Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
vector field
میدان برداری
vector field
میدان برداری
[ریاضی]
[فیزیک]
Other Matches
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
closure minefield
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
courses
میدان تیر میدان
course
میدان تیر میدان
coursed
میدان تیر میدان
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
hasty breaching
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
vectors
برداری
vector
برداری
embodiment
در برداری
decerebration
مخ برداری
vector analysis
تحلیل برداری
vector diagram
نمودار برداری
vector display
نمایش برداری
vector quantities
اندازههای برداری
vectored interrupt
وقفه برداری
vectorical angle
زاویه برداری
listings
سیاهه برداری
listing
سیاهه برداری
weight lifting
وزنه برداری
duplicating
نسخه برداری
duplicates
نسخه برداری
vector pair
زوج برداری
vector power
توان برداری
vector processor
پردازنده برداری
vector product
حاصلضرب برداری
topectomy
تکه برداری
vector quantity
کمیت برداری
duplicated
نسخه برداری
duplicate
نسخه برداری
gaud
کلاه برداری
decerebellation
مخچه برداری
gyrectomy
شکنج برداری
operation
بهره برداری
metal cutting
براده برداری
hemispherectomy
نیمکره برداری
duplication
نسخه برداری
stripping
قالب برداری
mapping
نقشه برداری
i know him by his step
از گام برداری
lobectomy
قطعه برداری
ingathering
خرمن برداری
land surveying
نقشه برداری
ovariectomy
تخمدان برداری
photogeny
عکس برداری
extirpation
اندام برداری
swindled
کلاه برداری
surveyor's level
ترازنقشه برداری
swindle
کلاه برداری
biopsy
بافت برداری
cannibalization
قطعه برداری
subordination
فرمان برداری
deafferentation
اوران برداری
samplery
نمونه برداری
resultant
جمع برداری
removal of chips
براده برداری
denervation
عصب برداری
surveying
نقشه برداری
enervation
عصب برداری
decoding
رمز برداری
insurability
بیمه برداری
utilisation
[British]
بهره برداری
machining
براده برداری
treads
گام برداری
sampling
نمونه برداری
metal cutting work
براده برداری
march
قدم برداری
using
بهره برداری
usage
بهره برداری
fraudulence
کلاه برداری
marching
قدم برداری
marches
قدم برداری
marched
قدم برداری
tread
گام برداری
utilization
بهره برداری
footsteps
گام برداری
swindles
کلاه برداری
treading
گام برداری
footstep
گام برداری
copying
نسخه برداری
copies
کپی برداری
copy
نسخه برداری
exploitation
[utilization]
بهره برداری
copy
کپی برداری
utilizations
بهره برداری ها
copying
کپی برداری
survey
نقشه برداری
surveyed
نقشه برداری
utilisations
بهره برداری ها
surveys
نقشه برداری
frauds
کلاه برداری
exploitation
بهره برداری
topography
نقشه برداری
fraud
کلاه برداری
gains
بهره برداری
rip-offs
کلاه برداری
gained
بهره برداری
gain
بهره برداری
usages
بهره برداری ها
copied
نسخه برداری
arrow diagram
نمودار برداری
copies
نسخه برداری
copied
کپی برداری
rip-off
کلاه برداری
royalty
حق بهره برداری از چیزی
ground survey
نقشه برداری زمینی
gross f.
کلاه برداری بزرگ
i know you by your walk
من شما را از گام برداری
tapping
بهره برداری کردن از
field survey
نقشه برداری زمینی
incline bench
تخته وزنه برداری
tap
بهره برداری کردن از
tapped
بهره برداری کردن از
flying levels
خط تراز نقشه برداری
utilize
بهره برداری کردن
royalties
حق بهره برداری از چیزی
emergency operation
بهره برداری اضطراری
biased sampling
نمونه برداری غیرتصادفی
defraud
کلاه برداری کردن
defrauded
کلاه برداری کردن
bed load sampling
نمونه برداری از بار کف
defrauding
کلاه برداری کردن
duplicators
ماشین نسخه برداری
defrauds
کلاه برداری کردن
excavation
گود برداری حفره
aerial survey
نقشه برداری هوایی
utilised
بهره برداری کردن
utilises
بهره برداری کردن
auger
مته نمونه برداری
utilising
بهره برداری کردن
utilizing
بهره برداری کردن
autopolling
خود نمونه برداری
utilizes
بهره برداری کردن
duplicator
ماشین نسخه برداری
bottle silt sampler
نمونه برداری با بطری
cadastral survey
نقشه برداری زمینی
dynamic dump
نسخه برداری پویا
disk duplication
نسخه برداری از دیسک
disk copying
نسخه برداری از دیسک
obediently
از روی فرمان برداری
gangs
مشی گام برداری
gang
مشی گام برداری
crazing
ترک برداری سطحی
core drilling
نمونه برداری با مته
copying test
ازمون نسخه برداری
cinematograph
دوبین فیلم برداری
chain survey
نقشه برداری زنجیری
snatch
وزنه برداری یکضرب
snatched
وزنه برداری یکضرب
snatches
وزنه برداری یکضرب
snatching
وزنه برداری یکضرب
calking mallet
ابزار زفت برداری
base cover
عکس برداری اولیه
surveying error
خطای نقشه برداری
exploits
بهره برداری کردن از
exploiting
بهره برداری کردن از
exploit
بهره برداری کردن از
surveys
نقشه برداری زمینی
weight program
تمرین وزنه برداری
surveyed
نقشه برداری زمینی
with intent to defraud
بقصد کلاه برداری
survey
نقشه برداری زمینی
vector potential of a solenoidal vector
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector graphics
نگاره سازی برداری
surveying insatrument
اسباب نقشه برداری
surveying instrument
الات نقشه برداری
surveying polygon
شبکه نقشه برداری
surveyor's staff
ژالون نقشه برداری
tacheometer
دوربین نقشه برداری
to pace off
باگام برداری شمردن
replicable
<adj.>
قابل کپی برداری
topographical surveying
نقشه برداری ارتفاعی
sampled
نمونه برداری کردن
sample
نمونه برداری کردن
cross product
ضرب برداری
[ریاضی]
vector product
ضرب برداری
[ریاضی]
directed area product
ضرب برداری
[ریاضی]
linear space
فضای برداری
[ریاضی]
vector space
فضای برداری
[ریاضی]
vector calculus
حساب برداری
[ریاضی]
vector analysis
[vector calculus]
حساب برداری
[ریاضی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com