English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
spicate میخ مانند میخی شکل
Other Matches
bayonetting میخی
bayonet میخی
arrow head خط میخی
arrowheaded میخی
spikelike میخی
bayonetted میخی
cuneate میخی
bayonets میخی
cuneiform میخی
cuneiform خط میخی
cuneated میخی
peg tooth دندانه میخی یا تیز
bayonet base پایه لامپ میخی
drift bolt میخی که میخ دیگری رابا ان دراورند
quoit نعل یا حلقه اهنی که در بازی پرت مینمایندتاروی میخی بیفتد
quiot حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
accadian که قبل از زبان اشوری رایج بوده و درکتیبههای میخی دیده شده است
alignments میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
inimitable بی مانند
goatish بز مانند
castellated دژ مانند
fluty نی مانند
encephaloid مخ مانند
incomparable بی مانند
feathery پر مانند
unprecedented بی مانند
unprecedentedly بی مانند
analogous مانند
icily یخ مانند
as مانند
liplike لب مانند
near- مانند
neared مانند
nearer مانند
nearest مانند
nears مانند
mammilliform مانند
mammilary مانند
etcetera و مانند ان
penniform پر مانند
near مانند
blotchy لک مانند
tendinous بی مانند
tough پی مانند
floriform گل مانند
and so on و مانند ان
etc و مانند آن
unapproachable بی مانند
after the example of مانند
analog مانند
capillaceous مانند نخ
capitate مانند سر
threadlike نخ مانند
pipelike نی مانند
filiform نخ مانند
fulidal اب مانند
plumelike پر مانند
without an e. بی مانند
womanlike زن مانند
thready نخ مانند
unparalleled بی مانند
uniquely بی مانند
aquiform اب مانند
lambdoid مانند
frothy کف مانند
unique بی مانند
similar مانند
reedier نی مانند
myrtle formed اس مانند
argillaceous گل مانند
reediest نی مانند
nearing مانند
inapproachable بی مانند
string نخ مانند
analogue مانند
toughest پی مانند
analogues مانند
tougher پی مانند
plumose پر مانند
reedy نی مانند
anthoid گل مانند
argillaceous رس مانند
similiar مانند
foggy مانند مه
foggiest مانند مه
unequaled بی مانند
foggier مانند مه
vide مانند
arundinaceous نی مانند
impish جن مانند
unequalled بی مانند
gypsiferous گچ مانند
simulant مانند
cystoid مانند مثانه
coroniform تاج مانند
corneous شاخ مانند
dermoid پوست مانند
coralline مرجان مانند
cicatricial مانند اثرزخم
parchmenty پوست مانند
coralloid مانند مرجان
sciurine سنجاب مانند
cuticular پوست مانند
amoeboid مانند امیب
porky مانند خوک
deiform خدا مانند
albuminoid مانند البومین
deltoideus مانند دال
cucullated مانند خودیاباشلق
deltoid مانند دال
ctenoid شانه مانند
dendriform مانند درخت
cryptand حجره مانند
herbescent گیاه مانند
crinoid زنبق مانند
porcelainlike چینی مانند
corvine کلاغ مانند
corpuscular گویچه مانند
dermatoid پوست مانند
cowish گاو مانند
leatheroid چرم مانند
coriaceous چرم مانند
culicoid پشه مانند
pouchy کیسه مانند
scabious دله مانند
rodlike میله مانند
asteroidal مانند ستاره
auriform گوش مانند
baccate توت مانند
scalelike فلس مانند
rocklike خاره مانند
scalelike ترازو مانند
rhizoid ریشه مانند
benzenoid بنزن مانند
rheumatoid مانند روماتیسم
billowy موج مانند
bosomy پستان مانند
boxy جعبه مانند
saccate کیسه مانند
saclike کیسه مانند
sanguineous خون مانند
apelike میمون مانند
aphthoid برفک مانند
sagittary مانند تیر
arborescent شاخه مانند
arciform قوس مانند
anthracoid مانند گنده
argillaceous مانند خاک رس
annular حلقه مانند
anguine مار مانند
as ever مانند همیشه
saddlebacked زین مانند
as usual مانند همیشه
brach تازی مانند
reniform کلیه مانند
ramiform شاخه مانند
chondroid غضروف مانند
racemiform خوشه مانند
cinderous خاکستر مانند
pyramidic اهرام مانند
puriform چرک مانند
puppyish توله سگ مانند
cloistral دیر مانند
collective goods مانند جاده
columniform ستون مانند
pterygoid بال مانند
boll برامدگی مانند
prurigmous مانند خنش
rattish موش مانند
charry زغال مانند
reeding طرح نی مانند
bursiform کیسه مانند
bursiform کیف مانند
butyric کره مانند
cadaveric لاشه مانند
campanulate زنگ مانند
canaliculate ابراه مانند
cancellate شبکه مانند
carneous گوشت مانند
carunculate مانند لحیمه
ceraceous مانند موم
ceratoid شاخ مانند
ravined کلاغ مانند
sacciform کیسه مانند
ogr غول مانند
granuliform دانه مانند
in his own similitude مانند خودش
granitic خارا مانند
nunlike راهبه مانند
gummiferous صمغ مانند
nummular سکه مانند
guttiform قطره مانند
haematoid خون مانند
haemoid خون مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com