English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
levied نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levies نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levy نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levying نام نویسی ازداوطلبان سربازی
Other Matches
to sign on برای سربازی اسم نویسی کردن
enlisted داوطلب خدمت سربازی نام نویسی کرده
he rose from the ranks از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
trade of war سربازی
soldier ship سربازی
soldieing سربازی
soldiership سربازی
soldiery سربازی
soldiering سربازی
soldierliness سربازی
military سربازی
soliership سربازی
forth نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
soldiering زندگی سربازی
to join the army به سربازی رفتن
to bear arms سربازی کردن
to go to the wars سربازی کردن
ration جیره سربازی
the soldier's occupation شغل سربازی
ammunition shoes کفش سربازی
ammunition stocking جوراب سربازی
rations جیره سربازی
veteran service خدمت سربازی
rationed جیره سربازی
males of military age مردان در سن سربازی
soldiers سپاهی سربازی کردن
enlists برای سربازی گرفتن
enlist برای سربازی گرفتن
enlisting برای سربازی گرفتن
ranker افسر سربازی کرده
draft order [American English] دستور به خدمت [سربازی]
conscientious objection خودداری از خدمت سربازی
call-up order دستور به خدمت [سربازی]
soldier سپاهی سربازی کردن
to serve in the ranks خدمت سربازی کردن
to be reduced to the ranks بپایه سربازی تنزل یافتن
fusileer سربازی که تفنگ چخماقی داشت
to p a soldier to duty سربازی را به پاسگاهی مامور کردن
he was meant for a soldier او برای سربازی در نظرگرفته بودند
certificate of service برگ پایان خدمت سربازی
fusilier سربازی که تفنگ چخماقی داشت
general discharge ترخیص عمومی از خدمت سربازی
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
militarists صاحب روح سربازی یانظامی گری
militarist صاحب روح سربازی یانظامی گری
ranker افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
enlisted داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
preatorian وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
ensign سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
ensigns سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
sack کیسه خواب کیسه سربازی
sacked کیسه خواب کیسه سربازی
sacks کیسه خواب کیسه سربازی
chirography خط نویسی
annotations فهر نویسی
rewrote دوباره نویسی
listings فهرست نویسی
listings اسم نویسی
automatic writing ناهشیار نویسی
listing فهرست نویسی
listing اسم نویسی
tachygraphy تند نویسی
annotation حاشیه نویسی
annotation فهر نویسی
annotations حاشیه نویسی
rewritten دوباره نویسی
rewriting دوباره نویسی
rewrites دوباره نویسی
stenography تند نویسی
indorsement فهر نویسی
grandiloquence قلنبه نویسی
graphorrhea بی ربط نویسی
synonymy مترادف نویسی
enrollment اسم نویسی
countersigned فهر نویسی
dramaturgy فن درام نویسی
dactyliography نگین نویسی
cryptography رمز نویسی
commentation تقریظ نویسی
enlistment نام نویسی
enlistments نام نویسی
codification قانون نویسی
rewrite دوباره نویسی
allegorization تمثیل نویسی
coding برنامه نویسی
subscription پذیره نویسی
subscriptions پذیره نویسی
endorsement فهر نویسی
endorsement پشت نویسی
endorsements فهر نویسی
endorsements پشت نویسی
typing ماشین نویسی
lexicography فرهنگ نویسی
lexicography لغت نویسی
acceeptance قبولی نویسی
callings خوش نویسی
calligraphy خوش نویسی
brachygraphy تند نویسی
brachygraphy مختصر نویسی
shorthand تند نویسی
shorthand مختصر نویسی
countersign فهر نویسی
countersigning فهر نویسی
countersigns فهر نویسی
registration نام نویسی
programming برنامه نویسی
report writer گزارش نویسی
pindaric مغلق نویسی
mirror writing وارونه نویسی
letter paper کاغذ نویسی
leetter writing کاغذ نویسی
precipitousness work خلاصه نویسی
enters نام نویسی
entered نام نویسی
palingraphia وارونه نویسی
mythography افسانه نویسی
microprogramming ریزبرنامه نویسی
note paper کاغذ نویسی
microcoding ریزبرنامه نویسی
duplication دونسخه نویسی
enter نام نویسی
macrography درشت نویسی
prosaism نثر نویسی
prolixity دراز نویسی
prosaism مبتذل نویسی
conveyancing قباله نویسی
laconicism کوته نویسی
orthography درست نویسی
prescriptions نسخه نویسی
laconism کوته نویسی
prescription نسخه نویسی
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
purism لفظ قلم نویسی
restrictive indorsement فهر نویسی مشروط
verbosity دراز نویسی پرگویی
absolute code برنامه نویسی مطلق
absolute coding برنامه نویسی مطلق
number system سیستم عدد نویسی
qualified indorsement فهر نویسی مقید
acceptance duty الزام به قبولی نویسی
interlineation در میان سطر نویسی
qualified endorsement پشت نویسی مقید
modular coding برنامه نویسی پیمانهای
reprogramming برنامه نویسی مجدد
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
lexical وابسته به فرهنگ نویسی
numeric coding برنامه نویسی عددی
applicants داوطلب نام نویسی
program language زبان برنامه نویسی
paragrahia ناخوشی غلط نویسی
programming aids کمک برنامه نویسی
endorsement in full فهر نویسی کامل
programming aids ادوات برنامه نویسی
relative coding برنامه نویسی نسبی
programming language زبان برنامه نویسی
optimum programming برنامه نویسی بهینه
optimum coding برنامه نویسی بهینه
programming statement حکم برنامه نویسی
optimm programming برنامه نویسی بهینه
programming team تیم برنامه نویسی
programming librarian بایگان برنامه نویسی
one for one زبان برنامه نویسی
applicant داوطلب نام نویسی
itemization جزء بجزء نویسی
functional programming برنامه نویسی تابعی
enroll اسم نویسی کردن
land sturm نام نویسی همگانی
dynamic programming برنامه نویسی پویا
leetter writing نامه نویسی انشا
digraphic substitution رمز نویسی عددی
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
system programming برنامه نویسی سیستم
interlinear دارای میان نویسی
graphic arts هنر خط نویسی و طراحی
stenogrsphic وابسته به تند نویسی
tachygraphic وابسته به تند نویسی
indorse فهر نویسی کردن
symbolic coding برنامه نویسی نمادی
indorse پشت نویسی کردن
indorsation پشت نویسی کردن
impanel نام نویسی کردن
symbolic programing برنامه نویسی نمادی
symbolic programming برنامه نویسی سمبلیک
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
micrograph الت ریز نویسی
systems programming برنامه نویسی سیستم
microprograming ریز برنامه نویسی
automatic coing برنامه نویسی خودکار
application programming برنامه نویسی کاربردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com