English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
regina ملکه سلطنت کننده
Other Matches
Victorian مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
regnant سلطنت کننده
subkingdom سلطنت تابع سلطنت دیگری
viceroyalty نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
viceroyship نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
queens ملکه
queen ملکه
constitutional monarch ملکه
reginal در خور ملکه
queenvictoria ملکه ویکتوریا
reginal لایق ملکه
reginal ملکه منش
lady-in-waiting ندیمه ملکه
monarchs ملکه شهریار
queen dowager ملکه بیوه
queendom قلمرو ملکه
queenhood سمت ملکه
her majesty در گفتگوی ملکه
queenliness ملکه منشی
queens bench division دادگاه ملکه
monarch ملکه شهریار
reigining beauty ملکه وجاهت
empress ملکه امپراتریس
rial پادشاه ملکه
ladies-in-waiting ندیمه ملکه
queens ملکه شدن
queenly درخور ملکه
queen ملکه شدن
queenlike ملکه وار
empresses ملکه امپراتریس
lady in waiting ندیمه ملکه
dido ملکه افسانهای کارتاژ
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
tzarina ملکه روسیه تزاری
styled queen ملقب یا موسوم به ملکه
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
to queen it ملکه وار رفتارکردن
queen can do no wrong ملکه نمیتواند خطا کند
Elizabethan مربوط به بدوره ملکه الیزابت
Victoriana وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
infanta دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
Elizabethan architecture معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
the rose of tehran زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
queen's bounty دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
infante جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
victorianism سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
queen of دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
sultanate سلطنت
king dom سلطنت
sultanates سلطنت
dominion سلطنت
kingdom سلطنت
kinghood سلطنت
queenhood سلطنت
reigns سلطنت
king ship سلطنت
antimonaechical ضد سلطنت
reign سلطنت
reigin سلطنت
reigned سلطنت
Majesties سلطنت
Majesty سلطنت
the u kingdom سلطنت
the u states سلطنت
realm سلطنت
realms سلطنت
raj سلطنت
order of council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
regency نیابت سلطنت
constitutional monarchy سلطنت مشروطه
monarchical سلطنت طلبی
royalists طرفدار سلطنت
royalist سلطنت طلب
monarchist سلطنت طلب
reign سلطنت کردن
royalist طرفدار سلطنت
the united kingdom سلطنت متحده
monarchic سلطنت خواه
reigned سلطنت کردن
decrown خلع از سلطنت
antimonaechical مخالف سلطنت
monarchize سلطنت کردن
monarchize تبدیل به سلطنت
absolute monarchy سلطنت مطلقه
reigns سلطنت کردن
regencies نیابت سلطنت
constitutional monarchies سلطنت مشروطه
regality سلطنت قلمرو
royalism سلطنت طلبی
monarchists سلطنت طلب
rights of throne حقوق سلطنت
kingship مقام سلطنت
royalists سلطنت طلب
queen can do no wrong بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
Achaemenid دوره سلطنت هخامنشیان
monarchism اصول سلطنت مستقل
dethrones از سلطنت خلع کردن
vice regent وابسته به نیابت سلطنت
viceroyal مربوط به نیابت سلطنت
reigns سلطنت یاحکمرانی کردن
viceregal مربوط به نیابت سلطنت
dethroning از سلطنت خلع کردن
dethroned از سلطنت خلع کردن
dethrone از سلطنت خلع کردن
reigin جکومت سلطنت کردن
absolutism سیستم سلطنت استبدادی
reigned سلطنت یاحکمرانی کردن
reign سلطنت یاحکمرانی کردن
legitimism هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
monarchies سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
enthroned برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthrones برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
monarchy سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
enthroning برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
monarchic مربوط به سلطان یا سلطنت مستقل
enthrone برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
Aesthetic Movement [جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
legitimist هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
millenarianism اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarian معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
lese majeste خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
Jacobean مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
lese majesty خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
princess regent شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
sovereignty پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
monarch پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarchs پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
crown colony بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
erastianism سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com