Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English
Persian
shortcoming
نکته ضعف کمبود
shortcomings
نکته ضعف کمبود
Other Matches
short handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short-handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
exactly
<adv.>
نکته به نکته
point
نکته
letter for letter
<adv.>
نکته به نکته
word for word
<adv.>
نکته به نکته
MOTs
نکته
MOT
نکته
poniter
نکته
remark
نکته
remarked
نکته
remarking
نکته
remarks
نکته
faithfully
<adv.>
نکته به نکته
to the letter
<adv.>
نکته به نکته
verbatim
<adv.>
نکته به نکته
nifty
نکته دان
mosul
نکته کلمه
niftiest
نکته دان
finesse
نکته بینی
nicely
نکته باریک
punctilious
نکته سنج
niftier
نکته دان
punctiliousness
نکته گیری
quodlibet
نکته عالی
scrutator
نکته سنج
punctiliously
نکته سنج
red herring
نکته انحرافی
prigs
نکته گیر
prig
نکته گیر
generality
نکته کلی
generalities
نکته کلی
an inappropriate remark
نکته ای بیجا
quodlibet
نکته قابل
an uncalled-for remark
نکته ای ناخوانده
subtility
نکته باریک دقیقه
epigrammatical
نکته دار هجوامیز
punctual
لایتجزی نکته دار
gist
لب کلام نکته مهم
get to the heart of
<idiom>
مهمترین نکته را گرفتن
to split hairs
نکته گیری کردن
hypergnosis
نکته پردازی بیمارگون
hypergnosia
نکته پردازی بیمارگون
particular
دقیق نکته بین
shortfall
کمبود
deficits
کمبود
shortsage
کمبود
shortfalls
کمبود
shortage
کمبود
deficiency
کمبود
deficiencies
کمبود
shortages
کمبود
leakage
کمبود
shortcomings
کمبود
shortcoming
کمبود
deficit
کمبود
leakages
کمبود
that point was of p interest
ان نکته جالبیست ویژهای داشت
punctilio
نکته دقیق در ایین رفتار
to come straight to the point
<idiom>
مستقیما
[رک ]
به نکته اصلی آمدن
It is a very subtle point.
نکته بسیار ظریفی است
hard up
<idiom>
کمبود پول
leakage
کمبود و کسری
time trouble
کمبود وقت
lack
کمبود نیازمندی
lacked
کمبود نیازمندی
lacking
فقدان کمبود
lacks
کمبود نیازمندی
underpopulation
کمبود جمعیت
scurvy
کمبود ویتامین C
oxygen deficit
کمبود اکسیژن
leakage
کمبود کسر
credit tightness
کمبود اعتباری
leakages
کمبود کسر
leakages
کمبود و کسری
anoxia
کمبود اکسیژن
deficient
دارای کمبود
talking points
نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو
high light
تشکیل نکته روشن یاجالب دادن
hit the high spots
<idiom>
روی نکته اصلی تمرکز کردن
talking point
نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو
I'll give you that
[much]
.
دراین نکته اعتراف می کنم
[که حق با تو است]
.
there is time and place for everything
<proverb>
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
lack of self-confidence
کمبود اعتماد به نفس
immune defect
کمبود ایمنی
[پزشکی]
immunodeficiency
کمبود ایمنی
[پزشکی]
lack of confidence
کمبود اعتماد به نفس
beriberi
بیماری کمبود ویتامن B
leukopenia
کمبود گویچههای سفیدخون
labor shortage
کمبود نیروی کار
scorbutic
ناشی از کمبود ویتامین C
short supply
اماد کمبود دار
electron deficient molecules
مولکولهای با کمبود الکترون
avitaminosis
کمبود ویتامینها در بدن
understaffed
دچار کمبود کارمند
acholia
فقدات یا کمبود صفرا
dearth
قحط و غلا کمبود
defective
دارای کمبود معیوب
to beg the question
نکته مورد منازعه رامسلم فرض کردن
attenuation
کاهش یا کمبود قدرت سیگنال
deficit
کسر موازنه کمبود سرمایه
mulnutrition
کمبود مواد غذائی در بدن
hypoxia
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
deficits
کسر موازنه کمبود سرمایه
issue of fact
نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
degradation
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
he rode me off on a side issue
نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
The room is stuffy.
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
deficits
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficit
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
xerophthalmia
رمد چشم مرضی در اثر کمبود ویتامین A
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
tare and tret
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
nonaligned
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
technicalities
اصطلاحات فنی نکته فنی
saliency
نکته برجسته موضوع برجسته
salience
نکته برجسته موضوع برجسته
technicality
اصطلاحات فنی نکته فنی
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
point
اشاره کردن دلالت کردن متوجه کردن نکته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com