English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (6 milliseconds)
English Persian
torsional instability ناپایداری پیچشی
Other Matches
cangeability ناپایداری
instability ناپایداری
transience ناپایداری
inconstancy ناپایداری
precariousness ناپایداری
fickleness ناپایداری
transience or cy ناپایداری
crankiness ناپایداری
instabilities ناپایداری
spiral instability ناپایداری چرخشی
impermanency ناپایداری بی دوامی
rolling instability ناپایداری غلطشی
instability constant ثابت ناپایداری
incertitude ناپایداری زندگی
thermal instability ناپایداری حرارتی
variation تغییر ناپایداری
impermanence ناپایداری بی دوامی
variations تغییر ناپایداری
negative static stability ناپایداری ایستای منفی
evanescence فقدان تدریجی ناپایداری
jitter ناپایداری سیگنال یا مسیراپعه کاتدیک
curved design پیچشی
removability ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
torsional angle زاویه پیچشی
torsional load بار پیچشی
torsion spring فنر پیچشی
torque گشتاور پیچشی
torsional ballance بالانس پیچشی
chopped ضربه پیچشی
torsional moment گشتاور پیچشی
torsional resistance مقاومت پیچشی
twistor حافظه پیچشی
torsional vibration ارتعاش پیچشی
torsional vibration نوسان پیچشی
torsional stress تنش پیچشی
torsional strength استحکام پیچشی
torsion balance ترازوی پیچشی
torsional strain فشار پیچشی
kick serve سرویس پیچشی
torsional modulus مدول پیچشی
chop ضربه پیچشی
torsional force نیروی پیچشی
front strain کرنش پیچشی
torque لنگر پیچشی
coriolis اثر پیچشی
torisonal strain فشار پیچشی
coil spring فنر پیچشی
modulus of torsion مدول پیچشی
driving torque گشتاور پیچشی گرداننده
torque نیروی پیچشی گشتاوری
drop worm shaft محور پیچشی سقوطی
torque converter مبدل گشتاور پیچشی
no load torque گشتاور پیچشی بی باری
torsion dynamometer توان سنج پیچشی
synchronizing torque گشتاور پیچشی همزمان
torsional fatigue strength استحکام فرسودگی پیچشی
stalling torque گشتاور پیچشی ناتوان
running torque گشتاور پیچشی حرکت
starting torque گشتاور پیچشی راه انداز
torque regulator تنظیم کننده گشتاور پیچشی
torsion bar بار پیچشی اهرم تعلیق
compound bending خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
rosette border حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com