Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
liberated
مناطق ازاد شده ازاشغال دشمن
Other Matches
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
exfiltration
خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
submarine sanctuaries
مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
reserved area
مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
gall
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
radio countermeasures
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio deception
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
to triumph over the enemy
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
hitting
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
rejects
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
enemy alien
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
reject
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejecting
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
arid erosion
فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
close-ups
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close with
اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
close up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
penetration
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
breaching
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
roll back
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
shadower
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
close in security
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
espionage
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
evasions
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasion
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
arctic regions
مناطق قطبی
association areas
مناطق ارتباطی
hazardous locations
مناطق خطر
cultivated areas
مناطق مزروعی
avernus
مناطق جهنمی
tropical
مناطق حاره
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
color zones
مناطق گیرنده رنگ
pantropical
واقع در مناطق حاره
humid tropics
مناطق حاره مرطوبی
hinterlands
مناطق داخلی کشور
hinterland
مناطق داخلی کشور
havens
مناطق امن دریایی
cateran
اهل مناطق مرتفع
pantropic
واقع در مناطق حاره
disorganises
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganising
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizes
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
disorganizing
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganised
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
culturing
عوارض شهری مناطق شهرنشین
gap filler
رادارمخصوص پوشش مناطق باز
underdeveloped areas
مناطق عقب مانده و کم پیشرفت
cultures
عوارض شهری مناطق شهرنشین
culture
عوارض شهری مناطق شهرنشین
poaches
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
rain forest
جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
zonation
طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
havens
مناطق امن از نظر عبور و مروردریایی
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
maritime aircraft
هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
williwa
وزش ناگهانی باد یا هوای سرد در مناطق کوهستانی
terai
کلاه لبه پهن نمدی سفیدپوستان مناطق حاره
coverage index
کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
jaywalker
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
supertropical bleach
نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
approach march
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
high sea
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
out flank
دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
repel
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelling
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repels
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
bogies
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
automatic terminal information service
ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
free enterprise
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
polar regions
مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
foes
دشمن
at d.
دشمن
abhorrer
دشمن
foe
دشمن
hostile
دشمن
foeman
دشمن
adversarial
دشمن
adversary
دشمن
enemy
دشمن
xenophobe
دشمن
enemies
دشمن
adversaries
دشمن
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Brontide
نوعی صدا
[صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
archenemy
دشمن بزرگ
arch enemy
دشمن بزرگ
contains
احاطه دشمن
antagonising
دشمن کردن
antagonises
دشمن کردن
enemy
دشمن کردن
waning
جنگ دشمن
antagonised
دشمن کردن
merged
دشمن فاهر شد
contained
احاطه دشمن
contain
احاطه دشمن
wane
جنگ دشمن
wanes
جنگ دشمن
antagonist
رقیب دشمن
antagonizes
دشمن کردن
evade
گریز از دشمن
antagonizing
دشمن کردن
antagonized
دشمن کردن
evaded
گریز از دشمن
evades
گریز از دشمن
engagements
درگیری با دشمن
antagonize
دشمن کردن
evading
گریز از دشمن
alien enemy
دشمن خارجی
antichrst
دشمن مسیح
engagement
درگیری با دشمن
enemies
دشمن کردن
antagonists
رقیب دشمن
enemy state
دولت دشمن
xenophobe
دشمن بیگانه
man hater
دشمن ادم
enemy state
حکومت دشمن
enemy forces
نیروهای دشمن
hostile battery
اتشبار دشمن
hostile artillery
توپخانه دشمن
hateable
دشمن داشتنی
feudist
متحد دشمن
waned
جنگ دشمن
the enemy
کشتی دشمن
nemesis
دشمن بزرگ
front
سمت دشمن
fronting
سمت دشمن
potential enemy
دشمن حتمی
potential enemy
دشمن اصلی
unfriendly
دشمن ناشناس
the enemy
نیروی دشمن
turtle border
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
He gave the inemy no respite .
به دشمن مهلت نداد
flank crossing
عبوراز جناح دشمن
To the envy of our enemies .
به کوری چشم دشمن
harass
ایذا کردن دشمن
harass
ناراحت کردن دشمن
to roll up the enemy line
بخط دشمن کردن
harasses
ایذا کردن دشمن
suspect battery
اتشبار مشکوک دشمن
harasses
ناراحت کردن دشمن
line of approach
راه تقرب به دشمن
trophy of war
غنیمت جنگی از دشمن
to pierce the enemy's line
دشمن رخنه کردن
betraying
تسلیم دشمن کردن
close with
نزدیک شدن به دشمن
threats
دشمن تهدید کردن
threat
دشمن تهدید کردن
repulse
پس زدن دشمن وازدن
betrays
تسلیم دشمن کردن
hunting
شکار دشمن یا زیردریایی
betrayed
تسلیم دشمن کردن
betray
تسلیم دشمن کردن
close in
نزدیک شدن به دشمن
betrayment
تسلیم به دشمن کردن
break off
قطع تماس با دشمن
break through
نفوذکردن در مواضع دشمن
harassing
به هم زدن کارایی دشمن
repulsed
پس زدن دشمن وازدن
repulses
پس زدن دشمن وازدن
action station
پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
enemy in liken of friend
دشمن در لباس دوست
One enemy is one too many.
یک دشمن هم زیاد است
repulsing
پس زدن دشمن وازدن
anti air
ضد برتری هوایی دشمن
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
tour of duty
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
Kurdish rug
فرش کردی
[مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
One enemy is too many, a hundred friend are too few.
<proverb>
یک دشمن زیاد است صد دوست کم .
threat study
بررسی امکانات رزمی دشمن
threat study
بررسی توسعه تهدید دشمن
flank crossing
دور زدن جناح دشمن
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com