English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
English Persian
racial unconscious ناهشیار نژادی
Other Matches
unconsciously ناهشیار
unconscious ناهشیار
collective unconscious ناهشیار جمعی
automatic writing ناهشیار نویسی
unconscious motives انگیزههای ناهشیار
phyletic نژادی
ethnicity نژادی
ethnic نژادی
racially نژادی
racial نژادی
eugenics به نژادی
ethnical نژادی
gerontomorphosis پیر نژادی
interrace بین نژادی
interracial بین نژادی
phylogeny تکامل نژادی
racial discrimination تبعیض نژادی
racial memory حافظه نژادی
racial prejudice پیشداوری نژادی
racial prejudice تعصب نژادی
racial segregation تفکیک نژادی
color line مانع نژادی
eugenic وابسته به به نژادی
ethnocentric طرفداربرتری نژادی
racism تبعیض نژادی
multiracial چند نژادی
racialism تبعیضات نژادی
racialism خصوصیات نژادی
abyssinian نژادی از گربه
segregation تبعیض نژادی
phylogenic وابسته به تکامل نژادی
phylogenetic وابسته به تکامل نژادی
miscegenation زناشویی میان نژادی
linebreed اصلاح نژادی کردن
immunogenetics مبحث مصونیت نژادی
segregates تبعیض نژادی قائل شدن
shropshire نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
teutonism عقیده برتری نژادی المان
segregate تبعیض نژادی قائل شدن
white supremacist طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
segregating تبعیض نژادی قائل شدن
desegregated تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregating تفکیک نژادی را فسخ کردن
strains صفت موروثی خصوصیت نژادی
desegregate تفکیک نژادی را فسخ کردن
racy دارای صفات اصلی و نژادی
phylogeny تاریخ نژادی جانور یا گیاه
strain صفت موروثی خصوصیت نژادی
manifest destiny لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
eugenic از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
sclav ect عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
africander اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
Racial prejudice prevails in some countries. دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
inviable عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
cacogenesis فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
dysgenics مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
pelasgic نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
lore فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
karakul کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
racism اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
polymeric دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
incrossbreed تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
gametophyte گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
intergeneric بین انواع نژادی بین طبقهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com