English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
The waves were mountain - high . موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
Other Matches
stentorian خیلی بلند
fortissimo خیلی بلند
Be quiet, will you! ساکت باش! [صدایت خیلی بلند است]
to blast something با صدای خیلی بلند بازی کردن [آلت موسیقی]
she has a well poised head وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner <idiom> گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom> موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
microfilming فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
sottovoce صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
that woman was in keeping ان زن رانشانده بودند
they were filfty at the outsid پنجاه تن بودند
rattling خیلی تند خیلی خوب
ponderous خیلی سنگین خیلی کودن
we were ایشان بودند ما بودیم
they attended the king ایشان درخدمت پادشاه بودند
They were all alike. همه آنها یکی بودند.
Burglars have broken in. دزد ها [با زور] آمده بودند تو.
he was meant for a soldier او برای سربازی در نظرگرفته بودند
Those who attended the meeting. کسانیکه در جلسه حاضر بودند
The jewels were laid out beautifully. جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
the price was not reasonable بهای گزافی بران گذاشته بودند
There they were in all their finery. آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
They were all dreesd in black. تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
She did not show any interest in my problems, let alone help me. مشکلاتم برای او [زن] بی اهمیت بودند گذشته از کمک به من.
the room was seated for 00 جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند
the boxes were nested جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
The soldier had been blinded in the war . چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند
They were dressed all in black. همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
therianthropic وابست به موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانور بودند
The people wondered how the contraption worked. مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
reveal نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveals نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
anti federalist اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
to be too poor to afford a telephone line بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند.
revealed نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
self- حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
minuteman داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند
blast آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions. زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
blasts آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
eyestrings ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
The singer and his staff commandeered the entire backstage area. خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
emergencies خیلی خیلی فوری
emergency خیلی خیلی فوری
fall back شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why? میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
physiocrats اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
jim dandy ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
puritans فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
asynchronous ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
monrovia powers اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
edict of emancipation فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
antinomian مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
khamseh خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
villainous خیلی بد
abysmal <adj.> خیلی بد
in large quantities خیلی خیلی
many خیلی
ten خیلی
damn خیلی
dammit خیلی
not a few خیلی ها
copious خیلی
for long خیلی
very little خیلی کم
to a large extent خیلی
highly خیلی
routh خیلی
very خیلی
far and away خیلی
dumpiness خیلی
mouth filling بلند
amplifier بلند گو
lengthwise بلند
forte بلند
longed بلند
fortes بلند
megaphone بلند گو
high بلند
eminent بلند
legged پا بلند
megaphones بلند گو
loudly بلند
loud speaker بلند گو
highfalutin بلند
rumbustious بلند
high (1 9 to 36) بلند
pointers خط کش بلند
pointer خط کش بلند
towering بلند
amplifiers بلند گو
upland بلند
uplands بلند
talll قد بلند
soaring بلند
talll بلند
aloud بلند
tall بلند
skyscrapers بلند
skyscraper بلند
longest بلند
willowy بلند
longer بلند
highs بلند
grandiose بلند
long- بلند
long بلند
highest بلند
high grown بلند قد
loudspeaker بلند گو
longs بلند
tallest بلند
tallest قد بلند
eton collan بلند
taller قد بلند
loftily بلند
taller بلند
tall قد بلند
vociferous بلند
sappy خیلی احساساتی
senseful خیلی حساس
benedicite خیلی خوب
raff خیلی زیاد
ritzy خیلی شیک
far off خیلی دور
extreme خیلی زیاد
lots خیلی زیاد
precipitated خیلی سریع
rotundily چاقی خیلی
far and away خیلی دور
skinless خیلی حساس
Neanderthal خیلی کهنه
whopping خیلی بزرگ
corking خیلی زیبا
confidential خیلی محرمانه
number one خیلی خوب
by leaps and bounds خیلی تند
before you can say knife خیلی زود
oodles خیلی زیاد
at most خیلی باشد
as stiff as a poker خیلی خشک
span new خیلی تازه
subminiature خیلی کوچک
superrabundant خیلی زیاد
far زیاد خیلی
swith خیلی عظیم
dead slow خیلی اهسته
as good as خیلی خوب
thank you very much خیلی متشکرم
decrepit خیلی پیر
primely خیلی خوب
level best خیلی خوب
lower most خیلی پست تر
many people خیلی از مردم
many people خیلی اشخاص
iam in bad خیلی محتاجم
many persons خیلی اشخاص
level best خیلی عالی
piping hot خیلی داغ
nifty خیلی خوب
niftiest خیلی خوب
pitch black خیلی سیاه
it is very easily done خیلی به اسانی
precise خیلی دقیق
in no time خیلی زود
immensurable خیلی قدیم
jolly بذله گو خیلی
lily white خیلی سفید
niftier خیلی خوب
precipitate خیلی سریع
precipitates خیلی سریع
hand in glove خیلی صمیمی
hand and glove خیلی نزدیک
hand and glove خیلی صمیمی
pluperfect خیلی عالی
giantess زن خیلی قدبلند
pianissmo خیلی نرم
pixilated خیلی حساس
precisian خیلی دقیق
hand in glove خیلی نزدیک
whacking خیلی بزرگ
precipitating خیلی سریع
faraway خیلی دور
whackings خیلی بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com