English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (1 milliseconds)
English Persian
tropical نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا گرمسیری مدارراس السرطان
Other Matches
tropic نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا
tropic گرمسیری مدارراس السرطان
ibis لک لک گرمسیری
subtemperate گرمسیری
tropical گرمسیری
tropologic گرمسیری
semitropic نیمه گرمسیری
tropical climate اقلیم گرمسیری
tropical condition شرایط گرمسیری
low latitudes نواحی نزدیک خط استوا
lantana شاه پسند گرمسیری
pantropical منتشر درنواحی گرمسیری
tropical rainforest جنگل بارانی گرمسیری
pantropic منتشر درنواحی گرمسیری
granadilla انواع گل ساعت گرمسیری
tropicopolitan گیاه یا جانور گرمسیری
selva جنگل بارانی گرمسیری
light latitudes نواحی یا سرزمین دور از خط استوا
tillandsia درخت اناناس گرمسیری امریکایی
intertropical واقع بین دو منطقه گرمسیری
frigate bird مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
salpa جنسی ازجانوران گرمسیری زجاجی وخمرهای شکل اقیانوسی
salp جنسی ازجانوران گرمسیری زجاجی وخمرهای شکل اقیانوسی
lignum vi tae یکجور درخت گرمسیری صمغ دار درامریکاکه چوب سختی دارد
psilosis یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
nautilus حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
neotropical متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
sub-tropical وابسته به نواحی هم مرز نواحی استوایی
tropic of cancer راس السرطان
crabs eyes عین السرطان
tropic مدارراس الجدی حاره
tropical مدارراس الجدی حاره
polar وابسته به قطب شمال وجنوب
Equator استوا یا خط استوا
Equator خط استوا
Equator استوا
Equator دایره استوا
crossing the line عبور از استوا
crossing the line عبور از خط استوا
equinoctial واقع درنزدیکی خط استوا
colombo plan طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
reflexogenous zones نواحی بازتاب زا
subtropics نواحی زیرگرمسیری
temperature spots نواحی دماگیر
primary zones نواحی نخستین
arctic regions نواحی قطبی
leading region نواحی پیشرو
growth areas نواحی رشد
keep out areas نواحی بر حذر شده
subsolar واقع در نواحی گرمسیر
arctic مربوطه به نواحی قطبی
low lander ساکن نواحی پست
up country نواحی داخل کشور
philadelphus سفرس نواحی معتدله
taro گوش فیل نواحی گرمسیر
ice-foot [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
southeasterner ساکن نواحی جنوب شرقی
riesling انگور سفید نواحی راین
toponymy ذکر اسامی نواحی مکان نامی
zoysia چمن خزنده پایای نواحی گرمسیر
silicicolous رشد کننده در نواحی سیلیس دار
tundra دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anoraks نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
polywag دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
anorak نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundras دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
mycenaean اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
calenture تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
mycenian اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
continuous tone image تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
fox grape انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
longspur انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
maps نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
map نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
masks وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
mask وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com