Dictiornary-Farsi | نظام مالیاتی نزولی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
regressive tax system	نظام مالیاتی نزولی


Other Matches

tax system	نظام مالیاتی
regressive tax system	نظام مالیاتی کاهنده
effective tax system	نظام موثر مالیاتی
tax deduction	تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
marxist economics	نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
receding leg	شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
diminishing marginal productivity	بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
dress left	از چپ نظام یا از راست نظام
decreasing	نزولی
diminishing	نزولی
descending	نزولی
decreasing return	بازده نزولی
downward mobility	تحرک نزولی
decreasing function	تابع نزولی
decreasing cost	هزینه نزولی
regressive tax	مالیات نزولی
regressive taxation	مالیات نزولی
diminishing returns	بازده نزولی
descending sort	ترتیب نزولی
diminishing return	بازده نزولی
descending order	ترتیب نزولی
descending chromatography	کروماتوگرافی نزولی
downward sloping demand curve	منحنی تقاضای نزولی
earned rate	نرخ تصاعدی نزولی
diminishing marginal utility	فایده نهایی نزولی
swooped	حرکت سریع نزولی
swoops	حرکت سریع نزولی
swooping	حرکت سریع نزولی
decreasing marginal cost	هزینه نهایی نزولی
swoop	حرکت سریع نزولی
stern attack	تک نزولی ازسمت عقب
law of downward sloping demand	قانون تقاضای نزولی
decreasing cost industry	هزینه نزولی صنعتی
decreasing marginal cost	هزینه نهائی نزولی
diminishing utility	اصل فایده نزولی
descending sort	مرتب سازی نزولی
law of diminishing atility	قانون مصرف نزولی
law of diminishing return	قانون بازده نزولی
falling rate of profit	نرخ نزولی سود
decreasing marginal productivity	بهره وری نهائی نزولی
diminishing marginal product	نزولی بودن محصول نهائی
descending branch	شاخه نزولی مسیر گلوله
diminishing marginal utility	نزولی بودن مطلوبیت نهایی
diminishing marginal product	منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal utility	نزولی بودن مطلوبیت نهائی
decreasing marginal efficiency of capita	کارائی نهائی نزولی سرمایه
tax limit	حد مالیاتی
fiscal	مالیاتی
diminishing marginal rate of	نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
law of diminishing marginal utility	قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
burden of taxation	بار مالیاتی
tax revenue	درامد مالیاتی
tax proceeds	عواید مالیاتی
tax policy	سیاست مالیاتی
tax payer	مودی مالیاتی
tax havens	پناهگاه مالیاتی
tax havens	بهشت مالیاتی
surtax	جریمه مالیاتی
taxpayer	مودی مالیاتی
taxpayers	مودی مالیاتی
tax burden	بار مالیاتی
ratability	مشمولیت مالیاتی
capitation	سرشماری مالیاتی
fiscal policy	سیاست مالیاتی
arrears of taxes	بقایای مالیاتی
revenuer	مامور مالیاتی
tax havens	ماوای مالیاتی
tax haven	پناهگاه مالیاتی
tax law	قانون مالیاتی
tax instrument	ابزار مالیاتی
tax efficiency	کارائی مالیاتی
tax equation	معادله مالیاتی
tax equity	عدالت مالیاتی
tax exclusion	استثنای مالیاتی
tax exemption	معافیت مالیاتی
tax remission	معافیت مالیاتی
tax expenditures	مخارج مالیاتی
tax friction	اصطکاک مالیاتی
tax incentive	انگیزه مالیاتی
tax credit	اعتبار مالیاتی
tax base	مبنای مالیاتی
tax capacity	فرفیت مالیاتی
tax haven	ماوای مالیاتی
tax haven	بهشت مالیاتی
tax concession	بخشودگی مالیاتی
tax collector	تحصیلدار مالیاتی
net tax revenue	خالص درامد مالیاتی
censuses	احصائیه ممیزی مالیاتی
tax rolls	جزو جمع مالیاتی
non tax revenue	درامد غیر مالیاتی
tax reforms	اصلاح امور مالیاتی
tax loopholes	روزنههای فرار مالیاتی
effective tax rate	نرخ موثر مالیاتی
census	احصائیه ممیزی مالیاتی
tax avoidance	اجتناب از پرداخت مالیات کاهش بدهی مالیاتی
a comparison of the tax systems in Italy and Spain	مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
letter-box company	شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
regressive tax	مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
withholding taxes	مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding tax	مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
revenue cutter	کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
subsidy	حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
chucks	سه نظام
left d.	نظام به چپ
trend	نظام
military	نظام
trends	نظام
system	نظام
chucked	سه نظام
chuck	سه نظام
systems	نظام
revenue tax	مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
murage	مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
economic system	نظام اقتصادی
systematization	نظام دهی
taylorism	نظام تیلور
systems analysis	نظام شناسی
dynamic system	نظام پویا
educational system	نظام اموزشی
system dynamics	پویائی نظام
serfdom	نظام دهقانی
serfdom system	نظام رعیتی
serfdom system	نظام سرفی
skirmisher	پیاده نظام
social system	نظام اجتماعی
factory system	نظام کارخانهای
serfdom	نظام رعیتی
dual price system	نظام دو قیمتی
sensorium	نظام حسی
household system	نظام خانوادگی
welfare system	نظام رفاهی
miniature system	خرده نظام
mixed system	نظام مختلط
mnemonic system	نظام یادیار
modern system	نظام نوین
modern system	نظام جدید
musculature	نظام عضلانی
value system	نظام ارزشها
price system	نظام قیمتی
price system	نظام قیمت
market system	نظام بازار
man power	مشمولین نظام
yeomanry	سواره نظام
filing system	نظام بایگانی
the military profession	کار نظام
foot infantry	پیاده نظام
hand operated chuck	سه نظام دستی
household system	نظام تولیدخانوادگی
incentive system	نظام تشویقی
jaw chuck	سه نظام فک دار
landlordism	نظام اربابی
underdetermined system	نظام نامعین
mechanism of the organ	نظام تشکیلات
open system	نظام باز
agrarian system	نظام ارضی
conscription	نظام وفیفه
chuck wrench	اچار سه نظام
feudalism	نظام زمینداری
communism	نظام اشتراکی
double standard	نظام دو معیاری
dragoons	سواره نظام
class system	نظام طبقاتی
dragoon	سواره نظام
closed system	نظام بسته
cognitive system	نظام شناختی
collectivism	نظام اشتراکی
colonial system	نظام استعماری
horseman	سواره نظام
communication system	نظام ارتباطی
centralized system	نظام متمرکز
caste system	نظام کاستی
banking system	نظام بانکداری
barter system	نظام پایاپای
action system	نظام عمل
barter system	نظام تهاتری
accounting system	نظام حسابداری
infantry	پیاده نظام
military	مربوط به نظام
binary system	نظام دو نمادی
biological system	نظام زیستی
phonology	نظام صوتی
biosystem	نظام زیستی
cavalry	سواره نظام
military service	نظام وفیفه
boring chuck	سه نظام مته
capitalist system	نظام کاپیتالیسم
chucks	صفحه نظام
communist system	نظام کمونیستی
chucks	دستگاه نظام
chuck	دستگاه نظام
cutter chuck	سه نظام فرز
exemption	معافی نظام
systems	نظام سیستم
system	نظام سیستم
order	نظام معماری
code	نظام نامه
horse	سواره نظام
socialism	نظام اشتراکی
credit system	نظام اعتباری
delusional system	نظام هذیانی