English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
I'd like a double room من یک اتاق دو نفره میخواهم.
Search result with all words
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
Other Matches
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
a double room یک اتاق دو نفره
a single room یک اتاق یک نفره
a sinlge room یک اتاق یک نفره
sculled قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
scull قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculling مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
darts پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
compartmentalizing اتاق اتاق کردن
compartmentalizes اتاق اتاق کردن
compartmentalises اتاق اتاق کردن
compartmentalized اتاق اتاق کردن
compartmentalize اتاق اتاق کردن
compartmentalising اتاق اتاق کردن
compartmentalised اتاق اتاق کردن
I'd like ... من ... را میخواهم.
I'd like ... من ... میخواهم.
I'd like a ... من یک ... میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some hair gel. من کمی ژل مو میخواهم.
i am in a hurry for it زود میخواهم
I'd like some orange juice. من آب پرتقال میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ... من کمی ... میخواهم.
I'd like a dye. من رنگ مو میخواهم.
iam inclined to think میخواهم بگویم
i wish to stay here میخواهم اینجا بمانم
I'd like to try ... من میخواهم ... را امتحان کنم.
I'd like a dessert, please. لطفا دسر میخواهم.
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
I'd like a face-pack. من ماسک صورت میخواهم.
I'd like breakfast, please. لطفا صبحانه میخواهم.
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
an inceptive یعنی میخواهم لرزکنم
I'd like to pay. میخواهم پرداخت کنم.
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
I'd like a shave. میخواهم ریشم را بزنم.
i want you to go میخواهم شما بروید
i express my regret for it پوزش میخواهم که چنین شد
i beg leave to say اجازه میخواهم بگویم
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
I'd like some soup. من مقداری سوپ میخواهم.
I will be staying a few days من میخواهم یک هفته بمانم.
I will be staying a month من میخواهم یک ماه بمانم.
I'd like to hire a car. من میخواهم یک اتومبیل اجاره کنم.
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
I'd like something to drink. چیزی برای نوشیدن میخواهم.
I want one of these please. لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
I will be staying a few days من میخواهم چند روزی بمانم.
i beg your pardon پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I'd like a shampoo and set. شامپو و خشک کردن میخواهم.
I'd like something to eat. چیزی برای خوردن میخواهم.
I'd like a shave. میخواهم صورتم را اصلاح کنم.
I'd like some small change. من قدری پول خرد میخواهم.
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
one handed یک نفره
one-man یک نفره
three handed سه نفره
one man یک نفره
two some دو نفره
single یک نفره
double دو نفره
I'd like a shampoo for dry hair. من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
I'd like to change some 1000 euro. میخواهم ۱۰۰۰ یورو را تبدیل کنم.
I want these clothes washed. من میخواهم این لباس ها شسته شود.
I want these clothes cleaned. من میخواهم این لباس ها تمیز شود.
I'd like a shampoo for greasy hair. من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
I'd like a shampoo for normal hair. من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
I want these clothes ironed. من میخواهم این لباس ها اتو شود.
five man line خط دفاعی 5 نفره
odd front خط دفاعی 4 نفره
tandems مسابقه دو نفره
double tent چادر دو نفره
a double bed یک تخت دو نفره
single قایق یک نفره
luge لوژ یک نفره
tandem مسابقه دو نفره
bobsled لوژ 2 یا 4 نفره
bobsleds لوژ 2 یا 4 نفره
bob لوژ 2 یا 4 نفره
bobbing لوژ 2 یا 4 نفره
bobs لوژ 2 یا 4 نفره
solitaires بازی یک نفره
fours قایقرانی 4 نفره
four قایق 4 نفره
touring car اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
solitaire بازی یک نفره
boblet لوژ 2 نفره
three man block دفاع سه نفره
I want to leave the car in the railway station من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
two seater اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
six man football فوتبال دو تیم 6 نفره
quadruple scylls مسابقه قایقهای 4 نفره
wherry قایق باریک یک نفره
dragons قایق مسابقهای 3 نفره
dragon قایق مسابقهای 3 نفره
tempests نوعی قایق 2 نفره
four man team تیم چهار نفره
tempest نوعی قایق 2 نفره
eights مسابقه پاروزنی 8 نفره
jitterbug نوعی رقص دو نفره
two person game بازی دو نفره در تئوری بازیها
two person zero sum game بازی دو نفره با مجموع صفر
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
to go away in a foursome چهار نفره سفر کردن
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
give someone an inch and they will take a mile <idiom> اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
Without wishing to belittle [disparage] [denigrate] the importance of this issue, I would like to ... بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
foursome مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
elevens تیم 11 نفره هاکی روی چمن
eleven تیم 11 نفره هاکی روی چمن
double up در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
foursomes مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
mixed foursome بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
australian pursuit مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
buddy system شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
curling بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
hurling نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
baseball بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
spinner play حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
lawn bowling بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
handball بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
team roping مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
skittles بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
chambers اتاق
chamber اتاق
room اتاق
rooms اتاق
room mate هم اتاق
chamber of trade اتاق تجارت
assmbly-room اتاق همایش
ante-chamber اتاق انتظار
linoleum مشمع کف اتاق
sitting room اتاق نشیمن
sitting-room اتاق نشیمن
chamber of trade اتاق بازرگانی
chamber of shipping اتاق کشتیرانی
chamber of commerce اتاق تجارت
chamber of commerce اتاق بازرگانی
surgery اتاق جراحی
surgeries اتاق جراحی
waiting-room اتاق انتظار
wheelhouses اتاق سکان
wheelhouse اتاق سکان
living rooms اتاق نشیمن
living room اتاق نشیمن
sitting-rooms اتاق نشیمن
batten [تخته ی کف اتاق ]
common joist تیر کف اتاق
dorter اتاق خواب
studios اتاق کار
studio اتاق کار
vestibular اتاق کوچک بدن
sickroom اتاق بیمار
sickrooms اتاق بیمار
dortour اتاق خواب
keeping-room اتاق نشیمن
long gallery اتاق طویل
clearing houses اتاق تهاتر
clearing house اتاق تهاتر
roomfuls بقدر یک اتاق پر
roomful بقدر یک اتاق پر
Elephant in the living room فیل در اتاق نشیمن
common room اتاق استادان
toolroom اتاق ابزار
Get out of the room. از اتاق بروبیرون
reception rooms اتاق انتظار
reception rooms اتاق پذیرایی
newsrooms اتاق خبر
newsrooms اتاق نودادنگاری
tearoom اتاق چای
reception room اتاق انتظار
operations room اتاق عملیات
reading room اتاق قرائت
room temperature دمای اتاق
studding ارتفاع اتاق
reception room اتاق پذیرایی
snow cave اتاق برفی
reading rooms اتاق قرائت
war room اتاق عملیات
houseroom اتاق خانه
distorted room اتاق خطاانگیز
war room اتاق جنگ
spence اتاق ناهارخوری
Room 123 اتاق 123
bed and breakfast اتاق و صبحانه
spense اتاق ناهارخوری
vacuum chamber اتاق خلاء
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com