Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
nominal scale
مقیاس اسمی
Search result with all words
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
Other Matches
barleycorn
مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
rood
مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
centigrade temperature scale
مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
nominal
اسمی
rated
اسمی
trinomial
سه اسمی
substantival
اسمی
denominative
اسمی
onomastic
اسمی
nounal
اسمی
nominal size
اندازه اسمی
par value
ارزش اسمی
nominal voltage
ولتاژ اسمی
nominal wage
مزد اسمی
nominal value
ارزش اسمی
nominal rating
کار اسمی
nominal price
قیمت اسمی
at par
به قیمت اسمی
rated voltage
ولتاژ اسمی
rated quantity
مقدار اسمی
nominal value
بهای اسمی
nominal value
قیمت اسمی
rated candlepower
شمع اسمی
rated current
جریان اسمی
rated duty
کار اسمی
ostensible
شریک اسمی
ratings
رژیم اسمی
nominal value
مقدار اسمی
rating
رژیم اسمی
at par
بقیمت اسمی
nominal capital
سرمایه اسمی
nominal diameter
قطر اسمی
nominal price
بهای اسمی
call price
ارزش اسمی
nominal data
داده اسمی
nominal cost
هزینه اسمی
face value
ارزش اسمی
face value
بهای اسمی
nominal income
درامد اسمی
smee battery
پیل اسمی
nominal load
بار اسمی
nominal partner
شریک اسمی
nominal pitch
گام اسمی
below par
کمتر از ارزش اسمی
n.h.p.
توان اسمی دستگاه
above par
بالاتر از بهای اسمی
continuous rating
کار پیوسته اسمی
it answers to its name
اسمی است بامسمی
intermittent rating
کار اسمی متناوب
at par
قیمت اسمی سند
gerund
اسمی که از اضافه کردن
gerunds
اسمی که از اضافه کردن
full load
بار خارجی اسمی
voltage rating of a condenser
ولتاژ اسمی خازن
nominal interest rate
نرخ بهره اسمی
nominal value
قیمت اسمی سهمی
below par
کمتر از بهای اسمی
nominal load
بار خارجی اسمی
asthmatic
دچار تنگی نفس اسمی
asthmatics
دچار تنگی نفس اسمی
indicated horsepower
توان اسب اسمی دستگاه
nominal horsepower
توان اسب اسمی دستگاه
nominative indepdent
اسمی که درحالت نداواقع شود
nominal gross national product
محصول ناخالص ملی اسمی
at par
بقیمت اصلی برابرقیمت اسمی
abjectival use of a noun
استعمال اسمی به طور صفت
write down
تنزل دادن بهای اسمی سهام
pentaptote
اسمی که دارای پنج حالت باشد
bond discount
تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
depreciation of currency
کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
at par
قیمت ثابت انتقال ارز به بهای اسمی
debt discount
تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
His name is never mentioned anywhere .
اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
premiums
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premium
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
write down
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
imparisyllabic
دردستوریونانی اسمی که حالت اضافه هجاهای بیشتری داردتادرحالت فاعلیت
tolerance
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
tolerances
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
nominative appositive
اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند
cation
یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
callable bond
نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
face value
مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
meter
مقیاس
k scale
مقیاس ک
criterion
مقیاس
t scale
مقیاس T
meters
مقیاس
z scale
مقیاس " زی "
measure
مقیاس
scale
مقیاس
full size
بخ مقیاس یک به یک
scaling
مقیاس
indicator
مقیاس
metres
مقیاس
metre
مقیاس
nominal scale
مقیاس
f scale
مقیاس اف
full-size
بخ مقیاس یک به یک
guttman scale
مقیاس گاتمن
linear measure
مقیاس طولی
graphic scale
مقیاس مصور
linear scale
مقیاس خطی
loading scale
مقیاس بارگیری
graphic scale
مقیاس خطی
spectral scale
مقیاس طیفی
kelvin scale
مقیاس کلوین
handwriting scale
مقیاس دستخط
likert scale
مقیاس لی کرت
interval scale
مقیاس فاصلهای
ipsative scale
مقیاس نسبی
photographic scale
مقیاس عکاسی
lie scale
مقیاس دروغگویی
logarithmic scale
مقیاس لگاریتمی
scale factor
ضریب مقیاس
psychological scale
مقیاس روانی
scale factor
مقیاس گذاری
scale down
کاهش مقیاس
scalability
مقیاس پذیری
ration scale
مقیاس نسبتی
ratio schedule
مقیاس نسبتی
range indicator
مقیاس مسافت
product scale
مقیاس فراورده
precision scale
مقیاس دقیق
point scale
مقیاس امتیازی
percentile scale
مقیاس صدکی
ordinal scale
مقیاس ترتیبی
scale of preferences
مقیاس رجحانها
scale of preferences
مقیاس برتریها
scale of production
مقیاس تولید
long measure
مقیاس طول
map scale
مقیاس نقشه
map scale
مقیاس نقشهای
medium scale
در مقیاس متوسط
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
stens
مقیاس ده بخشی
transverse scale
مقیاس عرضی
tonal scale
مقیاس صوتی
temperature scale
مقیاس دما
stanine scale
مقیاس نه بخشی
scalogram
مقیاس تراکمی
scale up
افزایش مقیاس
numerical scale
مقیاس عددی
gauged
مقیاس معیار
gauge
مقیاس معیار
conversion scale
مقیاس خطی
large-scale
مقیاس بزرگ
large-scale
در مقیاس بزرگ
large scale
مقیاس بزرگ
time scale
مقیاس زمانی
large scale
در مقیاس بزرگ
cumulative scale
مقیاس تراکمی
deflection scale
مقیاس سمتی
small-scale
مقیاس کوچک
gauges
مقیاس معیار
standard
نورم مقیاس
absolute temperature scale
مقیاس مطلق
absolute scale
مقیاس مطلق
age scale
مقیاس سنی
architecht's scale
خط کش مقیاس مهندسی
time scales
مقیاس زمانی
bar scale
مقیاس خطی
baume scale
مقیاس بومه
scaling
مقیاس کردن
scaling
مقیاس سازی
scaling
مقیاس گذاری
image scale
مقیاس تصویر
standards
نورم مقیاس
cubic measure
مقیاس مکعب
scale
مقیاس کردن
norms
مقیاس یامعیار
norm
مقیاس یامعیار
graphic
نمودار مقیاس
meter
مقیاس میزان
elevation scale
مقیاس درجه
graphic
مقیاس مصور
measure
درجه مقیاس
meters
مقیاس میزان
scale
مقیاس نقشه
evaporimter
مقیاس تبخیر
fahrenheit scale
مقیاس فارنهایت
grade scale
مقیاس کلاسی
scale
مقیاس گذاشتن
ell
مقیاس طول
yardsticks
مقیاس پیمانه
yardstick
مقیاس پیمانه
dial graduation
مقیاس درجهای
derived scale
مقیاس اشتقاقی
small scale
مقیاس کوچک
degree gradution
مقیاس درجهای
small scale industry
صنعت به مقیاس کوچک
reconstituting
تنظیم مقیاس کردن
sight scale
مقیاس نشانه روی
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
proof
مقیاس خلوص الکل
rankine temperature scale
مقیاس دمای رانکین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com