English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
port of exit مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
Other Matches
last in , first out اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
overseas خارج ازکشور
interned رانده شده ازکشور دیگر
deported تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deports تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deporting تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deport تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
longtour area منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
cob web theorem ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
carrier company تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
kidnapping در CL به خصوص به حالتی اطلاق میشود که کسی را بدزدند و ازکشور محل اقامتش خارج کنند
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] دادوستد کالا با کالا کردن
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
outgo خروج
emersion خروج
exodus خروج
prolapsus خروج
emissions خروج
emission خروج
exhaust خروج
propulsion خروج
egress خروج
egression خروج
exits خروج
exit خروج
leakage or breakage خروج
exhausts خروج
emergency exit در خروج اضطراری
eccentricities خروج از مرکزیت
emergency exit خروج اضطراری
outlets مجرای خروج
outlet مجرای خروج
outage راه خروج
electron affinity انرژی خروج
eccentricities خروج از مرکز
outages راه خروج
emission صدور خروج
exhaust velosity سرعت خروج
exhaust valve شیر خروج
logout خروج از سیستم
order off حکم خروج
exeat اجازهء خروج
order off the field حکم خروج
out flow of capital خروج سرمایه
ingress and egress دخول و خروج
emissions صدور خروج
exit point نقطه خروج
dump valve شیر خروج
spurted خروج ناگهانی
spurting خروج ناگهانی
spurts خروج ناگهانی
log out خروج از سیستم
work function انرژی خروج
ejaculate خروج منی
eccentricity خروج از مرکزیت
log off خروج از سیستم
ejaculated خروج منی
eccentricity خروج از مرکز
spurt خروج ناگهانی
debouch راه خروج
angle of emergence زاویه خروج
prolapse of the uterus خروج سیبک
blow out خروج ناگهانی
defecation خروج مدفوع
transpiration خروج نفوذ
spermatism خروج منی
ejaculating خروج منی
capital outflow خروج سرمایه
ejaculates خروج منی
debouchment خروج ازتنگنا
light spill خروج نور
eccentricity گریز یا خروج از مرکز
fifo خروج به ترتیب ورود
gas tight مانع خروج گاز
inner work function انرژی خروج درونی
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
shell برنامه خروج موقت
shelling برنامه خروج موقت
eccentricities گریز یا خروج از مرکز
shells برنامه خروج موقت
exophthalmos خروج تخم چشم
out flow of labor خروج نیروی کار
exhausts خروج گاز یابخار
clearing outwards اعلامیه خروج کشتی
clearance outwards مجوز خروج کشتی
infinite حلقهای که خروج ندارد.
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
outer work function انرژی خروج بیرونی
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
eccentricity of the load خروج از مرکزیت بار
exhaust خروج گاز یابخار
steam tight مانع خروج بخار
exhaust تخلیه کردن خروج
exhausts تخلیه کردن خروج
undoubling خروج از دوبلگی شطرنج
choke ring حلقه مانع خروج گاز
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
exhaust pipe لوله خروج بخار یا دود
ne exeat regno دستور عدم خروج از مملکت
obturator الات مانع خروج گاز
gangways محل ورود و خروج از ناو
gangway محل ورود و خروج از ناو
Please show me the way out I'll show you ! لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house محل خروج هدفهای متحرک
jets خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
muzzle energy نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
spermatorrhoea خروج منی بدون اراده احتلام
blowing خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
to shut in تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
lithotomy برش مثانه برای خروج سنگ
exit خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exits خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jet خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetted خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exit road راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
valves دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blasts ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blowdown خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
blast ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
photoemission خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
device که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
jet propulsion نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
extravasattion خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
deflation port سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
i/o دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
jet propulsion جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
marketing بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
deffered entry ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
timeout 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
stuffed کالا
trafficked کالا
stuff کالا
good کالا
stuffs کالا
traffic کالا
mattered کالا
matter کالا
product کالا
matters کالا
products کالا
traffick کالا
chattel کالا
mattering کالا
trafficking کالا
goods کالا
merchandise کالا
wares کالا
ware کالا
mercery کالا
cargoes کالا
cargo کالا
object of sale کالا
article کالا
articles کالا
traffics کالا
produce کالا
commodity کالا
material کالا
commodities کالا
materials کالا
produced کالا
produces کالا
clear air turbulence اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
fate of goods وضعیت کالا
collection of goods دریافت کالا
commodity market بازار کالا
consignor فرستنده کالا
stock requisition درخواست کالا
copper alloy همبسته کالا
stowage انبار کالا
storeroom انبار کالا
stock room انبار کالا
handling of goods جابجایی کالا
commodities exchange بورس کالا
exclusion principle کالا نیستندشد
commodity broker دلال کالا
commodity exchange بورس کالا
warehouse انبار کالا
commodity flow جریان کالا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com