Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
frostwork
نقش شبنم یخ زده بر روی پنجره ومانند ان
Other Matches
frost work
نقشه شبنم یخ زده در روی پنجره ومانندان
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
cubbing
شکارتوله خرس ومانند ان
flummery
فرنی وحریره ومانند ان
helve
دسته تیشه ومانند ان
pepo
کدو و خیار ومانند انها
to catch a likeness
چیزیرادیدن ومانند انرادرست کردن
hacienda
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
doughnuts
نان شیرینی گرد ومانند حلقه
doughnut
نان شیرینی گرد ومانند حلقه
metage
اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
double lancet
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
pastries
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
footlights
ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
pastry
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
mop
چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mopping
چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mops
چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mopped
چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
brume
شبنم
dew
شبنم
frosts
شبنم
frost
شبنم
aggradation of permafrost
تولید شبنم
frost
شبنم منجمد
honey dew
شبنم انگبینی
honeydew
شبنم انگبینی
aggradation of permafrost
تولید مه شبنم
dew
شبنم زدن
dew
شبنم باریدن
frost
شبنم سرماریزه
frosts
شبنم منجمد
frosts
شبنم سرماریزه
dewfall
ریزش شبنم
hoarfrost
شبنم یخ زده
hoar frost
شبنم یخزده
dewpoint
نقطه شبنم
dewiness
شبنم زدگی
dew fall
شبنم زدن
cicericacid
شبنم نخود
frore
شبنم زده
dewiest
شبنم دار
frost point
نقطه شبنم
dewier
شبنم دار
dew point
نقطه شبنم
drosometer
شبنم سنج
dewdrop
چکهء شبنم
dewy
شبنم دار
cascading windows
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
rime
بساوند شبنم یخ زده
dewfall
هنگام ریزش شبنم
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
dewpoint metering unit
واحد اندازه گیری نقطه شبنم
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
frostwork
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
window
پنجره
inlier
پنجره
thirl
پنجره
sole plate
کف پنجره
cant bay window
کج پنجره
casements
پنجره
peeper
پنجره
sashes
پنجره
casement
پنجره
sash
پنجره
winnock
پنجره
biforis
دو پنجره
window-sill
لب پنجره
biforus
دو پنجره
window-sills
لب پنجره
lattic-window
پنجره مشبک
lantern-light
پنجره فانوسی
jalousie
پشت پنجره ای
Ipswich window
پنجره بالکن
fenestration
پنجره بندی
fenestrate
پنجره دار
fenestral
پنجره دار
double window
پنجره دو جداره
dormer window
پنجره شیروانی
grille
پنجره مشبک
fan light
پنجره بالای در
French window
پنجره لولادار
ingo
[تو رفتگی در و پنجره]
ingoing
[تو رفتگی در و پنجره]
cross bar of window
الت پنجره
continuous window
پنجره سراسری
blind window
پنجره نما
air grate
پنجره هواکش
active window
پنجره فعال
window-panes
جام پنجره
case ment
پنجره لولادار
balance window
پنجره چرخان
clerestory
پنجره بام
case window
پنجره لولادار
case ment
پنجره پوشش
Venetian blind
پنجره کرکره
fire screen
پنجره بخاری
two light frame
پنجره دو قلو
smith and founder
یراق در و پنجره
sky light
پنجره شیروانی
windowsill
طاقچه پنجره
rear window
پنجره عقب
pivoting window
پنجره محوری
pivoting window
پنجره گردان
persian blinds
پنجره کرکرهای
window-sill
هرهی پنجره
stormproof window
پنجره ضد طوفان
sun blind
پرده پنجره
text window
پنجره متن
two light frame
پنجره دوچشمه
vent wing
پنجره گردان
ventilation blind
پیش پنجره
window leaf
لنگه پنجره
windowing
ایجاد پنجره
three panes window
پنجره سه چشمه
three panes window
پنجره سه لنگه
windowpane
شیشه پنجره
oriel
پنجره بالکن
open light
پنجره واشو
ajimez
شکاف پنجره
aximez
شکاف پنجره
balanced window
پنجره چرخان
biforate window
پنجره دودر
glazing bar
الت پنجره
cathedrian wheel
پنجره چرخی
chicago window
پنجره شیکاگویی
compss-window
پنجره کنسولی
window-sills
هرهی پنجره
oculus
پنجره گرد
middle lintel in window
کمرکش پنجره
windowpane
جام پنجره
lantern light
پنجره فانوسی
internal window sill
کف پنجره داخلی
by the window
کنار پنجره
inactive window
پنجره غیرفعال
dead-light
پنجره ثابت
shutters
پنجره کرکرهای
skylights
پنجره سقفی
skylights
پنجره طاق
skylights
پنجره سقف
sash window
پنجره کشویی
sash windows
پنجره کشویی
fanlights
پنجره بالای در
bow window
پنجره قوسی
bow windows
پنجره قوسی
fanlight
پنجره بالای در
grilled
پنجره دار
grater
پنجره اهنی
graters
پنجره اهنی
skylight
پنجره سقف
skylight
پنجره طاق
skylight
پنجره سقفی
shutters
پشت پنجره
sash
پنجره گذاردن
shutter
پنجره کرکرهای
shutter
پشت پنجره
grille
پنجره بلندگو
grilles
پنجره مشبک
sashes
پنجره گذاردن
sashes
پنجره گلخانه
grilles
پنجره بلندگو
sash
پنجره گلخانه
rail
وادارمیانی در و پنجره
lattice windows
پنجره مشبک
fender
پنجره روکش
window pane
جام پنجره
window-boxes
قاب پنجره
casement
پنجره لولادار
casement
قاب پنجره
casements
پنجره لولادار
casements
قاب پنجره
window frame
قاب پنجره
window-frame
قاب پنجره
window-frames
قاب پنجره
window box
قاب پنجره
window-box
قاب پنجره
lattice window
پنجره مشبک
window-pane
جام پنجره
sills
قرنیز کف پنجره
sill
قرنیز کف پنجره
window regulator
وسیله تنظیم پنجره
embrasure
منفذ پنجره یادر
splitting a window
تقسیم بندی پنجره
embrasures
منفذ پنجره یادر
to hand out
از پنجره اویزان کردن
bay window
پنجره پیش امده
grated
پنجره میلههای اهخنی
grate
پنجره میلههای اهخنی
bay windows
پنجره پیش امده
to lean out of the window
به پنجره تکیه دادن
grates
پنجره میلههای اهخنی
fanlights
پنجره نیم گردکوچک
apron
زیر پنجره کف بند
bay-window
[پنجره ی بیرون زده ]
aprons
زیر پنجره کف بند
fanlight
پنجره نیم گردکوچک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com