English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English Persian
opposing forces نیروهای متخاصم
Search result with all words
opposing مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
demarkation line خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
Other Matches
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
fire coordination line خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
belligerents متخاصم
belligerently متخاصم
opposing متخاصم
belligerent متخاصم
hostile متخاصم
adversary مدعی متخاصم
hostile powers دول متخاصم
adversaries مدعی متخاصم
party پارتی متخاصم
hostile خصومت امیز متخاصم
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
demarkation تحدید حدودکردن تعیین مرز قوای متخاصم
spoliation ضبط یا غارت کشتی بیطرف به وسیله دول متخاصم
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
combined forces نیروهای مرکب
forces of production نیروهای تولید
component forces نیروهای مولفه
enemy forces نیروهای دشمن
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
friendly forces نیروهای خودی
frontalier نیروهای مرزی
garrison forces نیروهای پادگانی
screening forces نیروهای پاسیور
political forces نیروهای سیاسی
nuclear forces نیروهای هستهای
naval forces نیروهای دریایی
market forces نیروهای بازار
lateral forces نیروهای عرضی
irregular forces نیروهای چریکی
irregular forces نیروهای نامنطم
ground forces نیروهای زمینی
blue forces نیروهای خودی
armed forces نیروهای مسلح
army of occupation نیروهای اشغالی
army forces نیروهای زمینی
battalions نیروهای ارتشی
blue forces نیروهای ابی
irregular نیروهای نامنطم
battalion نیروهای ارتشی
services نیروهای مسلح
services نیروهای سه گانه
combat forces نیروهای رزمی
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
van der waals forces نیروهای وان در والس
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
landing forces نیروهای پیاده شونده
restraining forces نیروهای مهار کننده
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
paramilitary نیروهای شبه نظامی
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
paramilitaries نیروهای شبه نظامی
nato forces نیروهای پیمان ناتو
actions اشغال نیروهای جنگی
action اشغال نیروهای جنگی
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
fundamental interactions نیروهای بنیادی [فیزیک]
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
assigned forces نیروهای زیر امر
castrum [کمپ نیروهای رومی]
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
joint مشترک بین نیروهای مسلح
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
establishing authority مقام مسئول نیروهای اب خاکی
residual force نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
m day force نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
diffraction loading منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
operating force نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
to rally scattered troops جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
center of thrust امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
warned protected قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
monroe effect اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
warned exposed قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
tac log group گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
joint petroleum office دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
undamped نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
pure bending حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
combined arms army ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com