Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
strip
نوار مین گذاری باند فرود موقتی
Other Matches
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
course light
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
strip
باند فرود
run way
باند فرود
landing strip
باند فرود
landing strips
باند فرود
landing mat
باند فرود اضطراری
approach end
ابتدای باند فرود
air strip
باند فرود یاپرواز
taxies
حرکت هواپیماها روی باند فرود
strip alert
اماده باش روی باند فرود
taxiing
حرکت هواپیماها روی باند فرود
heliports
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
taxied
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi
حرکت هواپیماها روی باند فرود
heliport
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
aldis lmap
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
mine strip
باند مین گذاری
slumping
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slump
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
ease turn
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
interband transition
انتقال باند- باند
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
reel to reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel-to-reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
pickup reel
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
splice
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
pinchwheel
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel to reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel-to-reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leader
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leaders
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drive
نوار چرخان نوار ران
tape drives
نوار چرخان نوار ران
residential investments
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
video cassette
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassettes
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
adinterim
موقتی
interim
موقتی
make-shift
<adj.>
موقتی
provisionary
موقتی
treadway
پل موقتی
flying bridge
پل موقتی
intrim
موقتی
tentative
<adj.>
موقتی
temporary
<adj.>
موقتی
jackleg
موقتی
extemporaneous
موقتی
makeshift
<adj.>
موقتی
provisional
<adj.>
موقتی
pro forma
موقتی
provisory
<adj.>
موقتی
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
band
باند
bands
باند
band width
باند
dugout
پناهگاه موقتی
sojourn
اقامت موقتی
funk hole
پناهگاه موقتی
phantom tumour
باد موقتی
phantom tumour
برامدگی موقتی
bivouac
اردوی موقتی
bivouac
اردوگاه موقتی
bivouacked
اردوی موقتی
bivouacking
اردوگاه موقتی
gleaming
تظاهر موقتی
gleamed
تظاهر موقتی
gleam
تظاهر موقتی
house of d.
زندان موقتی
coalition
اتحاد موقتی
faddle
سرگرمی موقتی
dugouts
پناهگاه موقتی
scrip
رسید موقتی
palliatives
مسکن موقتی
make shift construction
طرح موقتی
make do
چاره موقتی
provisionality
موقتی بودن
provisionality
جنبه موقتی
sojourner
ساکن موقتی
basted
کوک موقتی
temporary structures
ساختمانهای موقتی
scratch file
فایل موقتی
sojoiurn
اقامت موقتی
gleams
تظاهر موقتی
sojourns
اقامت موقتی
coalitions
اتحاد موقتی
palliative
مسکن موقتی
non resident
مقیم موقتی
non-resident
مقیم موقتی
corners
انحصار موقتی
adjournments
تعطیل موقتی
bivouacked
اردوگاه موقتی
bivouacs
اردوی موقتی
corner
انحصار موقتی
temporary gauge
اشل موقتی
bivouacking
اردوی موقتی
bastes
کوک موقتی
temporariness
موقتی بودن
temporary error
خطای موقتی
baste
کوک موقتی
adjournment
تعطیل موقتی
temporary storage
انباره موقتی
barricaded
سنگربندی موقتی
floating bridge
پل متحرک موقتی
barricade
سنگربندی موقتی
bivouacs
اردوگاه موقتی
temporary income
درامد موقتی
barricading
سنگربندی موقتی
non-residents
مقیم موقتی
cornering
انحصار موقتی
temporal
موقتی زودگذرفانی
barricades
سنگربندی موقتی
filmstrip
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
frequency band
باند بسامد
photographic strip
باند عکاسی
wave band
باند موج
strapping
باند پیچی
hachi maki
باند دور سر
guard band
باند نگهبان
interband
باند میانی
runways
باند پرواز
runway
باند پرواز
airstrips
باند فرودگاه
airstrip
باند فرودگاه
intermediate band
باند میانی
runway
باند فرودگاه
side band
ساید باند
side band
باند کناری
air strip
باند فرودگاه
runways
باند فرودگاه
wideband
پهنای باند
broad band
باند پهن
energy band
باند انرژی
broad band
پهن باند
j band
باند فرکانس
baseband
باند پایه
band
باند بانداژ
bands
باند بانداژ
Citizens' Band
باند خصوصی
bandwidth
پهنای باند
p band
باند فرکانس
band width
پهنای باند
broadband
پهن باند
waveband
باند موج
k band
باند فرکانس
approach route
مسیرفرود به باند
x band
باند فرکانس
x band
باند- ایکس
frequency band
باند فرکانس
approach line
خط تقرب به باند
error band
باند خطا
Gate
ورودی به باند
wavebands
باند موج
Citizens' Band
باند شهروندان
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
Band-Aids
چارهی سطحی و موقتی
Band-Aid
چارهی سطحی و موقتی
recess
تعطیل موقتی تنفس
interim dividend
سود سهام موقتی
brainstorms
اشفتگی فکری موقتی
dump
انبار موقتی اشغالدان
interlocutory
موقتی غیر قطعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com