Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
vigilante
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
vigilantes
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
Other Matches
voodoo
نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
super sabre
نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی
tigers
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
tiger
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
sky hawk
نوعی هواپیمای یک موتوره جت دریایی
demons
هواپیمای یک موتوره سوپرسونیک جنگنده
demon
هواپیمای یک موتوره سوپرسونیک جنگنده
intruder
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
intruders
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
globe master
نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
superfortress
نوعی هواپیمای تانکر سوخت 6 موتوره هوایی
stratojet
نوعی هواپیمای بمب افکن قاره پیمای 6 موتوره
jet star
نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
crusader
نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
crusaders
نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
starlifter
نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
stratotanker
نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
thunder chief
نوعی هواپیمای یک موتوره وسوپرسونیک قابل حمل بمب اتمی
provider
نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
providers
نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
trimotor
هواپیمای سه موتوره
delta dart
هواپیمای یک موتوره دلتادارت
delta dagger
هواپیمای رهگیر تک موتوره دلتا دیگر
Canberra
هواپیمای تاکتیکی ب- 75
fury
نوعی جت تک موتوره و تک خلبان
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
triphibian
هواپیمای دریایی
triphibious
هواپیمای دریایی
hydro aeroplane
هواپیمای دریایی
floatplane
هواپیمای دریایی
hydroplaning
هواپیمای دریایی
hydroplanes
هواپیمای دریایی
seaplanes
هواپیمای دریایی
seaplane
هواپیمای دریایی
hydroplane
هواپیمای دریایی
hydroplaned
هواپیمای دریایی
hull
بدنه یک هواپیمای دریایی
hulls
بدنه یک هواپیمای دریایی
cargo master
نوعی هواپیمای باری
reference position
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
autogiro
نوعی هواپیمای بدون بال
neptune
نوعی هواپیمای جت دوموتوره ضدزیردریایی
tacan
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
scorpions
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
scorpion
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
tactical air
نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
tactical formation
یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
reserve buoyancy
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
stratofortress
نوعی هواپیمای قاره پیمای استراتژیکی بمب افکن 8موتوره
orion
نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
loggerhead
نوعی اردک دریایی
williamson turn
نوعی مانور دریایی
lead aircraft
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
gulfweed
نوعی جلبک یا علف دریایی
coarse mine
نوعی مین دریایی با حساسیت کم
aerobee
نوعی راکت تجسسی دریایی
aeolus
نوعی راکت صوتی دریایی
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
talos
نوعی موشک دریایی زمین به هوا
feet wet
من روی هدف دریایی هستم هواپیمای رهگیر یا مامورپشتیبانی مستقیم روی دریاست
tartars
نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartar
نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
control line aircraft
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
typhoon
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
droning
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
towing
به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
drones
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
torpex
نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
dive bomber
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
auto cat
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
bogies
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
fighters
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighter
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
escort aircraft
هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
flying crane
هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
notional aircraft
هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
tactical
تاکتیکی
tactically
تاکتیکی
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
deception
فریب تاکتیکی
tactical control
کنترل تاکتیکی
tactical troops
عدههای تاکتیکی
tactical diameter
قطر تاکتیکی
tactical formation
ارایش تاکتیکی
tactical troops
یکانهای تاکتیکی
tactical intelligence
اطلاعات تاکتیکی
deceptions
فریب تاکتیکی
tactical complication
بغرنجی تاکتیکی
tactical reserve
احتیاط تاکتیکی
tactical movement
حرکات تاکتیکی
action information center
مرکزاطلاعات تاکتیکی
officer in tactical command
فرمانده تاکتیکی
tactical range recorder
رادارصوتی تاکتیکی
interval
فاصله تاکتیکی
tactical complication
پیچیدگی تاکتیکی
tactical element
عنصر تاکتیکی
tactical command
یکان تاکتیکی
tactical command
فرماندهی تاکتیکی
tactical concept
تدبیر عملیات تاکتیکی
tactical reserve
نیروهای احتیاط تاکتیکی
tactical air force
نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air observer
دیدبان تاکتیکی هوایی
tactical range recorder
سونار تاکتیکی ناو
tactical plan
طرح عملیات تاکتیکی
tactical operation center
مرکز عملیات تاکتیکی
basic tactical unit
یکان مبنای تاکتیکی
tactical airlift
ترابری تاکتیکی هوایی
tactical call sign
معرف رادیویی تاکتیکی
tactical minning
مین گذاری تاکتیکی
action information center
مرکز اخبار تاکتیکی
tactical air operation
عملیات تاکتیکی هوایی
tactical control
کنترل و هدایت تاکتیکی
terrain corridor
دالان تاکتیکی زمین
tactical airlift
حمل و نقل تاکتیکی هوایی
tactical air navigation
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
tactical air commander
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
air tropping
ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
reputable
معروف
demotic
معروف
tyupical
معروف
grander
معروف
grand
معروف
of renown
معروف
grandest
معروف
popular
معروف
well known
معروف
known
معروف
well-known
معروف
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
troop test
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
tactical air command center
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
renowned
معروف نامور
rented
معروف نامور
renting
معروف نامور
famous
معروف نامی
well known
معروف مشهور
starry
درخشان معروف
as they say
به قول معروف
brand leader
مارک معروف
rents
معروف نامور
known
مشهور معروف
alleged
بقول معروف
allegedly
بقول معروف
magnific
معروف برجسته
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
tactical diversions
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
delivery groups
گروه معروف پیام
historic
معروف مبنی بر تاریخ
to create an image for oneself as somebody
معروف و مشهور شدن
come back
<idiom>
دوباره معروف شدن
unheard
غیر معروف غریب
cif
فرمت میانی معروف
air frieghting
بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
duration curve
معروف به منحنی دبی کلاسه
put on the map
<idiom>
باعث معروف شدن مکانی
songwriter
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
cp/m
سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
spoofer
در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
buzzword
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com