English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
perihelion نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
Other Matches
perigee نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
perilune نزدیکترین نقطه مدار به کره ماه
periapsis نزدیکترین نقطه مدار به جسم اولیه یا مادر
closest point of approach نزدیکترین نقطه گذر
pericynthian نزدیکترین نقطه مسیرفضاپیما نسبت به کره ماه
autumnal equinox نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
heliocentric دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
perigee نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
Where is the nearest exchange office? نزدیکترین صرافی کجاست؟
Where is the nearest garage نزدیکترین تعمیرگاه کجاست؟
Where is the nearest bank? نزدیکترین بانک کجاست؟
Where is the nearest pharmacy? نزدیکترین داروخانه کجاست؟
Where is the nearest underground station? نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
Where is the neareset petrol station? نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
aftermost نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
powder train مدار خرج مدار باروت
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
day star خورشید
the greater lumen خورشید
phoebus خورشید
daystar خورشید
suns خورشید
sun خورشید
sunned خورشید
sol خورشید
sunning خورشید
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
heliometer خورشید سنج
actinometer پرتوسنج خورشید
air thread لعاب خورشید
mock sun عکس خورشید
corona خرمن خورشید
solar eclipse گرفت خورشید
coronas خرمن خورشید
sun's disk قرص خورشید
actinometre پرتوسنج خورشید
sol الهه خورشید
macule لکه خورشید
titans خدای خورشید
helium گاز خورشید
samson اهل خورشید
parhelion خورشید کاذب
titan خدای خورشید
declination میل خورشید
eclipse of the sun خورشید گرفتگی
perihelion حضیض خورشید
sunlight نور خورشید
d. of the sun انحراف خورشید
parhelion عکس خورشید
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
the setting of the sun غروب کردن خورشید
heliocentric system دستگاه خورشید مرکزی
coronal هاله خورشید وغیره
coronel هاله خورشید وغیره
first light اولین طلیعه خورشید
hour angle زاویه ساعتی خورشید
opposition jupiter to the sun تقابل بر جیس با خورشید
parheliacal مانند عکس خورشید
anthelion هاله رو به روی خورشید
helios دارگونه خورشید خورشیدخدا
sunspot لکه روی خورشید
sunglow فلق و شفق خورشید
chromatosphere هاله سرخ خورشید
spectrohelioscope طیف بین خورشید
solar flare تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
gossamery لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
photoheliograph دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
sunrise طلوع خورشید تیغ افتاب
The earth moves round the sun. زمین دوز خورشید می چرخد
The earth moves round the sun . زمین بدور خورشید می گردد
heliometer الت پیمایش قطر خورشید
pyrheliometer گرماسنج ونیرو سنج خورشید
sunrises طلوع خورشید تیغ افتاب
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
to screen one's eyes from the sun از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
snowblink انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
aureola هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
sunlight تابش افتاب انعکاس نور خورشید
spectroheliograph تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliogram تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
actinogram ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
solunar حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
midnight sun خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
actinochemistry مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
shoot رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
shoots رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
parhelic وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
mithra نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
heliometry پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
camera lucida [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
actinograph دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
pointillism نقاشی نقطه نقطه
noises استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
helical ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
sailings سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
langley واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernovas ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
apolline [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
shoot زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
heliograph گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
white out انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
speckle نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot طرح نقطه نقطه خال خال
hill shading سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
gossamer لعاب خورشید لعاب عنکبوت
pivot مدار
electric circuit مدار
circuit مدار
pivots مدار
orbit مدار
orbited مدار
pivoted مدار
theme مدار
themes مدار
or circuit مدار OR
orbits مدار
track circuit مدار خط
circuits مدار
zone مدار
zones مدار
absis مدار
and gate مدار AND
inductive circuit مدار القائی
inductive circuit مدار اندوکتیو
hinge مدار محور
orbit of the earth مدار زمین
parallel circuit مدار موازی
inductor circuit مدار اندوکتور
combined circuit مدار مرکب
orbit of the moon مدار ماه
parallel circuit مدار شنتی
oscillating circuit مدار نوسان
combinational circuit مدار ترکیبی
integrated circuit مدار مجتمع IC
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com