Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
sard
نوعی عقیق قرمز سیر
Other Matches
pebble
شیشه عینک نوعی عقیق
pebbles
شیشه عینک نوعی عقیق
Indianred
<adj.>
<noun>
نوعی رنگ قرمز
clarets
نوعی شراب قرمز
claret
نوعی شراب قرمز
chianti
نوعی شراب قرمز
carmine
نوعی رنگ قرمز
lae
[نوعی رنگینه قرمز که از حشره لاکا بدست می آید.]
hereford
نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
agates
عقیق
agate
عقیق
sardius
عقیق سرخ
achate
عقیق خرید
carnelian
عقیق جگری
agatize
عقیق نماکردن
onyx
عقیق رنگارنگ
chrysoprase
عقیق سبز
gold washing
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
sardonyx
یکجور عقیق یمانی
agateware
سفال یافروف عقیق نما
onyx
عقیق سلیمانی سنگ باباقوری
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
cornelian
عقیق جگری درخت زغال اخته
carnelian
رنگ عقیق جگری یا سرخ مسی
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
sanguineous
قرمز
redhead
مو قرمز
gules
قرمز
coralline
قرمز
ponceau
قرمز
cramoisy
قرمز
redheads
مو قرمز
rubrics
خط قرمز
rubric
خط قرمز
erythroid
قرمز
erythrean
قرمز
vermilion
قرمز
vermeil
قرمز
raddle
گل قرمز
laky a
قرمز
aka
قرمز
red line
خط قرمز
vinaceous
قرمز
red
<adj.>
قرمز
redder
قرمز
bloodshot
قرمز
reds
قرمز
vermillion
قرمز
reddest
قرمز
cresol red
قرمز کرزول
rubescent
قرمز شونده
goldfish
ماهی قرمز
infra red
زیر قرمز
gold fish
ماهی قرمز
caramels
مایل به قرمز
caramel
مایل به قرمز
rubefaction
قرمز سازی
rubious
قرمز یاقوتی
red letter
با حروف قرمز
rubefacient
قرمز کننده
encrimson
قرمز کردن
redlining
خط قرمز کشیدن
dressed inred
قرمز پوش
rel pole
قطب قرمز
flush
قرمز کردن
flushes
قرمز کردن
red lips
لبهای قرمز
flushing
قرمز کردن
ripe lips
لبهای قرمز
rosily
برنگ قرمز
rubefy
قرمز کردن
red pepper
فلفل قرمز
infra-red
زیر قرمز
roucou
قرمز بویا
red lead
سرب قرمز
red nucleus
هسته قرمز
congo red
قرمز کنگو
reddening
قرمز شدن
reddens
قرمز شدن
staring red
قرمز زننده
elm
نارون قرمز
elms
نارون قرمز
angrier
قرمز شده
angriest
قرمز شده
angry
قرمز شده
hot line
تلفن قرمز
hot lines
تلفن قرمز
red peppers
فلفل قرمز
cochineal
قرمز دانه
cochineal
قرمز شراب کش
crimson
قرمز سیر
reddening
قرمز کردن
reddened
قرمز شدن
chlorophennol red
قرمز کلروفنول
scarlet
قرمز جگری
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
ruffous
قرمز کم رنگ
rufous
قرمز کم رنگ
scarlet
قرمز لاکی
Cayenne
فلفل قرمز
safflower carmine
قرمز کافیشه
reddens
قرمز کردن
crimson
قرمز روناسی
ruddy
قرمز رنگ
bright red
قرمز روشن
body brick
اجر قرمز
redden
قرمز کردن
redden
قرمز شدن
reddened
قرمز کردن
kidney beans
لوبیا قرمز
Red chilli
فلفل قرمز
oxide of copper
توتیای قرمز
neutral red
قرمز خنثی
minium
شنجرف قرمز
minium
اکسید قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
murrey
قرمز ارغوانی
red light
چراغ قرمز
nacarat
قرمز روشن
hot pepper
فلفل قرمز
infera red
مادون قرمز
infrared
زیر قرمز
kidney bean
لوبیا قرمز
infrared
مادون قرمز
chilli pepper
فلفل قرمز
first class brick
اجر قرمز
martagon
سوسن قرمز
red lights
چراغ قرمز
methyl red
قرمز متیل
red card
کارت قرمز
red brick
اجر قرمز
ladyfinger
فلفل قرمز
phenol red
قرمز فنول
hemolysis
تحلیل گویچههای قرمز
near infrared
زیر قرمز نزدیک
scarlet
قرمز مایل به زرد
carbuncled
مزین به یاقوت قرمز
incarnadine
رنگ قرمز گوشتی
roset
رنگ نفاشی قرمز
rubricate
قرمز نشان دادن
hubble effect
جابجایی به سوی قرمز
hot pepper
بوته فلفل قرمز
red tape
نوار باریک قرمز
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
rubiginous
برنگ قرمز اجری
rubricize
قرمز نشان دادن
rubicund
رنگ مایل به قرمز
rudd
ماهی گول قرمز
pharaoh ant
مورچه قرمز کوچک
rubella
قرمز کننده پوست
bays
سرخ مایل به قرمز
sanguine
قرمز برنگ خون
bayed
سرخ مایل به قرمز
bay
سرخ مایل به قرمز
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
zincite
اکسید قرمز روی
vermeil
لعل قرمز رنگ
kermes
قرمزدانه :کرم قرمز
infrared absorption
جذب زیر قرمز
infrared spectrum
طیف زیر قرمز
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
strawberry roan
اسب قرمز رنگ
light red
رنگ قرمز روشن
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
to tinge with red
کمی قرمز کردن
baying
سرخ مایل به قرمز
ultrared
انطرف اشعه قرمز
crimson
لاکی قرمز کردن
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
auburn
قهوهای مایل به قرمز
red clause credit
اعتبار با ماده قرمز
magenta
یکجور رنگ قرمز
plover page
ابیای پشت قرمز
red oxide of zinc
اکسید قرمز روی
dunlin
ابیای پشت قرمز
bloodier
خون الود قرمز
bloodiest
خون الود قرمز
bloody
خون الود قرمز
fireback
قرقاول پشت قرمز
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
red shift
جابجایی به سوی قرمز
ochreish
قرمز چون گل اخری
pyrope
لعل قرمز سیر
red zinc ore
اکسید قرمز روی
far infrared
زیر قرمز دور
ruby zinc
اکسید قرمز روی
spatalite
اکسید قرمز روی
farouche
یونجه گل قرمز کمرو
mahogany
رنگ قهوهای مایل به قرمز
infrared
وابسته به اشعه مادون قرمز
mikado
رنگ زرد مایل به قرمز
carbuncle
رنگ نارنجی مایل به قرمز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com