English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (8 milliseconds)
English Persian
pirate copy نسخه غیر قانونی چاپ شده
pirate disc نسخه غیر قانونی چاپ شده
pirated edition نسخه غیر قانونی چاپ شده
Search result with all words
to pirate something چیزی را غیر قانونی چاپ کردن [دو نسخه ای کردن]
Other Matches
copying پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copies پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
to lay down a rule قانونی را درست کردن قانونی را وضع نمودن
automatic release date تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
legitimate عذر قانونی قانونی
legitimates عذر قانونی قانونی
legitimated عذر قانونی قانونی
legitimating عذر قانونی قانونی
authorized stoppage برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
perscription نسخه
version نسخه
versions نسخه
exemplars نسخه
exemplar نسخه
triplicate در سه نسخه
copies نسخه
copied نسخه
prescriptions نسخه
induplicate در دو نسخه
prescription نسخه
copying نسخه
copy نسخه
duplicated نسخه برداری
dispensers نسخه پیچ
backup copy نسخه پشتیبان
dispenser نسخه پیچ
duplicates دو نسخه کردن
duplicated دو نسخه کردن
duplicating نسخه برداری
duplicating دو نسخه کردن
duplicates نسخه برداری
hard copy نسخه چاپی
prescription نسخه نویسی
manifold copies چندین نسخه
manifoldly درچندین نسخه
triplicity سه نسخه سای
manifold copies چند نسخه
triplication تهیه در سه نسخه
presentation copy نسخه قدیمی
codex نسخه قدیمی
prescriptions نسخه نویسی
duplication نسخه برداری
reduplicate نسخه دوم
triplicity تهیه در سه نسخه
replicas نسخه عین
replica نسخه عین
fill نسخه پیچیدن
fills نسخه پیچیدن
duplicate نسخه برداری
network version نسخه شبکه
face the music <idiom> پذیرش نسخه
duplicate دو نسخه کردن
release version نسخه نشر
original نسخه اصلی
transcripts نسخه رونوشت
copy نسخه برداری
transcript نسخه رونوشت
fair copy نسخه درست
originals نسخه اولیه
originals نسخه اصلی
original نسخه اولیه
fair copies نسخه درست
copies نسخه برداری
copying نسخه برداری
chirograph نسخه خطی
handwriting نسخه خطی
hand writing نسخه خطی
manuscript نسخه خطی
manuscript نسخه خطی
manuscripts نسخه خطی
version تفسیر نسخه
versions تفسیر نسخه
copied نسخه برداری
paleograph نسخه خطی باستانی
to draw up نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
carbon copy کپی نسخه غیراصل
prompt book نسخه سخن رسان
dump انباشت نسخه برداری
disk duplication نسخه برداری از دیسک
multiplicate چندین نسخه برداشتن از
first of exchange نسخه اصلی برات
disk copying نسخه برداری از دیسک
to make out نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
memorial نسخه استنساخ شده
memorials نسخه استنساخ شده
copying test ازمون نسخه برداری
dynamic dump نسخه برداری پویا
pirated edition نسخه سرقت شده
duplicator ماشین نسخه برداری
duplicated تکثیر کردن نسخه ها
hard-copy output نسخه [خروجی] چاپی
transcriptions نسخه برداری سواد
transcription نسخه برداری سواد
duplicates تکثیر کردن نسخه ها
carbon copies کپی نسخه غیراصل
duplicating تکثیر کردن نسخه ها
examined copy نسخه بررسی شده
duplicators ماشین نسخه برداری
pirate disc نسخه سرقت شده
pirate copy نسخه سرقت شده
soft copy نسخه غیر ملموس
run time version نسخه حین- اجرا
duplicate تکثیر کردن نسخه ها
positive نسخه اصلی عکس
triplicate در سه نسخه تهیه کردن
triplication سه نسخه سای تثلیث
soft copy نسخه غیر چاپی
duplicate نسخه دوم دو برابر المثنی
duplicated نسخه دوم دو برابر المثنی
duplicating نسخه دوم دو برابر المثنی
prescribed نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribes نسخه نوشتن تعیین کردن
printout نسخه چاپی نتیجه نهایی
duplicates نسخه دوم دو برابر المثنی
prescriptive وابسته به نسخه نویسی تجویزی
prescribe نسخه نوشتن تعیین کردن
copy plot تکثیر از روی نسخه اصلی
colour hard copy device اسباب نسخه چاپی رنگی
printouts نسخه چاپی نتیجه نهایی
prescribing نسخه نوشتن تعیین کردن
minute نسخه دوم پیش نویس
telecopying نسخه برداری از راه دور
dialects نسخه خاصی از یک زبان کامپیوتر
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
copy for private use نسخه برای استفاده شخصی
handwrite نسخه خطی تهیه کردن
hard copy نسخه ملموس خروجی چاپی
self treatment معالجه بدون کمک نسخه
issued in three originals در سه نسخه اصلی نشر شده
dialect نسخه خاصی از یک زبان کامپیوتر
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
under the counter داروی بدون نسخه وغیر مجاز
parchment نسخه خطی روی پوست اهو
unrevised edition چاپ تازه [از نسخه اصلی بدون اصلاح]
unless otherwise prescibed [by the doctor] مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
manifold writer ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
promptbook نسخه نمایشنامه که به سوفلور نمایش اختصاص دارد
presenting کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presented کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presents کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
negatives گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negative گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
present کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
reprographics تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
protocols خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
dejure حق قانونی
legit قانونی
legal medicine طب قانونی
legiskative قانونی
de jur حق قانونی
formal قانونی
normative قانونی
de jure قانونی
forensic medicine طب قانونی
standards قانونی
constitutional قانونی
licit قانونی
lawlessness بی قانونی
of age <idiom> سن قانونی
wife's equity حق قانونی زن
lawless بی قانونی
statutory law قانونی
statutory قانونی
anarchy بی قانونی
official قانونی
illegality بی قانونی
medical jurisprudence طب قانونی
canonical قانونی
standard قانونی
regular قانونی
regulars قانونی
copyrights حق قانونی
copyright حق قانونی
legal قانونی
lawful قانونی
posse قدرت قانونی
fishing expedition بازپرسی قانونی
forced sale فروش قانونی
judicial arbitrator داور قانونی
proctor وکیل قانونی
forensic medicine پزشکی قانونی
regular procedure اقدام قانونی
posses قدرت قانونی
forensic psychiatry روانپزشکی قانونی
s.i اسناد قانونی
heir at law وارث قانونی
short life با عمر قانونی کم
stand measure اندازه قانونی
forensic psychology روانشناسی قانونی
statutory offense جرم قانونی
substituted service ابلاغ قانونی
de jure recognition شناسایی قانونی
legitimising قانونی کردن
legitimization قانونی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com