English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
income and expenditure approach مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
Other Matches
rheological <adj.> علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
feasability study مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
offhanded بی مطالعه
offhandedly بی مطالعه
off hand بی مطالعه
studying مطالعه
study مطالعه
studies مطالعه
etude مطالعه
extemporal بی مطالعه
readings مطالعه
extemporarily بی مطالعه
reading مطالعه
perusal مطالعه
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
motion study مطالعه ی حرکت
impromptu بی مطالعه تصنیف
at sight بی مطالعه قبلی
system study مطالعه سیستم
feasibility study مطالعه امکانپذیری
study habits عادتهای مطالعه
surveys مطالعه مجمل
surveyed مطالعه مجمل
survey مطالعه مجمل
unstudied مطالعه نشده
studios اطاق مطالعه
studio اطاق مطالعه
praxeology مطالعه رفتارانسان
portable standard چراغ مطالعه
investigate مطالعه کردن
check مطالعه کردن
dissect [analyse] مطالعه کردن
examine مطالعه کردن
analyse [British] مطالعه کردن
scrutinize مطالعه کردن
explore مطالعه کردن
analyze [American] مطالعه کردن
assay مطالعه کردن
inspect مطالعه کردن
look into مطالعه کردن
studied از روی مطالعه
survey مطالعه کردن
study مطالعه کردن
determine مطالعه کردن
bolt [examine] مطالعه کردن
enquire into مطالعه کردن
lucubration مطالعه سخت
evaluate مطالعه کردن
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
analyzed جزئیات را مطالعه کردن
feasibility study مطالعه امکان سنجی
ethnography مطالعه علمی نژادها
well-read اهل مطالعه و تحقیق
well read اهل مطالعه و تحقیق
subject مبحث موضوع مطالعه
thought out سنجیده مطالعه شده
thought-out سنجیده مطالعه شده
analyzing جزئیات را مطالعه کردن
analyzes جزئیات را مطالعه کردن
analysing جزئیات را مطالعه کردن
analyses جزئیات را مطالعه کردن
analysed جزئیات را مطالعه کردن
analyse جزئیات را مطالعه کردن
to study out با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
metallography مطالعه الیاژهای فلزی
criminology مطالعه علمی جرم
sub judice مورد مطالعه دادگاه
demography مطالعه مهاجرت جمعیت
subjects مبحث موضوع مطالعه
self study مطالعه پیش خود
subjecting مبحث موضوع مطالعه
subjected مبحث موضوع مطالعه
teleology مطالعه حکمت غایی
cella [اتاق مطالعه ی راهبها]
geologic survey مطالعه زمین شناسی
teppetology مطالعه ریشه ای فرش
myrmecologyt مطالعه علمی مورچگان
to pore [over; on] به مطالعه دقیق پرداختن
psychognosis مطالعه عمیق روانی
psychognosy مطالعه عمیق روانی
studies موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
consumer research مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
angiology مطالعه عروق خونی و لنفی
reconsidered مجددا درامری مطالعه کردن
reconsiders مجددا درامری مطالعه کردن
study موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
toponymy مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
studying موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
humanist مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
methods of economic study روشهای مطالعه علم اقتصاد
ethnology علم مطالعه نژادها و اقوام
to make a study of something چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
articulated machine lamp چراغ مطالعه با گردن تاشو
geopolitics مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
reconsider مجددا درامری مطالعه کردن
sight-reads بدون مطالعه قبلی خواندن
integrate circuit technology مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
extemporising بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporised بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
gastroenterology مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
sinology مطالعه ادبیات ورسوم چین
optics علم مطالعه در خواص نور
flexible arm lamp چراغ مطالعه قابل انعطاف
reconsidering مجددا درامری مطالعه کردن
capability study مطالعه امکان انجام کار
extemporize بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sight-reading بدون مطالعه قبلی خواندن
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
sight-read بدون مطالعه قبلی خواندن
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
extemporizing بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sight read بدون مطالعه قبلی خواندن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
skimmer الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
protohistory مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
semitics مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
endocrinology علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
geologize مطالعه علم زمین شناسی کردن
commodity approach بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
symbology مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
theogony مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
Ekistics [دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
to poreone's eyes out چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
theogonic وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
helminthology مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
bookworm کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
speleology مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
bookworms کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
crystallography کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
glottochronology مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
booklore علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
dysgenics مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
She laid the book aside . کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
mock up مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
Ergonomics [مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
ideologist ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
gestalt psychology مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
morphophonemics مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
impromptu کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
dendrochronology دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
input output analysis تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
casework مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
After dinner he likes to retire to his study. پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
historcicism فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
structuralism بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
cybernetics مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
geopolitic علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
functional distribution توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
harmonics مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
premeditate قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com