English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
gordon setter نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
Other Matches
gazehound نوعی سگ شکاری
basset نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
bloodhound نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
aceko black نوعی رنگ سیاه اسیدی
basalt نوعی سنگ چخماق یااتش فشانی سیاه
black widow نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
chiaroscuro نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
gobo نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
dark bulb نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
basalt نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
bold face طرح سیاه حرف سیاه
sables رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat گندم سیاه یا زنگ سیاه
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
black hole حفره سیاه چاله سیاه
black holes حفره سیاه چاله سیاه
sable رنگ سیاه لباس سیاه
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
hound سگ شکاری
gundog سگ شکاری
sporting dog سگ شکاری
raptatory شکاری
deer hound سگ شکاری
gundogs سگ شکاری
buckhound سگ شکاری
raptatorial شکاری
hounds سگ شکاری
ratch سگ شکاری
raptorail شکاری
hounded سگ شکاری
hounding سگ شکاری
hunter سگ شکاری
hunting dog سگ شکاری
gun dog سگ شکاری
hunters سگ شکاری
feral شکاری
accipital شکاری
accipiter مرغ شکاری
birds of prey مرغان شکاری
ravening شکاری غاصب
bow کمان شکاری
hunter اسب یا سگ شکاری
capped watch ساعت شکاری
bows کمان شکاری
bowing کمان شکاری
staghound تازی شکاری
killer submarine زیردریایی شکاری
sport car اتومبیل شکاری
dogcart کالسکهی شکاری
terrier سگ بویی شکاری
dogcarts کالسکهی شکاری
ravin طعمه شکاری
game bag خرجین شکاری
shot gun تفنگ شکاری
birds of prey پرندگان شکاری
game fowl مرغ شکاری
bowed کمان شکاری
canum venaticorum سگان شکاری
game جانور شکاری
hunters اسب یا سگ شکاری
deer dog تازی سگ شکاری
sports cars اتومبیل شکاری
sports car اتومبیل شکاری
blood سگ شکاری و بوی خن
shotgun تفنگ شکاری
shotguns تفنگ شکاری
terriers سگ بویی شکاری
Afghan Hound سگ شکاری افغان
canes venatici سگان شکاری
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
accipitrine ازجنس باز شکاری
bird of prey مرغ شکاری گوشتخوار
feral حیوان شکاری وحشی
beagles تازی شکاری پاکوتاه
marlin ماهی شکاری بزرگ
huntsman مدیر تازیهای شکاری
huntsmen مدیر تازیهای شکاری
raven شکار طعمه شکاری
fighter cover پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter bomber شکاری- بمب افکن
field trial مسابقه تازیهای شکاری
venatical وابسته بشکار شکاری
venatic وابسته بشکار شکاری
chaser مفتش هواپیمای شکاری
high power تفنگ شکاری بزرگ
pointers سگ شکاری یابنده شکار
beagle تازی شکاری پاکوتاه
chasers مفتش هواپیمای شکاری
ravens شکار طعمه شکاری
pointer سگ شکاری یابنده شکار
doublcd barrcled shot تفنگ شکاری دو لول
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
goshawk باز بال کوتاه شکاری
golden retriever سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
irish wolfhound سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
gamekeepers متصدی جانوران شکاری قرقچی
saker باز شکاری در اروپای قدیم
salmi خورش باگوشت مرغ شکاری
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
small game پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
sporterize تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
gamekeeper متصدی جانوران شکاری قرقچی
setter توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
setters توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
sleuth hound یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
glede انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
to hark back برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
yoicks علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
fighter direction هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
fowling piece تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
sooty سیاه
glaucoma اب سیاه
black سیاه
sad coloured سیاه
bog سیاه اب
night black سیاه
jet-black سیاه سیاه
ebon سیاه
grimy سیاه
pitch dark سیاه
pitchy سیاه
blacks سیاه
jetties سیاه
mossy سیاه اب
swamps سیاه اب
quagmire سیاه اب
quagmires سیاه اب
swamp سیاه اب
swamped سیاه اب
dogwood سیاه ال
swamping سیاه اب
jetty سیاه
Negroes سیاه
Negro سیاه
blacked سیاه
bogs سیاه اب
blacker سیاه
marshes سیاه اب
blackest سیاه
marsh سیاه اب
raven کلاغ سیاه
mammy دده سیاه
blackens سیاه کردن
to black out سیاه کردن
blackened سیاه کردن
sycamine توت سیاه
achromatic سیاه و سفید
blacken سیاه کردن
denigrating سیاه کردن
bitumen macadam ماکادام سیاه
moles خال سیاه
ravens کلاغ سیاه
denigrate سیاه کردن
denigrated سیاه کردن
denigrates سیاه کردن
blackening سیاه کردن
dungeons سیاه چال
dungeon سیاه چال
aniline black سیاه انیلینی
water proofed mortar اهک سیاه
wash drawing ابرنگ سیاه
iron mould سیاه کردن
viper's grass سفورجنه سیاه
tamarack سیاه کاج
lampblack سیاه یکدست
kibitka سیاه چادرنمدی
to wear willow سیاه پوشیدن
in mourning کثیف سیاه
gin عرق جو سیاه
spades خال دل سیاه
the black sea دریای سیاه
biotite میکای سیاه
humus سیاه خاک
denigration سیاه ساختن
in mourning سیاه پوش
begrime سیاه کردن
the black race نژاد سیاه
gins عرق جو سیاه
spade خال دل سیاه
substantia nigra جسم سیاه
etch سیاه قلم
marsh سیاه اب باطلاق
black markets بازار سیاه
pertussus سیاه سرفه
pertussis سیاه سرفه
black market بازار سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com