسته سه تایی
duodecimal دوازده تایی
octad گروه هشت تایی
ogdoad گروه هشت تایی
go dan kumite مبارزه با ضربههای 5 تایی
gleek یکجوربازی سه تایی درورق سه اس
pentagram شکل پنج تایی
quadripartite چهار تایی چهارسویی
triform دارای شکل سه تایی
trigon سه حالتی ستاره سه تایی
stephan quintet پنج تایی استفان
pentad دسته پنج تایی
ternary سومین گروه سه تایی
ternate سومین گروه سه تایی
nineteen نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
nineteens نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
laotian اهل لائوس زبان تایی
icosi پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
quincunx ارایش پنج تایی گل یابرگ گیاه
hex نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
triple tongue نتهای سه تایی را بسرعت باساز نایی زدن
hexadecimal notation نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
trey پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
all but a few همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
population [pop.] مردم
public مردم
the people مردم
people مردم
peopled مردم
peoples مردم
peopling مردم
the deaf مردم کر
folk مردم
folks مردم
public notice آگهی به مردم
Among the people . درمیان مردم
the american public مردم امریکا
people say مردم می گویند
population [pop.] تعداد مردم
land n قوم مردم
the multitude توده مردم
unsociability مردم گریزی
jawsmith مردم فریب
underfed مردم گرسنه
flower people مردم معتقدبهآئینیکهطرفدارصلحوعشقبودند
most people بیشتر مردم
outside opinion عقیده مردم
outside opinion رای مردم
the total population همه مردم
the public عموم مردم
other people سایر مردم
the old مردم سالخورده
the offscourings humanity مردم پست
the million توده مردم
on the tongues of men سر زبان مردم
men of intellgence مردم باهوش
many people بسیاری از مردم
ombudsmen فریادرس مردم
ombudsman فریادرس مردم
lowest common denominators مردم پذیر
lowest common denominator مردم پذیر
head counts شمارش مردم
the dregs of the people مردم پست
head count شمارش مردم
mandrake مردم گیاه
manragora مردم گیاه
many people خیلی از مردم
the many بیشتر مردم
other people مردم دیگر
mandated دستور مردم به
anarchy خودسری مردم
citizenship مردم تبعیت
mob انبوه مردم
omnibuses توده مردم
omnibus توده مردم
public-spirited خیرخواه مردم
mandating دستور مردم به
commonest : مردم عوام
commoners : مردم عوام
misanthropes مردم گریز
ruck مردم عادی
misanthrope مردم گریز
commons مردم عادی
unsocial مردم گریز
populace توده مردم
reputedly در نظر مردم
parades اجتماع مردم
mobbed انبوه مردم
popular مردم پسند
mandate دستور مردم به
rushed ازدحام مردم
rushing ازدحام مردم
rush ازدحام مردم
townsfolk مردم شهری
popularity مردم پسندی
anthropology مردم شناسی
communism مردم داری
demography مردم نگاری
common : مردم عوام
sociability مردم امیزی
rucks مردم عادی
mobs انبوه مردم
demos توده مردم
mobbing انبوه مردم
mandates دستور مردم به
communists مردم گرا
all men کلیه مردم
hoi polloi توده مردم
plebeians توده مردم
canaille مردم پست
plebeian توده مردم
massing توده مردم
openly در انظار مردم
masses توده مردم
mass توده مردم
communist مردم گرا
parade اجتماع مردم
paraded اجتماع مردم
unsociable مردم گریز
corporation گروهی از مردم
anthropometry مردم سنجی
parading اجتماع مردم
citizenry مردم تبعیت
all men همه مردم
corporations گروهی از مردم
all men مردم همه
quintuple تبدیل به پنج کردن پنج تایی
self government حکومت به دست مردم
the talnet of the country مردم با استعداد کشور
the public [popular] odium تنفر مردم عمومی
seminomad مردم نیمه چادرنشین
people of all ranks مردم ازهر طبقه
democracy حکومت قاطبه مردم
the rank and file توده مردم عادی
morale روحیه افراد مردم
the offscourings humanity طبقه پست مردم
public spiritedness خیر خواهی مردم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com