English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
jato unit موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
Other Matches
settling rounds گلولههای نشست دهنده توپ گلولههای مستقر کننده توپ
rocket propulsion حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
pack artillery توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
equivalent service rounds گلولههای معادل گلوله جنگی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
globe like گوی مانند دارای گلولههای ریز
stabilizing sleeve پرده متعادل کننده گلولههای منور
globy گوی مانند دارای گلولههای ریز
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
grape shot گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
corposant گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
thermate نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
baton rounds گلولههای لاستیکی ضداغتشاش فشنگهای لاستیکی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
refill یدکی
spared یدکی
alternate یدکی
spare یدکی
refills یدکی
refilling یدکی
refilled یدکی
secondary یدکی
alternates یدکی
alternated یدکی
extra یدکی
extras یدکی
fail back یدکی
auxiliaries یدکی
auxiliary یدکی
extra- یدکی
coarse sight دوربین یدکی
spare parts قطعات یدکی
parts قطعات یدکی
bingo field فرودگاه یدکی
hack chronometer کرونومتر یدکی
spareable یدکی شدنی
auxiliary equipment وسایل یدکی
alternate headquarters قرارگاه یدکی
alternate position موضع یدکی
accessory equipment وسایل یدکی
accessory equipment تجهیزات یدکی
secondary position موضع یدکی
alternate water terminal باراندازابی یدکی
alternate aerodrome فرودگاه یدکی
filler depot انبار یدکی
repair parts قطعات یدکی
auxiliary circuit مدار یدکی
replacement part قطعه یدکی
reserves احتیاط یدکی
part قطعه یدکی
reserving احتیاط یدکی
reserve احتیاط یدکی
accessories لوازم یدکی
accessory لوازم یدکی
spared اسباب یدکی
stand by battery باتری یدکی
spare اسباب یدکی
supplementary position موضع یدکی
accessory وسیله یدکی
gunnery توپخانه
ordnance توپخانه
artillery توپخانه
ordnace توپخانه
common parts قطعات یدکی عمومی
alternate traversing fire اتش یدکی در سمت
alternate traversing fire اتش یدکی سمتی
by pass لوله یدکی جا گذاشتن
spares stock موجودی لوازم یدکی
sustainer سیستم خرج یدکی
spare parts list فهرست لوازم یدکی
accessory box جعبه لوازم یدکی
auxiliary spark gap دهانه جرقه یدکی
hack chronometer ساعت شماردقیق یدکی
part اسباب یدکی اتومبیل
cannonry توپ و توپخانه
division artillery توپخانه لشگر
battering train توپخانه محاصره
coastal artillery توپخانه ساحلی
corps artillery توپخانه سپاه
division artillery توپخانه لشگری
towed artillery توپخانه کششی
medium artillery توپخانه متوسط
light artillery توپخانه سبک
hostile artillery توپخانه دشمن
gunner's party گروه توپخانه
heavy artillery توپخانه سنگین
fieldartillery توپخانه صحرایی
field atrillery توپخانه صحرایی
self propelled توپخانه خودکششی
gunnery توپخانه دریایی
artillery branch رسته توپخانه
artillery battalion گردان توپخانه
artillery annex پیوست توپخانه
artillery ammunition مهمات توپخانه
artillerist متخصص توپخانه
gunnery علم توپخانه
armored artillery توپخانه زرهی
armored artillery توپخانه زرهدار
antitank artillery توپخانه ضد تانک
flak توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
field artillery توپخانه صحرائی
gunners جمعی توپخانه
artillery brigade تیپ توپخانه
gunner جمعی توپخانه
artillery piece قبضه توپخانه
artillery mount سکوی توپخانه
artillery mount قنداق توپخانه
turret برج توپخانه
artillery group گروه توپخانه
turrets برج توپخانه
army artillery توپخانه ارتش
artillery توپخانه صحرایی
artillery corps قسمت توپخانه
artillery رسته توپخانه
artillery corps رسته توپخانه
to tow a vehicle [to a place] یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
spares اقلام اضافی وسایل یدکی
secondary cone برج هدایت یدکی ناو
spare برای یدکی نگاه داشتن
spared برای یدکی نگاه داشتن
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
aerial field artillery توپخانه محمول هوایی
gunnery قوانین تیر توپخانه
no fire line خط منع اتش توپخانه
active status خط مشی فعال توپخانه
flak توپخانه پدافند هوایی
rolling barrage سد اتش غلطان توپخانه
spotter دیدبان توپخانه دریایی
all available تمام توپخانه موجود
artillery preparation تیر تهیه توپخانه
army artillery توپخانه نیروی زمینی
corps artillery توپخانه همراه سپاه
firing chart طرح تیر توپخانه
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
artillery carriage قنداق سلاح توپخانه
artillery chart طرح تیر توپخانه
artillery fire plan طرح اتش توپخانه
fire plan طرح اتش توپخانه
artillery liaison officer افسر رابط توپخانه
gunnery ship ناو اموزشی توپخانه
artillery preparation اتش تهیه توپخانه
alternate escort operating base پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
recovery airfield فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
air and naval gunfire اتش توپخانه دریایی و هوایی
air defense artillery fire unit یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
batteries حمله با توپخانه ضرب و جرح
stargauge وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
ask ask توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
contingent zone of fire منطقه اتش احتمالی توپخانه
all available کلیه توپخانه حاضر به تیر
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
battery حمله با توپخانه ضرب و جرح
surface mission پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
transponder india رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
air spot تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
towed توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
spotting line خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
bombardments گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
mobile employment استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
replication 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
pressure breathing تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
observer نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
supplementary charge خرج یدکی خرج اضافی
accessory لوازم یدکی لوازم اضافی
mid range موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
offset plottin روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
service of the piece مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
fire call درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com