Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
alkali proof
مقاومت محلول سوزش اور
Other Matches
calendaring
قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
burn out
تمام شدن سوخت به طور غیرمنتظره خاتمه سوزش زمان خاتمه سوزش سوختن
series resistance
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
varistor
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
insulation resistance
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
nip
سوزش
nips
سوزش
nipped
سوزش
ignition
سوزش
irritation
سوزش
irritations
سوزش
combustion
سوزش
deflagration
سوزش
progressive burning
سوزش تدریجی
burning rate
نواخت سوزش
caustic
سوزش اور
urticant
سوزش دار
urticaria
خارش سوزش
urticarial
خارش سوزش
pyrosis
سوزش معده
urticate
سوزش دادن
nippy
سوزش دار
prickling
سوزش دار
irritative
سوزش اور
burn
سوزش موادمنفجره
irritant
سوزش اور
smarting
سوزش داشتن
smartest
سوزش داشتن
smarter
سوزش داشتن
smarted
سوزش داشتن
smart
سوزش داشتن
combustibility
قابلیت سوزش
abrasive
سوزش آور
irritants
سوزش اور
abradant
سوزش اور
heartburn
سوزش معده
burns
سوزش موادمنفجره
sting
خلش سوزش
stinging
خلش سوزش
stings
خلش سوزش
smarts
سوزش داشتن
gas burning
سوزش گاز
causalgia
سوزش عصبی
grid bias resistance
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
grid suppressor
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
abrasives
سوزش اور سایا
irritating
رنجاننده سوزش اور
irritatingly
بطور سوزش اور
dysuria
سوزش ادرار
[پزشکی]
painful urination
سوزش ادرار
[پزشکی]
pangs
درد سوزش ناگهانی
pang
درد سوزش ناگهانی
inoxidize
از سوزش باز داشتن
solutions
محلول
dilution
محلول
antifreezing solution
محلول ضد یخ
solution
حل محلول
solutions
حل محلول
solution
محلول
solvable
محلول
twinges
سوزش سرزنش وجدان دردشدیدوناگهانی
dysuria
ادرار همراه با سوزش واشکال
twinge
سوزش سرزنش وجدان دردشدیدوناگهانی
shoots
درد کردن سوزش داشتن
dysuria
دش میزی
[سوزش ادرار]
[پزشکی]
painful urination
دش میزی
[سوزش ادرار]
[پزشکی]
shoot
درد کردن سوزش داشتن
soild solution
محلول جامد
emulsoid
محلول سریشمی
soap solution
محلول صابون
ideal solution
محلول ایده ال
stock solution
محلول ذخیره
solid solution
محلول جامد
ammonia water
محلول امونیاکی
alkaline solution
محلول قلیایی
solvate
ماده محلول
acid solution
محلول اسید
acid soluble
محلول در اسید
standard solution
محلول استاندارد
saline
محلول نمک
buffer
محلول تامپون
battery solution
محلول باتری
caustic solution
محلول سوزاور
dissolved solids
مواد محلول
buffer solution
محلول بافر
benedict's solution
محلول بندیکت
pseudosolution
شبه محلول
soluble
حل شدنی محلول
ammonia
محلول امونیاک
water glass
شیشه محلول
cutting solution
محلول برش
normal solution
محلول نرمال
neutral burning
سوزش دوطرفه حبههای باروت خرج
tingled
سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
tingling
سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
tingle
سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
tingles
سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
cut back bitumens
قیرهای محلول پس بریده
ammonia
محلول یا بخار امونیاک
wine of opium
محلول تریاک وشراب
substitutional solid solution
محلول جامد جانشینی
oleoresin
محلول رزین در روغن
rapid curing
قیرهای محلول زودگیر
aromatic vinegar
محلول سرکه و کافور
soda solution
محلول جوش شیرین
saturated solution
محلول سیر شده
solate
بصورت محلول دراوردن
medium curing
قیرهای محلول کندگیر
slow curing
قیرهای محلول دیرگیر
metastable solution
محلول شبه پایدار
javelle water
محلول هیپوکلریت سدیم
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
sirup
محلول غلیظ قندی دارویی
salvolatile
محلول معطر اب امونیاک والکل
supersaturated solution
محلول فوق سیر شده
supersaturated solution
محلول ابر سیر شده
cn solution
محلول گاز اشک اور
solute
جسم حل شده موجود در محلول
syrup
محلول غلیظ قندی دارویی
ether extract
ماده الی محلول دراثر
syrups
محلول غلیظ قندی دارویی
anodization
به وسیله عمل الکترولیز در محلول اسیدکرومیک
saponated
صابون زده دارای محلول صابونی
pigments
رنگ غیر محلول ماده رنگی
pickling
غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
suspensoid
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
pigment
رنگ غیر محلول ماده رنگی
funny bone
<idiom>
جایی پشت آرنج که موقع ضربه سوزش وخارش میکند
chlorinated hydrocarbon
ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
fibrin
ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
listerine
یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
to paynize wood
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
danc solution
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
lotions
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotion
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
amphetamines
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamine
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
LCD
Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
age hardening
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
resist
مقاومت
strength
مقاومت
resistors
مقاومت
passively
بی مقاومت
resisting
مقاومت
resisted
مقاومت
resists
مقاومت
resistance
مقاومت
high resistance
پر مقاومت
renitency
مقاومت
line resistance
مقاومت خط
line of resistance
خط مقاومت
resistor
مقاومت
weak
کم مقاومت
durability
مقاومت
weaker
کم مقاومت
strengths
مقاومت
total resistance
مقاومت کل
weaknesses
کم مقاومت
weakest
کم مقاومت
fat soluble
قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
slurry
تبدیل به محلول ابکی کردن ابکی
load resistance
مقاومت بار
low resistance
مقاومت کوچک
low resistivity
مقاومت مخصوص کم
magneto resistance
مقاومت مغناطیسی
impedance
مقاومت فاهری
main line of resistance
خط اصلی مقاومت
main line of resistance
خط مقاومت اصلی
low resistor
مقاومت کم اهم
metallized resistor
مقاومت فلزپوش
reactance
مقاومت کور
nickel silver
مقاومت ورشویی
inductive reactance
مقاومت القائی
irresistibility
مقاومت ناپذیری
irresistable
مقاومت ناپذیر
inertia force
مقاومت لختی
infinity plug
مقاومت بینهایت
internal resistance
مقاومت داخلی
input resistance
مقاومت ورودی
internal impedance
مقاومت داخلی
insulance
مقاومت ایزولاسیون
inductive resistance
مقاومت القائی
inductive resistance
مقاومت القایی
impedance at resonance
مقاومت رزونانس
line resistance
مقاومت خطی
impedance at resonance
مقاومت فازی
impedance level
مقاومت موجی
impedance operator
اپراتور مقاومت
impedance triangle
مثلث مقاومت ها
inductance
مقاومت سلف
integrate resistor
مقاومت مجتمع
stickability
قابلیت مقاومت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com