English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
impact force نیروی ضربهای
impulsive force نیروی ضربهای
Other Matches
impact ionization ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
tricrotism نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
posttraumatic پس ضربهای
dicrotism دو ضربهای
traumatic ضربهای
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
impulse discharge تخلیه ضربهای
impact load بار ضربهای
strode analysis تحلیل ضربهای
sambon kumite مبارزه سه ضربهای
impluse breakdown شکست ضربهای
transient voltage ولتاژ ضربهای
implusive excitation تحریک ضربهای
impluse exitation تحریک ضربهای
impact printer چاپگر ضربهای
impact strength استحکام ضربهای
detonations انفجار ضربهای
impulse turbine توربین ضربهای
drop test ازمایش ضربهای
tricrotic نبض سه ضربهای
shock concrete بتن ضربهای
impluse current جریان ضربهای
detonation انفجار ضربهای
shock excitation تحریک ضربهای
mach wave موج ضربهای
impluse function تابع ضربهای
australian crawl کرال دو ضربهای
impluse tachometer تاکومتر ضربهای
impluse generator مولد ضربهای
impluse switch کلید ضربهای
pulsating load بار ضربهای
ippon kumite مبارزه تک ضربهای
impluse sender مولد ضربهای
percussion press پرس ضربهای
impluse contact کنتاکت ضربهای
impluse inertia لختی ضربهای
whipping حرکت ضربهای
percussion welding جوشکاری ضربهای
batch mixer مخلوط کن ضربهای
impluse switch تکمه ضربهای
implusing signal سیگنال ضربهای
impact exitation تحریک ضربهای
shock wave موج ضربهای
shock waves موج ضربهای
impluse wave موج ضربهای
impluse detector اشکارسازجریان ضربهای
impluse voltage فشار ضربهای
impluse distortion اعوجاج ضربهای
partial products حاصل ضربهای جز
oblique shock wave موج ضربهای مایل
normal shock wave موج ضربهای عمود
impluse protective level سطح فشار ضربهای
percussion riveter پرچ کننده ضربهای
impluse sound level سطح صوت ضربهای
pusher type furnace کوره نوع ضربهای
impact crusher سنگ شکن ضربهای
mach line موج ضربهای ضعیف
pulsed resistance welding جوشکاری مقاومتی ضربهای
tensile impact test ازمایش کشش ضربهای
impluse voltage cascade ابشار فشار ضربهای
impluse voltage test ازمایش فشار ضربهای
impluse turbine توربین فشار ضربهای
impluse voltage generator مولد فشار ضربهای
impact transducer مبدل فرایندهای ضربهای
impluse voltage stress تنش فشار ضربهای
wavelet موج ضربهای کوچک
impluse voltage generation تولید فشار ضربهای
impluse circuit مدار جریان ضربهای
impluse breakdown voltage فشار شکست ضربهای
joint مفصل اتصال ضربهای
impluse current generator مولد جریان ضربهای
daisy wheel printer چاپگر اصلی ضربهای
detached shock wave موج ضربهای منفصل
impluse test ازمایش فشار ضربهای
impluse withstand voltage فشار ضربهای ایستا
jia ippon kumite مبارزه ازاد تک ضربهای
jar ramming method روش ضربهای قالبریزی
impluse circuit مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
counted تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse voltage test technipue روش ازمایش فشار ضربهای
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
impluse high tension generator مولد فشار قوی ضربهای
impluse response رفتار در مقابل فشار ضربهای
bank shot ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
count تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counting تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counts تعداد جریانهای ضربهای شمردن
instantaneous short circuit current جریان اتصال کوتاه ضربهای
tricrotic ضربان نبض بطورسه ضربهای
lets ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
double pinochle ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
big four ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
lilies ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
forcing shot ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
big ball ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
bedpost ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
lenght ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
sour apple ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
do split ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
letting ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
let ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
light hit ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
initial alternating short circuit curren جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
lily ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
loft ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
single ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
lofts ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
keilo ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
bank shot ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
impluse voltage testing plant ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
leg glance ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
late cut ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
give a catch زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
lip ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
jars این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jarred این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
sidehiller ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
jar این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
deflections ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflection ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
force ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
blocking گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
maximum asymmetric three phase current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
dragged ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drags ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
draws ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
draw ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
diamonds شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
bow wave موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
odder ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
jack hammer مته ضربهای مته چکشی
jet propulsion نیروی جت
total force نیروی کل
jetting نیروی جت
jet نیروی جت
jets نیروی جت
jetted نیروی جت
burst force نیروی انفجاری
attraction force نیروی ربایش
compressive force نیروی تراکمی
attraction force نیروی جاذبه
driving force نیروی محرکه
concurrent force نیروی همرس
conservation force نیروی باقی
contractile force نیروی انقباضی
coriolis force نیروی کوریولیس
atomic energy نیروی اتمی
burst force نیروی ناگهانی
buoyant force نیروی شناورسازی
brake pressure نیروی ترمز
by military force با نیروی نظامی
capillarity نیروی موئینهای
cathexis نیروی عاطفی
brake horsepower نیروی ترمز
cohesive force نیروی همدوسی
blocking force نیروی سد کننده
cohesive force نیروی همچسبی
body force نیروی حجمی
auxiliary forces نیروی کمکی
cohesive force نیروی چسبندگی
attractive force نیروی جاذبه
coulomb force نیروی کولنی
external force نیروی بیرونی
ground force نیروی زمینی
ground forces نیروی زمینی
electromotive force نیروی الکتروموتوری
he acted from impluse نیروی ناگهانی یا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com