English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (10 milliseconds)
English Persian
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
Other Matches
irregular forces نیروهای چریکی
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
fire coordination line خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
demarkation line خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
regionally منطقهای
territorial منطقهای
regional منطقهای
zonary منطقهای
zonular منطقهای
zonal منطقهای
area study بررسی منطقهای
area target هدف منطقهای
circuit court دادگاه منطقهای
area target اماج منطقهای
area confinement facility بازداشتگاه منطقهای
area defense پدافند منطقهای
area bombing بمباران منطقهای
area signal center مرکزمخابرات منطقهای
area monitoring مراقبت منطقهای
area interdiction ممانعت منطقهای
area fire اتش منطقهای
area evacuation اخراجات منطقهای
carpet bombing بمباران منطقهای
area evacuation تخلیه منطقهای
zones دفاع منطقهای
zone refining پالایش منطقهای
zone purification تصفیه منطقهای
zone defence دفاع منطقهای
regional trade تجارت منطقهای
regional projects طرحهای منطقهای
regional network شبکه منطقهای
regional gap شکاف منطقهای
regional economy اقتصاد منطقهای
regional development توسعه منطقهای
zone دفاع منطقهای
regional center مرکز منطقهای
territorial محلی منطقهای
convalescent center بیمارستان ثابت منطقهای
zonal tournament تورنمنت منطقهای شطرنج
regionalistic منطقهای ناحیه گرای
regionalist منطقهای ناحیه گرای
regional planning برنامه ریزی منطقهای
demolition belt کمربند تخریب منطقهای
area sampling نمونه گیری منطقهای
area control center مرکز کنترل منطقهای
redeployed از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploying از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
deprossion منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
redeploy از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploys از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
plastic zone منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
cyclones منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
cyclone منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
watersheds منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watershed منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
effective beaten zone منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
carpet bombing توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
market forces نیروهای بازار
lateral forces نیروهای عرضی
forces of production نیروهای تولید
friendly forces نیروهای خودی
irregular forces نیروهای نامنطم
ground forces نیروهای زمینی
frontalier نیروهای مرزی
naval forces نیروهای دریایی
armed forces نیروهای مسلح
irregular نیروهای نامنطم
services نیروهای مسلح
services نیروهای سه گانه
screening forces نیروهای پاسیور
battalion نیروهای ارتشی
battalions نیروهای ارتشی
political forces نیروهای سیاسی
opposing forces نیروهای متخاصم
nuclear forces نیروهای هستهای
garrison forces نیروهای پادگانی
enemy forces نیروهای دشمن
component forces نیروهای مولفه
combined forces نیروهای مرکب
army of occupation نیروهای اشغالی
combat forces نیروهای رزمی
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
army forces نیروهای زمینی
blue forces نیروهای خودی
blue forces نیروهای ابی
assigned forces نیروهای زیر امر
nato forces نیروهای پیمان ناتو
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
action اشغال نیروهای جنگی
van der waals forces نیروهای وان در والس
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
restraining forces نیروهای مهار کننده
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
actions اشغال نیروهای جنگی
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
paramilitary نیروهای شبه نظامی
fundamental interactions نیروهای بنیادی [فیزیک]
paramilitaries نیروهای شبه نظامی
castrum [کمپ نیروهای رومی]
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
landing forces نیروهای پیاده شونده
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
intermediate area منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
joint مشترک بین نیروهای مسلح
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
establishing authority مقام مسئول نیروهای اب خاکی
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
residual force نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
diffraction loading منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
opposing مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
m day force نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
operating force نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
to rally scattered troops جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
center of thrust امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
monroe effect اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
warned protected قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
warned exposed قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
tac log group گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
joint petroleum office دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
third area conflict جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
zone time وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
undamped نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
area search کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
pure bending حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
synoptic situation شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
combined arms army ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
counter guerilla ضد چریکی
partisans چریکی
partisan چریکی
partisans جنگ چریکی
guerrilla warfare جنگ چریکی
partisan جنگ چریکی
unconventional warfare جنگهای چریکی
partisan warfare جنگ چریکی
irregular force قوای چریکی
people forces نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com