English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
osteomalacia نرمی استخوان
reckets نرمی استخوان
Search result with all words
rickets نرمی استخوان استخوان نرمی
reckets استخوان نرمی
ricketiness دچاری به نرمی استخوان لغزندگی
Other Matches
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
mildly به نرمی
flexility نرمی
looseness نرمی
litheness نرمی
flimsiness نرمی
limpness نرمی
lubricous نرمی
lenity نرمی
lenience نرمی
laxly به نرمی
fluffiness نرمی
flexibly به نرمی
softly به نرمی
limply به نرمی
placably به نرمی
smoothness نرمی
pliantly به نرمی
benignancy نرمی
doughiness نرمی
downiness نرمی
ductility نرمی
leniently به نرمی
facileness نرمی
fineness نرمی
flabbiness نرمی
flagginess نرمی
leniency نرمی
pliability نرمی
pulpiness نرمی
suppleness نرمی
silkiness نرمی
sleekness نرمی
gloss : نرمی
softness نرمی
mildness نرمی
smoothly به نرمی
spooniness نرمی
suavity نرمی
unction نرمی
waxiness نرمی
tractability نرمی
lubricity نرمی
sweetness نرمی
mansuetude نرمی
milkiness نرمی
mushiness نرمی
oiliness نرمی
subtilty نرمی
peachiness نرمی
plasticity خمیری نرمی
mellowness نرمی رسیدگی
flows حرکت به نرمی
amenities نرمی ملایمت
amenity نرمی ملایمت
creep ductility نرمی خزش
flowed حرکت به نرمی
softening point نقطه نرمی
flow حرکت به نرمی
toughness index شاخص نرمی
facilely به نرمی ماهرانه
pash یورش نرمی
fineness of lime نرمی و ریزی اهک
fineness modulus مدول نرمی و ریزی
fineness modulus مدول ریزی و نرمی
She has a soft voice صدای نرمی دارد
plasticity حالت پلاستیکی نرمی
malleability باخاصیت چکش خواری نرمی
scumble نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
holystone سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
brie پنیر نرمی که بوسیله کفک رسیده شده باشد
great dane نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
gibus کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
textile زیر دست [احساس نرمی یا زبری فرش بدون توجه به طرح و رنگ آن]
boneless بی استخوان
jawbone استخوان فک
bone استخوان
osteotome استخوان بر
bones استخوان
boning استخوان
natchbone استخوان
ossicle استخوان چه
boned استخوان
jawbones استخوان فک
tarsus استخوان مچ پا
fleshy بی استخوان
fleshiest بی استخوان
fleshier بی استخوان
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
navicular bone استخوان زورقی
zygomatic استخوان گونه
occipital bone استخوان قمحدوه
To set a bone. استخوان جا انداختن
hyoid bone استخوان لامی
marrow مغز استخوان
stirrups استخوان رکابی
osteal شبیه استخوان
orthopedics جراحی استخوان
osteitis ورم استخوان
ossific استخوان ساز
skull and crossbones جمجمه و دو استخوان
bone marrow مغز استخوان
osteitis اماس استخوان
marrows مغز استخوان
merrythought استخوان جناغ
jawbones استخوان ارواره
innominate bone استخوان بی نام
incus استخوان سندانی
ilium استخوان حرقفی
hyperostosis برامدگی استخوان
the humeral bone استخوان عضد
the humeral bone استخوان بازو
humeeerus استخوان عضد
kneepan استخوان کشگک
knucklebone استخوان قوزک
fracturing شکستگی استخوان
maxillary bone استخوان ارواره
malleus استخوان چکشی
malleolus استخوان غوزک
jawbone استخوان ارواره
malar bone استخوان گونه
luxation در رفتگی استخوان
kneecap استخوان کشگک
fracture شکستگی استخوان
fractured شکستگی استخوان
fractures شکستگی استخوان
humeeerus استخوان بازو
osteogenesis پیدایش استخوان
os pubis استخوان شرمگاه
scroll bone استخوان فرفرهای
scaular استخوان شانه
xyster استخوان تراش
scalping iron استخوان تراش
sacrum استخوان خاجی
temporal bone استخوان گیجگاه
thigh bone استخوان ران
thighbone استخوان ران
frameworks استخوان بندی
reckets ملاست استخوان
shacklebone استخوان مچ دست
shacklebone استخوان قاپ
hollownes پوکی استخوان
kneecaps استخوان کشگک
structure استخوان بندی
stirrup bone ;stirrup bone استخوان رکابی
stapes استخوان رکابی
structures استخوان بندی
spillikin ریزه استخوان
talus استخوان قاپ
structuring استخوان بندی
framework استخوان بندی
skelton استخوان بندی
tarsometatarsus استخوان مچ پاواستخوان کف پا
raspatory استخوان ساب
raspatory استخوان تراش
stirrup استخوان رکابی
bonemeal گرد استخوان
bonemeal استخوان کوبیده
bonemeal آرد استخوان
osteomalacia ملاست استخوان
osteoma ورم استخوان
osteology استخوان شناسی
osteologist استخوان شناس
osteoid استخوان وار
osteography شرح استخوان ها
ostosis استخوان سازی
palating استخوان کام
parietal استخوان اهیانه
pubis استخوان شرمگاه
patella استخوان کشکک
patellae استخوان کشکک
ungual bone استخوان ناخنی
wishbone استخوان جناق
wishbones استخوان جناق
boney استخوان دار
bony استخوان دار
carcases استخوان بندی
carcass استخوان بندی
carcasses استخوان بندی
osteogenesis تشکیل استخوان
huckle bone استخوان لگن
shoulder blade استخوان شانه
blade استخوان پهن
anvil استخوان سندانی
carpale استخوان مچ دست
anvils استخوان سندانی
dengue تب استخوان شکن
hulking درشت استخوان
funny bone استخوان ارنج
funny bones استخوان ارنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com