Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
broomball |
نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال |
|
|
Other Matches |
|
street hockey |
نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت |
floor hockey |
هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت |
bandi |
نوعی هاکی روی یخ |
speed a way |
نوعی بازی شبیه هاکی |
hurling |
نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره |
shinny |
نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان |
chean |
چرخش بدون خوابیدن تیغه اسکیت |
speedball |
نوعی بازی شبیه فوتبال |
scrummage |
نوعی بازی فوتبال راگبی |
scrums |
نوعی بازی فوتبال راگبی |
scrum |
نوعی بازی فوتبال راگبی |
flag football |
نوعی فوتبال با 6 تا 9 نفر درهر تیم |
movement off-the-ball |
بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال] |
blade |
سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت |
touch football |
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است |
mazurka |
پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر |
one heel spin |
چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت |
loop step |
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت |
euler |
پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر |
boeckl |
پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت |
autogiro |
نوعی هواپیمای بدون بال |
footballs |
توپ فوتبال فوتبال بازی کردن |
football |
توپ فوتبال فوتبال بازی کردن |
shinny |
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی |
wilson |
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر |
block letter |
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر |
cleaner |
جارو |
electric cleaner |
جارو برقی |
ling |
خلنج جارو |
mopping up |
جارو کردن |
sweep |
جارو کردن |
sweepy |
چیزی که جارو میکند |
collector |
جاروی الکتریکی جارو |
collectors |
جاروی الکتریکی جارو |
sweep |
وسعت میدان دید جارو |
carpet sweeper |
جارو نپتون [نظافت] [خانه داری] |
skate |
هاکی روی یخ |
skates |
هاکی روی یخ |
skated |
هاکی روی یخ |
sextet |
تیم هاکی |
ice hockey |
هاکی روی یخ |
hockey |
هاکی روی یخ |
iceman |
هاکی باز |
sixes |
تیم هاکی |
field hockey |
زمین هاکی |
blue line |
خط دفاعی هاکی |
sextets |
تیم هاکی |
banana blade |
چوب هاکی |
six |
تیم هاکی |
shinney |
چوب بازی هاکی |
hurler |
بازیگر هاکی ایرلندی |
field hokey |
هاکی روی چمن |
stick |
چوب بازی هاکی |
stanzas |
بخشی ازبازی هاکی |
stanza |
بخشی ازبازی هاکی |
endboards |
دیوارههای اخر زمین هاکی |
avco cup |
جام جهانی انجمن هاکی |
stickboy |
متصدی نگهداری چوبهای هاکی |
fire bee |
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی |
eleven |
تیم 11 نفره هاکی روی چمن |
fielding |
متوقف کردن و کنترل گوی هاکی |
elevens |
تیم 11 نفره هاکی روی چمن |
stickhandler |
شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی |
stickside |
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی |
spearing |
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی |
speared |
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی |
spears |
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی |
spear |
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی |
figure skating |
مسابقه اسکیت |
skater |
اسکیت باز |
skating |
اسکیت بازی |
skaters |
اسکیت باز |
bittersweet |
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ |
informally |
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی |
without any reservation |
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا |
pairs |
تیم دونفره اسکیت |
skate |
اسکیت بازی کردن |
flattest |
تماس دو لبه اسکیت |
scissors jump |
پرش قیچی در اسکیت |
skated |
اسکیت بازی کردن |
flat |
تماس دو لبه اسکیت |
similar pairs |
مسابقه دونفره اسکیت |
skates |
اسکیت بازی کردن |
figure skater |
اسکیت باز ماهر |
speed skater |
اسکیت باز سرعت |
sit spin |
چرخیدن روی یک اسکیت |
school figures |
مجموعه 96 حرکت در اسکیت |
end zone |
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه |
unformed |
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان |
figure skate |
اسکیت با انجام حرکات مختلف |
looped |
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت |
patterns |
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم |
pattern |
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم |
loop |
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت |
loops |
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت |
skate guard |
پرش روی تیغه اسکیت |
bushbabies |
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند |
bushbaby |
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند |
soccer |
فوتبال |
skate sailer |
اسکیت باز روی یخ بکمک باد |
cusp |
نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا |
patch |
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت |
patches |
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت |
free skating |
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت |
turns |
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت |
roller-skating |
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن |
roller skate |
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن |
roller-skate |
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن |
turn |
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت |
roller-skates |
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن |
edges |
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت |
roller-skated |
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن |
mixed pairs |
مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد |
master pick |
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت |
edge |
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت |
master tooth |
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت |
t position |
حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر |
flattest |
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری |
flat |
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری |
of no interest |
بدون اهمیت [بدون جلب توجه] |
independently |
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال |
asses' ears |
نوعی گوشه [نوعی شاخه] |
assist |
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ |
assisted |
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ |
assisting |
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ |
assists |
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ |
slap shot |
ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند |
left for ward |
در فوتبال پیشرو چپ |
boot |
کفش فوتبال |
gridiron |
زمین فوتبال |
canadian football |
فوتبال کانادایی |
soccer |
بازی فوتبال |
kick about |
فوتبال هردمبیل |
football |
بازی فوتبال |
football game |
بازی فوتبال |
footballs |
بازی فوتبال |
soccer field |
زمین فوتبال |
gridition |
زمین فوتبال |
pigskin |
توپ فوتبال |
grid |
زمین فوتبال |
football |
توپ فوتبال |
grids |
زمین فوتبال |
association football |
اتحادیه فوتبال |
footballer |
فوتبال بازی کن |
footballers |
فوتبال بازی کن |
eleven |
تیم فوتبال |
elevens |
تیم فوتبال |
football fan [British English] |
طرفدار فوتبال |
playing field |
زمین فوتبال |
playing fields |
زمین فوتبال |
football club [British Englisch] |
باشگاه فوتبال |
soccer fan [soccer supporter] [American English] |
طرفدار فوتبال |
hopping |
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت |
hopped |
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت |
hop |
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت |
one toe spin |
چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی |
hops |
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت |
scratch spin |
چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت |
progressive |
مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت |
Taoism |
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت |
loop jump |
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت |
traces |
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری |
trace |
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری |
three turn |
چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت |
traced |
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری |
soccer ball throw |
پرتاب توپ فوتبال |
six man football |
فوتبال دو تیم 6 نفره |
rules of football |
قوانین یا قواعد فوتبال |
to finish the ball into the net |
با توپ گل زدن [فوتبال] |
indoor soccer |
فوتبال داخل سالن |
football hooligan |
خرابگر پر سر و صدای فوتبال |
to play soccer |
فوتبال بازی کردن |
goalkeeper |
دروازه بان فوتبال |
signal caller |
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی |
American football |
فوتبال آمریکایی [ورزش] |
football fan [American English] |
طرفدار فوتبال آمریکایی |
water polo |
بازی فوتبال ابی |
goalkeepers |
دروازه بان فوتبال |
kick off |
شروع مسابقه فوتبال |
touchline |
خط اطراف زمین فوتبال |
to play football |
فوتبال بازی کردن |
thrusting |
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو |
toe rake |
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش |
counter jump |
پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت |
thrust |
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو |
toe pick |
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش |
thrusts |
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو |
Playing football is not my idea of fun . |
فوتبال هم بنظر من تفریح نشد |
hockey |
چوگان بازی با اصول فوتبال |
lateral pass |
پاس توپ فوتبال از پهلو |
I have lost my interest in football . |
دیگر به فوتبال علاقه ای ندارم |
parataxis |
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر |
lynch law |
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی |
unstressed |
بدون اضطراب بدون کشش |
offhand |
بدون مقدمه بدون تهیه |
achylous |
بدون کیلوس بدون قیلوس |
unbranched |
بدون انشعاب بدون شعبه |
programs |
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین |
program |
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین |
uprights |
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی |