English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
theurgist معجزه کننده
Other Matches
miracles معجزه
miracle معجزه
theurgy معجزه
thaumaturgy معجزه
wonderwork معجزه
thaumaturgy معجزه اعجاز
to wring water from a flint معجزه کردن
contrary to nature بطور معجزه
miraculous معجزه اسا
tokens معجزه علامت رمزی
token معجزه علامت رمزی
wonder worker کسیکه معجزه میکند
wonder work معجزه استادی عجیب
thaumaturgic مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
attenuant اب کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
refutative رد کننده
refutatory رد کننده
noncommittal رد کننده
syncopator غش کننده
refuser رد کننده
commulator یک سو کننده
doers کننده
trackers پی کننده
whisperer پچ پچ کننده
rebutter رد کننده
attacking تک کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
doer کننده
filleting پر کننده
prater پچ پچ کننده
prattfall پچ پچ کننده
bandwidth یچ کننده
fillets پر کننده
renunciant رد کننده
benders خم کننده
bender خم کننده
filleted پر کننده
renunciant کننده
fluxing oil اب کننده
fillet پر کننده
puffer پف کننده
solvents اب کننده
ear-splitting کر کننده
tracker پی کننده
deletive حک کننده
mitigatory کم کننده
solver حل کننده
fizzy کف کننده
mumbler من من کننده
bidder کننده
crusher له کننده
abjurer or abjuror کننده
mitigative کم کننده
fillers پر کننده
catterer پچ پچ کننده
mauler له کننده
filler پر کننده
spurner رد کننده
squasher له کننده
squelcher له کننده
bidders کننده
deflective کج کننده
crepitant خش خش کننده
solvent اب کننده
hoppers لی لی کننده
jaberer پچ پچ کننده
skittish رم کننده
swooner غش کننده
hopper لی لی کننده
percutient دق کننده
thinner کم کننده
surfy کف کننده
repudiationist رد کننده
sensor حس کننده
determinative تعیین کننده
estimator براورد کننده
disconnector قطع کننده
nullifier باطل کننده
exchanger مبادله کننده
exceptor استثنا کننده
enunciator اعلام کننده
excomminucator تکفیر کننده
equalze برابر کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com