English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
Other Matches
chemical horn مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
barometers دستگاه اندازه گیری فشار هوا
oil pressure دستگاه اندازه گیری فشار روغن
tonometer دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
barometer دستگاه اندازه گیری فشار هوا
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
mechanism مکانیسم
mechanisms مکانیسم
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
delay arming مکانیسم تاخیری
adjustment mechanism مکانیسم سازگاری
defense mechanism مکانیسم دفاعی
antisubmarine action مکانیسم ضد زیردریایی
associative mechanism مکانیسم تجمعی
market mechanism مکانیسم بازار
antifriction device مکانیسم ضد اصطکاک
firing mechanism مکانیسم اتش
breech mechanism مکانیسم کولاس
print engine مکانیسم چاپ
feedback mechanism مکانیسم بازخوری
cintrol mechanism مکانیسم کنترل
counter mechanism مکانیسم شمارشگر
dissociative mechanism مکانیسم تفکیکی
presses دستگاه فشار
press دستگاه فشار
low potential system دستگاه کم فشار
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
combination influence مکانیسم عامل مرکب
electron transfer mechanism مکانیسم انتقال الکترون
firing stop mechanism مکانیسم ضامن اتش
recoil mechanism مکانیسم عقب نشینی
sour grapes mechanism مکانیسم ناچیز انگاری
releasing mechanism مکانیسم راه اندازی
servomechanism مکانیسم فرمان یار
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
high tension apparatus دستگاه فشار قوی
direct action مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
innate releasing mechanism مکانیسم راه اندازی فطری
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
high tension bridge equipment دستگاه ازمایش فشار قوی
slide chasse حرکت با یک پا بجلو و فشار
webbing نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
static vent روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
poking فشار با نوک انگشت حرکت
pokes فشار با نوک انگشت حرکت
poked فشار با نوک انگشت حرکت
poke فشار با نوک انگشت حرکت
servomechanism مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
clicked تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
pressure cabin هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
click تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicks تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicking فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
genetics واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
rams افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
sense probe مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
pitot pressure فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
differential compression check ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
pressure breathing تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
pushes فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
high voltage transformer ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
actuator محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
pitot pressure فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
combined influence mine مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
low voltage distribution system شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
atmosphere فشار جو
pressured فشار
pushes فشار
push فشار
pressures فشار
tension فشار
bunt فشار با سر
tensions فشار
pushed فشار
weight فشار
isobar هم فشار
isopiestic هم فشار
fantod فشار
pressure فشار
line of thrust خط فشار
isobars تک فشار
isobars هم فشار
isobar تک فشار
atmospheres فشار جو
low pressure فشار کم
total pressure فشار کل
isobare هم فشار
exertions فشار
exertion فشار
brunt فشار
growing pains فشار
pressuring فشار
distraint فشار
impact فشار
presses فشار
strokes فشار با پا
stroked فشار با پا
back iron بن فشار
stroke فشار با پا
thrusting فشار
press فشار
violence فشار
thrusts فشار
stroking فشار با پا
impacts فشار
sense of pressure حس فشار
pressure sense حس فشار
thrust فشار
zipped فشار
zipping فشار
ice push فشار یخ
pressure curve خم فشار
zip فشار
zips فشار
compression فشار
water pressure فشار اب
hydraulic pressure فشار اب
barometric pressure فشار جو
stress فشار
pressor فشار زا
strains فشار
constraint فشار
stresses فشار
strain فشار
back pressure پی فشار
atmospheric pressure فشار جو
pressing فشار
pressure vessel فشار
stressing فشار
voltages فشار الکتریکی
pressure groups گروه فشار
pressure فشار هوا
tension adjustment میزان فشار
high pressure فشار زیاد
atmospheric pressure فشار هوا
gage pressure فشار مانومتری
atmospheric pressure فشار اتمسفری
antiblackout suit لباس ضد فشار اب
baroreceptor گیرنده فشار
vapour pressure فشار بخار اب
hydraulic pressure فشار هیدرولیکی
The pressure of the atmosphere فشار جو ؟( اتمسفر )
high pressure area منطقه پر فشار
gage pressure فشار گیج
voltage فشار الکتریکی
high tension magneto مگنت پر فشار
hydraulic pressure test ازمایش فشار اب
stressing فشار اوردن بر
stressing فشار روانی
stresses فشار اوردن بر
stresses فشار روانی
barometric pressure فشار هوا
stress فشار اوردن بر
stress فشار روانی
back wash فشار عقب اب
high tension فشار قوی
cold water test pressure ازمایش فشار اب
back pressure فشار متقابل
high pressure line خط فشار قوی
high tension line خط فشار قوی
high voltage line خط فشار قوی
bearing pressure فشار یاطاقان
bearing pressure فشار بردگاهی
axial compression فشار محوری
axial pressure فشار اسهای
axial pressure فشار مرکزی
axial thrust فشار محوری
barometric pressure فشار بارومتری
ciderpress میوه فشار
absolute pressure فشار مطلق
increase of pressure افزایش فشار
induction voltage فشار القائی
wind pressure فشار باد
carebaria احساس فشار در سر
push فشار دادن
yerk فشار دادن
pushed فشار دادن
group pressure فشار گروهی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com