English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (2 milliseconds)
English Persian
pox موجد ابله درپوست
Other Matches
varioloid ابله مانند ابله گون ابله سبک شبه ابله
An ass in the guise of a lion. خر درپوست شیر
He was transported with joy. از شادی درپوست نمی گنجید
depigmentation کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
melanotic دچار سیاهی غیر طبیعی درپوست
framboesia ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
keloid or cheloid یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
procreation موجد
swooper موجد خسارت
abstractive موجد تجرد
tremolant موجد لرزش
unifier موجد وحدت
spermatogenetic موجد نطفه
corrosive موجد زنگ
avant garde پیشرو و موجد
procreator موجد سازنده
crystalliferous موجد بلور
lactogenic موجد شیر
avant-garde پیشرو و موجد
unitive موجد اتحاد
spermatogonium سلول موجد تخم
fathers موجد بوجود اوردن
biogenic موجد موجود زنده
father موجد بوجود اوردن
fathered موجد بوجود اوردن
fathering موجد بوجود اوردن
torts عمل موجد ضمان قهری
tort عمل موجد ضمان قهری
troublemakers موجد زحمت ودردسر اشوبگر
troublemaker موجد زحمت ودردسر اشوبگر
thunderbird الاگزنه استرالیایی مرغ افسانهای موجد رعدوبرق
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
idiots ابله
fool ابله
fooled ابله
fools ابله
fooling ابله
asinine خر ابله
idiot ابله
doter ابله
fatwitted ابله
fool begged ابله
scatty ابله
scattiest ابله
scattier ابله
wiseacre ابله
variolous ابله
variola ابله
screwball ابله
smpleton ابله
pock mark ابله
phlyctena ابله
mome ابله
simpletons ابله
dolts ابله
imbeciles ابله
smallpox ابله
pock ابله
dolt ابله
doodle ابله
pocks ابله
doodling ابله
doodled ابله
imbecile ابله
pox ابله
simpleton ابله
silly ابله
blister ابله
doodles ابله
blistered ابله
silliest ابله
sillier ابله
blisters ابله
pockmark جای ابله
pockmarks جای ابله
vaccine bovine ابله گاو
varicella ابله مرغان
varicella ابله مرغانی
variola ابله دار
variolous ابله گاوی
variolous ابله دار
variola ابله گاوی
zany ادم ابله
pocky وابسته به ابله
vaccinia ابله گاوی
variolation ابله کوبی
inoculation of vaccine ابله کوبی
fop کج کلاه ابله
vaccine مایه ابله
smallpox جای ابله
chicken pox ابله مرغان
cow pox ابله گاوی
vaccines مایه ابله
foolish ابله احمق
smallpox مرض ابله
cowpox ابله گاوی
inoculator of vaccine ابله کوب
vaccinator ابله کوب
pock marked ابله دار
syphilis ابله فرنگی
pock fretten ابله دار
vaccination ابله کوبی
pock جای ابله
pocks جای ابله
phlyctenule ابله کوچک تاولچه
pockmarks ابله گون کردن
pock ابله دار شدن
pockmark ابله گون کردن
gowk ادم خل یانادان ابله
vaccine point سوزن ابله کوبی
to vaccinate a child ابله بچهای را کوبیدن
pocks ابله دار شدن
half wit ادم احمق ونادان ابله
half-wit ادم احمق ونادان ابله
half-wits ادم احمق ونادان ابله
pox ابله دار کردن یا شدن
to i. a child with vaccine ابله بچه ایی را کوبیدن
screwball ادم عجیب غریب ابله
variole گودال جای ابله جدر
garnetiferous دارای لعل موجد لعل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com