English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (5 milliseconds)
English Persian
one may say میتوان گفت
Search result with all words
thermoplastics پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
may ممکن است میتوان
as much as possible هرچه میتوان
can one pass it with safety? ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
clevis pin پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
controllable twist تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
demand deposit سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
dowsing rod چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
extensiontable میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
free float مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
he is something of a musician تا اندازهای میتوان اوراموسیقی دان شمرد
hyperfocal distance نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
intuitionalism عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
it can safely be said that... بدون ترس از اشتباه میتوان گفت که
it is safe to say بخوبی میتوان گفت
it is safe to say بدون ترس ازاشتباه یا اغراق گویی میتوان گفت
it may be presumed that احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
milch cow کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
passing lane فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
penny bank بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
penny worth انچه برابر یک پنی میتوان خرید
presumedly بجرات میتوان گفت
quantity theory of money حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
reversible propeller ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
rocking stone سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
sure enough میتوان یقین کردکه
that fruit packs easily ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
the best thatone can do بهترین کاری که میتوان کرد
variable sweep ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
we must see what can be done به ببینم چه میتوان کرد بایددید چه میشود کرد
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com