English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (11 milliseconds)
English Persian
area of operation منطقه عملیات
Search result with all words
aerospace فضای هوایی بالای منطقه عملیات
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
aerospace projection operations بالای منطقه عملیات
air area operations عملیات منطقه هوایی
air surface zone منطقه عملیات ضد زیردریایی
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area coordination group گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
area security تامین منطقه عملیات
assault area diagram نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
proportional clothing لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
ratline عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
staging area منطقه شروع عملیات
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
zone of action منطقه عملیات یکان
Other Matches
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
operation 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
sectors منطقه
district منطقه
districts منطقه
block منطقه
blocked منطقه
blocks منطقه
zone منطقه
zones منطقه
sector منطقه
territories منطقه
regions منطقه
locale منطقه
areas منطقه
territory منطقه
local <adj.> منطقه ای
regional <adj.> منطقه ای
locales منطقه
separation zone منطقه حد
area منطقه
region منطقه
shingles منطقه
belts منطقه
belted منطقه
belt منطقه
collecting point منطقه تجمع
dispersal area منطقه پراکندگی
destruction site منطقه تخریب
cone of silence منطقه کور
tropical منطقه استوایی
communication zone منطقه مواصلات
commercial area منطقه تجاری
demilitarized zone منطقه غیرنظامی
danger zone منطقه خطر
dead area منطقه بیروح
danger area منطقه خطرناک
danger area منطقه خطر
dead spot منطقه ساکت
defended area منطقه زیرپدافند
crossing area منطقه عبور
defense sector منطقه پدافندی
critical region منطقه بحرانی
defense zone منطقه پدافند
controlled area منطقه ممنوعه
defiladed area منطقه پوشیده
control area منطقه کنترل
contiguous zone منطقه مجاور
contact area منطقه اخذتماس
contact area منطقه تماس
demilitarized zone منطقه بی طرف
infiltrate نفوذ به منطقه
area search کاوش منطقه
area fire تیر منطقه
assembling area منطقه تجمع
assembly area منطقه تجمع
attack zone منطقه حمله
area command فرماندهی منطقه
frontcourt منطقه حمله
attacting zone منطقه دروازه
goal area منطقه دروازه
alternate aerodrome منطقه فرودیدکی
area of fire منطقه اتش
area interdiction ممانعت در منطقه
area of influence منطقه نفوذ
area security تامین منطقه
area of war منطقه جنگ
area of war منطقه نبرد
pits منطقه فرود
sector of responsibility منطقه مسئولیت
area of responsibility منطقه مسئولیت
area of influence منطقه اثر
area study بررسی منطقه
area support پشتیبانی منطقه
pit منطقه فرود
aeration zone منطقه هواگیر
beatten zone منطقه مضروبه
blind zone منطقه کور
buffer zones منطقه تامین
closed area منطقه ممنوعه
buffer zones منطقه پیشگیری
coastal zone منطقه ساحلی
buffer zone منطقه تامین
buffer zone منطقه پیشگیری
infiltrating نفوذ به منطقه
infiltrates نفوذ به منطقه
infiltrated نفوذ به منطقه
combat area منطقه رزم
closed area منطقه بسته
defensive منطقه دفاع
zodiac منطقه البروج
lay-bys منطقه توقف
lay-by منطقه توقف
lay by منطقه توقف
caution area منطقه خطر
cerebral localization منطقه بندی مخ
boxes منطقه پنالتی
box منطقه پنالتی
combat zone منطقه رزم
drop zone منطقه فرود
industrial area منطقه صنعتی
lethal area منطقه کشندگی
lethal area منطقه تلفات
life zone منطقه حیاتی
zones منطقه دفاعی
neutral zone منطقه خنثی
zones منطقه عمل
zones منطقه ناحیه
living area منطقه زندگی
zone منطقه دفاعی
zone منطقه عمل
sphere of influence منطقه نفوذ
staging area منطقه عملیاتی
landing zone منطقه فرود
inner zone منطقه داخلی
to move [across] [از] [منطقه ای] رد شدن
strike zone منطقه خط سیر
intake area منطقه ابگیر
joint zone منطقه مشترک
sectors منطقه واگذاری
kill area منطقه کشندگی
sector منطقه واگذاری
kill zone منطقه کشتاردشمن
landing area منطقه فرود
zone منطقه ناحیه
lodgment area منطقه استقرار
sector of search منطقه کاوش
sector of fire منطقه اتش
zine of saturation منطقه اشباع
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com