Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
round robin (letter)
<idiom>
نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
Other Matches
an open letter
نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
addition
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
additions
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
f.drss
جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
subscriber
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribers
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
Mina-khani design
طرح میناخانی
[این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.]
coaction
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
epistolary
نامهای
letter-bombs
بمب نامهای
i had a lettr from him
نامهای از او داشتم
letter-bomb
بمب نامهای
the underwritten names
نامهای زیرین
send a letter
نامهای بفرستید
dictionary sort
ترتیب واژه نامهای
to readdress a letter
عنوان نامهای را عوض کردن
acknowledges
وصول نامهای را اشعار داشتن
acknowledging
وصول نامهای را اشعار داشتن
to prove a will
درستی و اعتباروصیت نامهای را محقق نمودن
blind letter
نامهای که نام ونشان روشن ندارد
book message
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
pasquinade
جرشفت هجو نامهای که درجایگاه عمومی بزنند
p sanction
حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
officinal names of drugs
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
open cover
بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
open policy
بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
noting
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
note
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
notes
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
consular convention
عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
letter de chancellerie
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
letters patent
نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
letters patent
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
collective
جمعی
plural
جمعی
additives
جمعی
additive
جمعی
massing
جمعی
collective bargaining
جمعی
aggregative
جمعی
mass
جمعی
masses
جمعی
processional
سروددسته جمعی
collective goods
کالاهای جمعی
collective liability
بدهی جمعی
in chorus
دسته جمعی
collective mind
ذهن جمعی
collective ownership
مالکیت جمعی
collective protection
حفافت جمعی
collective behavior
رفتار جمعی
aggregate operator
عملگر جمعی
gunners
جمعی توپخانه
in company
دسته جمعی
all together
دسته جمعی
communal
دسته جمعی
collectedness
جمعی حواس
collective agreement
توافق جمعی
aggregate function
عمل جمعی
collective responsibility
مسئوولیت جمعی
processional
دسته جمعی
scrutin deliste
رای جمعی
sum term
لفظ جمعی
mass education
اموزش جمعی
sum check
مقابله جمعی
mass hysteria
هیستری جمعی
cumulative error
خطای جمعی
collective bargaining
معامله جمعی
collective self reliance
خوداتکائی جمعی
collective
دسته جمعی
mass contagion
سرایت جمعی
gunner
جمعی توپخانه
collective unconscious
ناهشیار جمعی
ensembles
دسته جمعی
ensemble
دسته جمعی
en masse
دسته جمعی
social
دسته جمعی
mass communication
ارتباط جمعی
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
collective security
تامین دسته جمعی
picnics
دسته جمعی خوردن
procession
حرکت دسته جمعی
processions
حرکت دسته جمعی
infantrymen
جمعی پیاده نظام
picnicked
گردش دسته جمعی
power play
حمله دسته جمعی
mass media
وسایل ارتباط جمعی
paratroopers
جمعی یکان چترباز
volley bombing
شلیک دسته جمعی
picnic
گردش دسته جمعی
picnic
دسته جمعی خوردن
picnicked
دسته جمعی خوردن
genocide
کشتار دسته جمعی
infantryman
جمعی پیاده نظام
salvoes
فریاد دسته جمعی
salvo
فریاد دسته جمعی
picnics
گردش دسته جمعی
teamwork
کار دسته جمعی
gang punch
منگنه دسته جمعی
volleying
شلیک بطوردسته جمعی
volleyed
شلیک بطوردسته جمعی
volley
شلیک بطوردسته جمعی
volleys
شلیک بطوردسته جمعی
ingrow
بطور دسته جمعی
permanent party
جمعی دایمی یکان
in mass
بطور دسته جمعی
polls
اخذرای دسته جمعی
nonoperating strength
جمعی غیرفعال در یکان
polled
اخذرای دسته جمعی
paratrooper
جمعی یکان چترباز
collective fire
اتش دسته جمعی
poll
اخذرای دسته جمعی
certes
خاطر جمعی تحقیق
onomasticon
فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
scot ant lot
جریمه یامالیات دسته جمعی
formicary
زندگی دسته جمعی موریانه
parade
تظاهرات عملیات دسته جمعی
paraded
تظاهرات عملیات دسته جمعی
parades
تظاهرات عملیات دسته جمعی
parading
تظاهرات عملیات دسته جمعی
gang
دسته جمعی عمل کردن
synergism
کار توام ودسته جمعی
gangs
دسته جمعی عمل کردن
fluttering
بال زنی دسته جمعی
fluttered
بال زنی دسته جمعی
social decrement
کاهش ناشی از کار جمعی
flutter
بال زنی دسته جمعی
flutters
بال زنی دسته جمعی
callective note
بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
formicarm
زندگی دسته جمعی موریانه
gang days
روزهایی که بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
social increment
افزایش ناشی از کار جمعی
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
gaffe
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
convocation
جشن پایان تحصیل جمعی دانشجویان
We are living in the age of mass communication.
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
anthems
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
anthem
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
embarrassing blunder
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing clanger
[British E]
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
collective bargaining
مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
faux pas
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
collectivism
وسایل تولید دسته جمعی ومشترک
gang week
هفتهای سه روزدران بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
acapella
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
part song
آواز دسته جمعی بدون ساز
collective
جمعی پخش یکجای اخبار هواشناسی
terpsichore
رب النوع رقص واوازهای دسته جمعی
choirs
بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
choir
بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
strophe
چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
antistrophe
حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
frankpledge
مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
litany
مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
to go on a picnic
بگردش دسته جمعی رفتن درسوردانگی شرکت کردن
litanies
مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
symbion
موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
polygarchy
حکومتی که به دست عده زیادی اداره شود حکومت جمعی
fcc
شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
envelopes
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
depositions
نوشته
deposition
نوشته
letter
نوشته
texts
نوشته
writs
نوشته
text
نوشته
manuscript
نوشته
writ
نوشته
manuscripts
نوشته
record
نوشته
epigraph
نوشته
letters
نوشته
opuses
نوشته
opus
نوشته
inscriptions
نوشته
papeteries
نوشته
scrip
نوشته
inscription
نوشته
paper work
نوشته
petroglyph
سنگ نوشته
it is written that
نوشته اندکه
petrograph
سنگ نوشته
handwriting
دست نوشته
callout
نوشته راهنما
ancient manuscript
نوشته قدیمی
hierogram
نوشته قدس
writings
نوشته نوشتجات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com