English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
commercial area منطقه تجاری
Search result with all words
free zone منطقه ازاد تجاری
business park [ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
Other Matches
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
relating to business <adj.> تجاری
mercantile تجاری
commercial تجاری
for-profit <adj.> تجاری
commerical تجاری
commercial <adj.> تجاری
business <adj.> تجاری
corporate [commercial] <adj.> تجاری
factorship نمایندگی تجاری
trade restriction محدودیت تجاری
deals توافق تجاری
brand علامت تجاری
branding علامت تجاری
memorandum of association شرکتنامه تجاری
business failure شکست تجاری
market freedom ازادی تجاری
instrument of commerce سند تجاری
brands علامت تجاری
commercials اگهیهای تجاری
business graphics گرافیکهای تجاری
trade name اسم تجاری
trademarks مارک تجاری
business failure ناکامی تجاری
business enterprise بنگاه تجاری
business cycle دور تجاری
trademarks علامت تجاری
balance of trade موازنه تجاری
balance of trade تراز تجاری
trademark مارک تجاری
business inventories موجودی تجاری
business mechines ماشینهای تجاری
trade union اتحادیه تجاری
trade unions اتحادیه تجاری
trades unions اتحادیه تجاری
commerical language زبان تجاری
commercial marine کشتی تجاری
commercial company شرکت تجاری
commercial attache وابسته تجاری
argosy کشتی تجاری
trade fairs نمایشگاه تجاری
trade names اسم تجاری
trademark علامت تجاری
deal توافق تجاری
commercial relations مناسبات تجاری
trade credit اعتبار تجاری
trade cycle دور تجاری
trade discount تخفیف تجاری
trade mark علامت تجاری
trade price قیمت تجاری
franchise حق اشتراک تجاری
consortiums ائتلاف تجاری
consortium ائتلاف تجاری
consortia ائتلاف تجاری
management group ائتلاف تجاری
trade barriers موانع تجاری
business شرکت تجاری
trade balance موازنه تجاری
businesses شرکت تجاری
trade barrier ممانعت تجاری
trade fair نمایشگاه تجاری
business data processing داده پردازی تجاری
small business computer کامپیوتر کوچک تجاری
procyclical در جهت دور تجاری
franchise حق استفاده از اسم تجاری
franchises حق استفاده از اسم تجاری
business software نرم افزارهای تجاری
to go away on a business trip به سفر تجاری رفتن
advertising تبلیغ و آگهی تجاری
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
ship's master کاپیتان کشتی تجاری
refusal to accept a bill نکول اسناد تجاری
to go away [off] on business به سفر تجاری رفتن
extensions تمدید اسناد تجاری
unfair trade practice اعمال تجاری نادرست
liner trade کشتیرانی منظم تجاری
trade pack بسته بندی تجاری
big business واحد تجاری بزرگ
tight squeeze <idiom> شرایط سخت تجاری
trade agreement موافقت نامه تجاری
trade balance deficit کسری تراز تجاری
trade cycle دوره فعالیت تجاری
trade balance surplus مازاد تراز تجاری
businedd data processing داده پردازی تجاری
extension تمدید اسناد تجاری
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
registered trade mark علامت تجاری ثبت شده
retail shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
cutty sark نام تجاری نوعی ویسکی
commercial center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
comecon گروه تجاری بلوک شرق
retail centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
retail centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
kaypro علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
edu سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
entrepremership اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
underconsumption theory of نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
favorable balance of trade موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
framework صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
frameworks صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
consumer advertising تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
common زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
finance house شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
enterpreneur شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
accounting package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
personal ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
commonest زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commoners زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
BIX سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
big blue ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
cobol زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
biz نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
visicalc یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
refinanced تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
businesses کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
refinances تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
cobol Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
clearing and switch buying توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
refinance تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
business کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
presentation software برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
sbc یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
Delphi مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com